اندر احوالات خبرنگاری

دسته: عمومی
۶ دیدگاه
شنبه - 25 مرداد 1393

در ستایش روز خبرنگار
خبرنگار از نظر لغوی کسی است که خبری را مینویسید. همین. و اینا به دو دسته هستند: اونایی که هول هستند و در مسابقه سایت و روزنامه ی من به روزتره, خبر رو در حین بیانش مینگارد و هرچه که دستش در نوشتن تند باشه, چندتایی کلمه و جمله رو جا میندازه که بعدا آن را به کمک حدس یا حافظه یا قرینه معنوی در متن پایانی گزارش اضافه خواهد کرد و بر اساس این جمله معروف “کی یادشه چی گفته” چندتایی هم جمله بی خطر توش میزاره تا مطلب یا نظر گوینده خوش بیاد یا بنظر خواننده, دسته اول هستند و دسته دوم نوع بدون عجله آن است که احیانا برای نشریات هفتگی یا سایت های دولتی کار میکنند و کسانی هستند که مصاحبه یا سخنرانی رو با کلاس تمام ضبط میکنند و سرفرصت, زیر باد کولر همراه با یک چای لیوانی دبش, پیاده میکنند و با چاشنی کردن قدری وجدان کاری , با وفاداری تام به اصل مطلب, آن را بدست ویراستار محترم میرسانند, اما نکته مهم اینه که هردو میرزابنویسی بیشتر نیستند که کار نرم افزار speech رو در نرم افزار word انجام میدن, همین وبس.
ویراستار کسی است که همیشه عجله داره, اما بر اساس این قانون که من بهتر میدونم این مطلب چطور ارائه بشه, عجله دلیل بر این نیست که خبری رو که بدستش رسید, حتی در صورت انطباق کامل با شرایط, از خیر تعویض کلماتی مثل لذا, همچنین, اظهار داشت و نیز و …. بگذره. البته این شخص بعنوان نماینده تام الاختیار و دائمی صاحب امتیاز این بنگاه خبر پراکنی (یه چیزی تو مایه نماینده دائمی البته بجز جلیلی در سازمان ملل) به خود حق میدهد حرفهایی را که مصاحبه شونده (مقام مسئول یا متخصص مربوطه) نباید میزده, رو حذف کنه و فقط اون قسمتی رو که اجازه داشته بگه, حتی غلو آمیز و گاهی هم “بولد” در بنگاه خبرپراکنی خود منتشر کند.
اما انتظارمردم از کسی که بهش میگن خبرنگار اینه که علت حادثه, ریشه خبر و سابقه اون رو دربیاره و هزارتا چیز دیگه که اینا همش چرته, اینا وظیفه بازرس پرونده و مدعی العمومه که الان دارن در یک پروسه نفس گیر دنبال کسی میگردن که احضاریه دادگاه دو هفته پیش مرتضوی رو رسونه و مرتضوی منکرش میشه و اصلا وقت ندارن به روغن های خوشمزه شیر پر چرب برسند, چه برسه به علت سقوط هواپیما و …. آخه الان کارشون مهمتره و پایمال شدن حق مردمه و دودره بیت المال.
عموما خبرنگارایی که ما در روزمره با اونها در تماسیم یا اصلا حسابشون نمیکنیم, چه از نوع سمج باشند که برای رسیدن به جواب خود, به هر دری میزنند و بعدا دیگه در جایی که خبری هست راهشون نمیدن یا دعوتشون نمیکنن تا اون نوع از بی خطرهاش که اضافه از بیانات مقام مسئول, چهارتا جمله نرم تر توش میزارن تا بنظر مقام مربوطه خوش بیاد و معمولا بجای حرفهای مقام مسئول حرفای اینا چاپ میشه تا اونی که برای احقاق حق مردم و پاسخ گویی مسئولیت به قولها و وعده وعید ها یا نقص در کارهای انجام شده که همیشه جواب میخوان و اگرم گیر بیارن بدست ویراستار مربوطه مثله میشه, همه و همه یک درد دارند و این گفتن حرف دلشان است در خلال مصاحبه, خبر یا گزارش مثل گزارش فوتبال مثل آقا جواد گل (خیابانی) که تمام مسایل و مشکلات لاینحل مملکت رو در طی 90 دقیقه حل میکنه حتی مشکل طنز در صدا و سیمای جمهوری اسلامی رو که مهمتر از همه مسئول مربطه حداقل برای سانسورش اونو خونده و از مشکلات اطلاع داره و این خودش اطلاع رسانیه البته اگه خودشون دچار خود سانسوری نشده باشن و همین یک نفر برای اطلاع رسانی کافیه, اصلا چه کاریه مردمی که خوب و خوش هستند دل اندر دروا کنیم که چنین مشکلی هست و نیست.
روز خبرنگار هم همه دسته چمعی همینطوری, یهویی یاد خبرنگار میافتیم و از رسالت سنگین ایشان میگن و کارهایی که باید میکرده و کم کاری شده تا تقدیر های آنچنانی از لوح و گل و … گرفته تا تقدیر در مراسم های مختلف و قول تشکیل انجمن های صنفی توسط مسئولین خبرنگاران برای محکوم کردن همان مسئولین, که مسبب پایمال شدن حقوق ایشان بوده اند و حتی کشیدن ناز همین خبرنگاران شاکی توسط همان مسئول ….. چی شد!
در پایان باید گفت اصولا بنظرم خبرنگار کسیه که با خبر, نردبونی درست کنه تا بتونه ازش بره بالا, شاید هم پایین! باید بلد باشه به کی تکیه کنه و به کی فحش بده, بتونه حرفهای قلمبه بزنه و به چیزایی بزرگ گیر بده, مثه عدم دستیابی به توافق هسته ای و بابک زنجانی و اینا, وگرنه حقوق کم و زندگی سخت مردم و حرف زدن از مشکلات که کشش دراماتیک نداره و خواننده ای رو جذب نمیکنه, تازه اینا رو هم همه میدونن! تازه هولی هم نمیافته تا این وسط از این نمد براش کلاهی درست بشه, وگرنه دستمزد پایین خبرنگار و مشکلات جاری اون وشنیدن حرفهای صد تا یک غاز برای تهیه یک گزارش, آروغ فندقیه که با شکم خالی و توهین هایی که خبرنگاران میشنوند جور در نمیاد. !

