پرانتزی کوچک برای سه شنبه سرمایه گذاری در بافق
سه شنبه پانزدهم مهر ماه 93به نقطه عطفی برای سرمایه گذاری در بافق تبدیل شد.
سه شنبه ای که در آن برنامه سرمایه گذاری و عمل به یکی از بندهای صورتجلسه پر حرف و حدیث خواسته های بافق که با امضاء آن دور دوم اعتصاب پایان یافته و کار در شرکت سنگ آهن مرکزی از سر گرفته شد آن هم با دو هفته تاخیر از زمان مقرر اعلام شد.
نقطه عطفی که اگر خوب نگاه کنیم می بینم خواسته مردم و کارگرانی بوده و هست که حاضر شدند به خاطر انجامش روز و شبها تلاش کنند آن هم تلاشی غیر متعارف و غیر مرسوم .
اینکه می گویم غیرمتعارف بدین خاطر است که این نتیجه حاصل دو دور اعتصاب در یکسال در یزرگترین مجموعه معدنی منطقه بود .
و دلیلم برای غیر مرسوم خواندنش اینکه در شهرهای دیگر این مسؤلین منتخب و منتصب هستند که از ابتدا اینگونه پی گیری ها را دغدغه خود دانسته و برایش تلاش می کنند نه اینکه بگذارند کارد به استخوان تحمل مردم برسد و آنقدر فشار بیاورد و تازه از خواب بیدار شده و برای برون رفت از مشکل در راستای وظایفشان تلاش کنند.
به هر حال یکی از خواسته ها در حرکت کارگری و مردمی در ماههای اخیر دارد سر آغاز می گیرید و مسلما اگر تلاش و پی گیری همین مسؤلین و اعضاء کارگروه مطالبات بافق نبود این حرکت نیز مانند حرکتهای اعتراضی سالیان گذشته به باد فراموشی سپرده شده و همه رنجها و تلاشها برای احقاق حق نقش بر آب می شد همانگونه که در اعتصابات سالیان گذشته شد.
شاید بد نباشد برای موضوعات مطرح شده در جلسه سه شنبه تاریخی در سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی بافق یک پرانتز کوچک باز کنیم هرچند جمله جمله مطالب مطرح شده توسط حاضرین خصوصا سرمایه گذاران محترم جای پرداختن ،تشویق و حمایت دارد.
اما جمله منتخب من در این مجال بخشی از سخنان امام جمعه محبوب شهرمان است آنجا که بیان کردند:
«من در حدود ۲۰ سال است که امام جمعه این شهر هستم و در سه دوره ریاست جمهوری شاهد اعتراضات مردمی بوده ام، اما باید بدانیم که این اعتراضات، صنفی بوده و هیچکدام به دلیل مخالفت با دولت و نظام انجام نشده است».
به نظر می رسد یکی از مهمترین سخنان گفته شده در جلسه مذکور همین کلام است چرا که هنوز هم هستند کسانی که دوست دارند بافق و مردم ولایی و انقلابی اش را در هرگونه حرکت حق خواهی در مقابل دولت و حتی نظام قرار دهند و نه تنها نگذارند پروسه توسعه و پیشرفت در شهرستان رقم بخورد بلکه برای این کم کاری دست آویزی بسازند تهمت آمیز، و حجت الاسلام سلیمانی با این نکته سنجی و بجاگویی نه تنها خط بطلانی بر تحلیلهای دشمن شاد کن نظام کشید بلکه سرخطی داد برای اتحاد و همدلی در شهر بدور از دایره تنگ حزب و جناح.
اما در اینکه برخی در بافق و یا در خارج شهرستان از اینکه بتوانند برای دیگران اینگونه تداعی کنند که کارگران و مردم به خاطر مخالفت با دولتهای روی کار علم حق خواهی بر می دارند چه نفعی می برند جای تامل دارد.
آیا مقاصد اقتصادی پشت پرده برخی افراد که داعیه اعتقاد به حزب و جناح دارند با صنعتی شدن بافق به خطر می افتد یا اینکه سناریوهای دیکته شده کسانی که شهرستان را خام فروش می خواهند اجرا می کنند تا با رانت ثروت و قدرتشان چند صباحی به پست و سمت برسند شاید یکی از دلائل این رفتارهاست و تاسف بار اینکه برخی از آنها حتی برای منافع شخصی و جناحی حاضرند بر طبل تفرقه و ثبت بد نامی شهر نیز بکوبند.
بد نیست بدانیم نوع برخورد اخیر با کارگروه پی گیری مطالبات بافق – که شکل گرفتنش یکی از دستاوردهای بزرگ و میمون ماههای اخیر و برگ برنده ثمر دادن حرکتهای حق خواهی مردم و حتی تلاش خود مسؤلین در این برهه زمانی است – در عدم دعوت عزتمند برای حضور در جلسات مهم تصمیم گیری مانند جلسه پانزدهم مهرماه نیز دارد دستخوش همین نگاه سیاست زده می شود و برخی تلاش دارند با تخریب و تضعیف این کارگروه ،بافق را در مطالبه آنچه محق آن است در نقطه ضعف قرار داده و نگذارند چراغ همکاری ، همدلی و همفکری نمایندگان مردم و کارگران با مسؤلین برای پیشرفت در شهر روشن بماند که این خود هم زنگ خطری است برای دولت و دولتیان که بارها قول و وعده داده اند و عملی نشده و هم برای کارگران و مردمی که حرکت اعتراض آمیز داشته اند.
محمد علی قاسم زاده
کودکی از خداوند پرسید خدایا تو زمین را خط خطی کردی و دور شهر ها و آدمها را خط کشیدی
خداوند جواب داد نه عزیزم این خود انسانها هستند که انسانیت را
فراموش کرده اند و این خط ها جدایی را کشیده اند
سلام آقای قاسمزاده مطلبتون بسیار عالی است حق مطلب را تمام و کمال ادا نمودید و از شما تشکر می کنیم باشد که روشنگر روشنی در بافق فردا باشد
خدایا بگیر هر آنچه که تو را از ما میگیرد
به امید ایرانی آباد
تشکر م