اگرمجتمع فولاد بافق را تعطیل کنند علاوه بربازتاب اجتماعی آن ، ریشه کن شدن سرمایه گذاری را در بافق قطعی می دانم

دسته: عمومی
۳ دیدگاه
یکشنبه - 3 اسفند 1393

ما همه مأموریم فرماندار ، شهردار ،شورای شهر ، امام جمعه شهر ، نماینده شهر همه در یک راستا مسئولیت آن ها تعریف شده است و آن مسئولیت احقاق حقوق مردم است و دلیل آن این است که منهای مردم نظام ما نه در اثباتی وجود دارد نه در تداوم آن .وقتی کار نظام ما در باور دشمن علیه ما به مو می رسد زمانی که مردم به صحنه بیایند این باور باز آفرینی می شود پس می توان نتیجه گرفت که مردم اصلح هستند و ما در پرتو مردم موجودیت داریم پس باید در زمان تقسیم منافع هم همه موجودیت را بروی مردم محاسبه کنیم نه اشخاص را.

متأسفانه بعضاً دیده شده بعضی از احزاب که جمعیت آن ها تماماً در یک فولکوس جا می شوند می خواهند در منافع مردم برای خودشان جیره بگیرند این غلط است هیچ کس حق ندارد در راستای منافع مادی ، اجتماعی ، سیاسی و فردی بیاید و با منافع توده مردم بازی کند متأسفانه در شهرستان بافق این بازی وجود دارد که عده ای میایند و مصادره می کنند یعنی خودشان را محور قرار می دهند و در نتیجه محور قراردادن خودشان همدیگر را خنثی می کنند.
من قسم می خورم به قرآن و واگذار قرآن باشد کسی که بخواهد در احقاق حقوق از دست رفته مردم بیچاره شهرستان بیاید منافع شخصی و گروهی خودش را لحاظ کند مدیون باشد هم در دنیا و هم در آخرت.

اتفاقاتی که من تذکر آن را سه سال قبل داده بودم و آن موقع هم گفتند من حرفهایم شانتاژ است و بوی جوسازی می دهد الان در حال رخ دادن است متأسفانه هر نماینده ای که آمد و اینجا رای گرفت در زمان تبلیغاتش دادهایی زده که هیچ کدام محقق نشد معمولاً سخنرانیهایی تبلیغاتی که از اول انقلاب تا حالا در بافق شده است معمولاً تأکید می کنند که باید در جوار معدن صنایع ایجاد شود ولی عملاً همچنین چیزی اتفاق نیفتاده است چرا ؟
برای اینکه تصورشان بر این است که مردم اینها را فراموش می کنند یا وقتی وارد گود شدند هضم در جریانی شدند یا اینکه اصلاً احساس نیاز برای پیگیری گفته هاشون نیست یا اینکه اگر اقدام کردند منفعت شخصی خودشان زیر سوال می رود و نکردند و نتیجه آن حداقل در این ۳۵ سال انقلاب این شده که بعضی از شهرستان هایی که فاقد معدن بودند در همین استان یزد تبدیل به شهرستان فولادی شدند آن هم با تغییر مرز سیاسی شهرستان در مسافت ۲۰۰ کیلو متر یک معدن را صاحب شدند و در ازای آن معدن و تأمین خوراک بواسطه آن تا سطح حداقل ۱۱ میلیون تن کنسانتره اقدام به تأسیس فولاد کردند و آن هم نه در جوار معدن زیر ساخت لازم را هم نداشتند و زیر ساخت گران قیمت هم برای آن ایجاد کردند برای نمونه آب زاینده رود.