حسین شمس


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۶۴
برچسب ها:
دیدگاه ها
ایلیا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 26 مرداد 1393 - 1:46 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

بعضی وقتا نظر مافوق عوض شده وخبرنگار نفهمیده وطبق ایده قبلی خبر چاپیده بعد معلوم شده دراین مورد به روز نبوده حلاباید گل بیاره و…………….به خاطر همینه که میگن …………..رادرعروسی وعزا……….

ایلیا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 26 مرداد 1393 - 1:49 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

جمله معروفی است که…..کسانی را که صاحب حق نمی دانیم برایشان روز قرار می دهیم…..مثل روز پرستار…..روز معلم ….و………

آناهیتا این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 26 مرداد 1393 - 1:51 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

خفیه نویسی بهتر از خبرنگاریست

جاویدان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 26 مرداد 1393 - 9:16 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

هرکسی از خودش تعریف میکنه خبرنگار از خودش معلم از خودش پرستاراز خودش همه کار ها سخت است واز همه تجلیل می شود دیگر این همه صحبت نکنید همین سری نگاه کنید چقدر کادو وهدیه به شما خبر نگار ها دادن هر روز ناهار و شام هر روز …….

    شمس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 27 مرداد 1393 - 2:15 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

    هدف از این روزها اینه کمی راجع به این حرفه ها حرف زده بشه تا مردم باکار اونها آشنا بشن
    ورد هدیه و تقدیر از آقای ابراهیمی میخوام بگن چندتا مراسم دعوت شدیم و چقدر به ما هدیه دادن، ایشون همه رو خبر دارند
    در مورد کار سخت همین بس که خبرنگاری پر خطر ترین شغل دنیا معرفی شده، یعنی اصحاب قلم از همه جانبه لای چارمیخند

شمس این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 27 مرداد 1393 - 2:10 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

دوست عزیز
حق باشماست ولی فکر میکنم این روزها برای اینه که دیگران با این حرفه آشنا بشن وگرنه خبرنگار جماعت از نظر درآمد از هر کی بگی مشکل دارتره، وقتی خبری رو کلمه ای پول میدهند وای بحال علم و فرهنگ اونهم کاری به این پرمسولیتی که بابت هر کلمه ای باید جواب بدی
ولی خوب انصافا ما که برای سنگ آهن مینویسیم حتی بوسیله خود شرکت مورد تقدیر قرار نگرفتیم چه برسه بقیه ارگانها
شاهدم همین آقای ابراهیمی مدیر سایت بافق فردا

You cannot copy content of this page