فضای حاکم بر بافق در بحبوحه پیروزی انقلاب، از زبان امام جمعه شهرستان
امام جمعه بافق در دیدار صمیمی با اصحاب رسانه شهرستان که به مناسبت دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی برگزار شد، در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره حال و هوای بافق در ایام انقلاب گفت:چند عامل موجب شده بود خبرهای انقلاب به خوبی به بافق نرسد هرچند در این زمینه دانشجویان بافقی مشغول به تحصیل در مراکز استانها و طلاب تلاش بسیاری کردند که از جمله آن عوامل؛ دوری بافق از مرکز استان و آغاز بکار شرکت سنگ آهن مرکزی با حضور مهندسان خارجی بود.
سلیمانی اضافه کرد:بافق با شروع به کار شرکت سنگ آهن مرکزی یک تحول اقتصادی را شاهد شد و حکومت کنترل شدیدی نسبت به آگاهی نیافتن مردم و خصوصا مهندسان خارجی حاضر در شرکت سنگ آهن مرکزی در بافق ایجاد کرده بود که هیچ کدام از شهرهای دیگر استان این حالت را نداشتند.
امام جمعه بافق وابستگی شدید مدیران و مهندسان مشغول به کار در شرکت سنگ آهن به خاندان پهلوی را یادآور شد و از شخصی به نام سرهنگ غلامی یاد کرد که رئیس انتظامات شرکت و وابسته به شخص فرح بود.
وی ادامه داد:حضور این شخص و اشخاصی مانند وی موجب شده بود حتی بسیاری از مردم بافق اجازه ورود به شهرک آهنشهر را نداشته باشند اما برخی از جوانان بافقی با آموختن زبان روسی در رساندن پیام امام و انقلاب به مهندسان روسی تلاش می کردند.
حجت الاسلام سلیمانی با بیان اینکه جو حاکم بر آهنشهر موجب شده بود تا با گذشت چندین ماه از پیروزی انقلاب کسی حتی جرات نکند داخل یکی از اتاقهای مهمانسرای آهنشهر که شاه در آن استراحت کرده بود شود گفت:هنگام سفر شاه به بافق من قم بودم اما شاه بعد از بازدید از چغارت در یکی از اتاقهای مهمانسراهای آهنشهر برای استراحت حاضر شده بود و درخواست برخی برای زیارت امامزاده عبدالله را بی جواب گذاشته بود.
سلیمانی ادامه داد: پس از چند ماه از پیروزی انقلاب بنده با حضور مرحوم صدوقی به عنوان اولین کسانی بودیم که وارد این اتاق شدیم و مشاهده کردیم هیچ کس حتی جرات نکرده بود بعد از خروج شاه در این اتاق را باز کند.
امام جمعه بافق جو رعب و وحشت موجود در بافق را هنگام آزادی خود از زندان سیاسی آن زمان اینگونه توصیف کرد:هنگامی که از زندان آزاد شده و به بافق آمدم هیچ کس جرات نمی کرد به دیدن من بیاید اما مرحوم حاج رمضان تشکری بنده را به خانه خود دعوت کرد و شام هم مهمان او بودم.
سلیمانی در پایان سخنان خود در این باره از حاج محمد وثوقی و حاج رمضان تشکری به عنوان مغازه دارانی یاد کرد که جرات کردند عکس امام راحل را در مغازه خود نصب کنند.
تا آنجایی که بنده پرسیدم از قدیمیها ورود به شهرک آهنشهر برای همه آزاد بود .
خوب است که حاج آقا سلیمانی گوشزد می کند که در آن موقع شرکت سنگ آهن تازه شروع به کار کرده بود اما برق و آب کشیده شده بود و آهنشهر هم ساخته شده بود . و خوب ایشان منصفانه بیان می کند که با شروع سنگ آهن بافق یک تحول عظیم اقتصادی در بافق شروع شد که انتظار می رفت در مدت کوتاهی بافق یک شهر مدرن شود .
خاطره ای از یک نفر جوان آن موقع :
بعد از سربازی رفتم سنگ آهن برای کار ، مسئول آنجا گفت کارت خدمت داری،گفتم بله ،گفت پسر بدو برو سرکار و مشغول شو.اصلا از من نپرسید کی هستی ؟؟؟شاه را قبول داری یا نه ؟؟؟سو سابقه داری یا نه ؟؟؟
آقای سلیمانی بنده جوان 26 ساله و بیکار هستم ، سربازی هم رفتم،حسرت یک ازدواج ساده هم به دلم مانده .به همه هم رو زدم و به هر کس و ناکسی هم برای کار التماس کردم .
مدیر سایت منتشر کن،حرف سیاسی نزدم ،حرفا اقتصادی بود و از سر بدبختی.