ولی سوال اینجاست چرا در شهرستان بافق که بهشت معادن کشور نام گرفته است این اتفاق نمی افتد و صنایع جوار معدنی در راستای فولادسازی ایجاد نمی گردد و چرا زنجیره فولادی که مصوبه مسلم حاکمیت بوده بصورت فولادهای بهشت گانه کشور یک هشتم آن را به بخش خصوصی واگذار کردند چون اصل ۴۴ قانون اساسی الزام دارد به اینکه دولت حق تصدی گری در اقتصاد و صنعت را ندارد و باید به بخش خصوصی واگذار گردد و صندوق ذخیره ارزی را قبلاً گذاشتند تا مقداری از آن برود به بخش خصوصی هزینه شود بعد تبدیل شود به صندوق توسعه ملی و آن صندوق صددر صد ارزی خود را به بخش خصوصی اختصاص دهد تا این ماده ذخایر بزرگ از قانون اساسی اجرا گردد
در شهرستان بافق یکی از طرح هایی که قبلاً واگذار شده بود به اینجا می آیند واگذر می کنند به بخش خصوصی چطور می شود که بعد از چند سال و کارشکنی های مختلف که خود سرمایه گذار باید بگوید که چه بلاهایی که سر او آوردند که این کار انجام نشود وقتی طرف می آید و ریسک را می پذیرد و بالای ۲۳۰ میلیارد تومان سرمایه گذاری می کند می آیند و این بار کلاً ریشه آن را می زنند چطور این کار را انجام میدهند ، الان که نوبت به صندوق توسعه ملی رسیده است و دریافت وام است و از یک طرف دیگر ۲۰ میلیون یورو با طرف آلمانی عقد قرارداد می کند می آیند وام او را قطع می کنند تا دیگر ادامه کار بر روی او غیر ممکن باشد .

بنده به همراه آقای جوکار و ابویی خدمت آقای صفدر حسینی رفتیم ایشان گفتند که نمی خواهند این طرح اجرا بشود و رفتاری که صنعت و معدن با این سرمایه گذار به صورت غیرقانونی است چون نه شکایتی شده و نه رای از دیوان و جایی دیگر صادر شده و نه هیچ چیز دیگر !
نتیجه گیری که می توان کرد این است که کسانی که نمی خواهند این طرح اجرا بشود وقتی حریف نشدند و نتوانستند در شروع طرح جلو سرمایه گذار را بگیرد آمدند و در نقطه ای او را زمین زدند که ادامه کار برای او محال باشد و نتواند سرمایه گذاری خود را ادامه دهد .

اگر این اتفاق بیفتد علاوه بر بازتاب اجتماعی  آن ریشه کن شدن سرمایه گذاری را در بافق قطعی می دانم چون آقای ابویی و کارخانه کاشی دوپایلوت نا موفق در سرمایه گذاری در بافق می شوند .
فردا به هر سرمایه گذاری بگویند بیا در بافق بهشت معادن کشور که تمام زیرساخت ها را دارد معدن دارد زمین دارد آب و برق دارد در چهار راه ریلی کشور قرار دارد بیا و سرمایه گذاری کن هیچ کس قبول نمی کند چون نمونه ناموفق آن وجود دارد


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۵۲
برچسب ها:
دیدگاه ها
صادقیان این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 3 اسفند 1393 - 11:00 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

بافق ما این بار کربلا شده !!!!! آنومالی تعطیل ؟؟ کارگراش پرپر !!! معدن کوشک ؛؛ کارگراش اخراج ؟؟!! فولاد ابویی هم شایعه انداختند بناست کارخانه نورد ر ا جمع کنند و ابویی گفته دیگه فولاد مقرون به صرفه نیست؟؟؟ و باز عده ای پرپر !!!!! ؟؟؟؟؟ و اما شما مسئولین خبر و خبرنگاران بیشتر تلاش کنید … و نیاز است بزرگان شهر را به چالش بکشید ؛؛ روحانیت بافق باید کمک کنند و با درایت و هدایت مردم !! از مسئولین بخواهند؟؟ اقدام شایسته و از نماینده شهر انتظار است این هفته در نماز جمعه دست های پشت پرده را رو کند ؟؟!! خلاصه اینکه مردم بافق شایسته این بی احترامی ها نیست .؟؟ یا علی مدد

    سجاد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 3 اسفند 1393 - 1:54 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

    از هیچکی بخاری بلند نمیشه
    فاتحه مع الصلوات

روح الله این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 3 اسفند 1393 - 7:49 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

خدا به داد خودمون برسه (انشالله )نسل آینده پیش کش؟

You cannot copy content of this page