- امنیت خوبه اما فضای امنیتی نه 1403/01/27
- پرورش نیروی انسانی در بافق خصوصا شرکت سنگ آهن مرکزی و چند سؤال 1403/01/17
- آب پره یا جشن بلا تکلیفی 1403/01/6
- بافق در سال ۱۴۰۲ 1402/12/29
- عوارض دو درصد و بدهی ۱۰۰ میلیارد تومانی شهرداری به پیمانکاران 1402/12/27
- بی حجابیِ اجباری 1402/12/26
- اعتراض و اعتصاب، میوه فاصله مدیریتی؟ 1402/12/25
- فروش سهام شرکت سنگ آهن بافق در بورس و چند نکته 1402/12/22
- دارالقضا 1402/12/13
- سناریوی تخریب نامزدهای بومی برای محروم کردن بافق از داشتن نماینده 1402/12/5
یک بزرگی گفت از آن روزی که برای دانشگاهها دیوار ساختند و در گذاشتند و معیار ورود را امتحان،پول،درس خواندن افراطی ،جناح بازی گذاشتند و معیار استعداد و خلاقیت و عشق به کسب دانش حذف شد ،علم در ایران دچار انحطاط و رو به نابودی رفت ،که مشکلات امروز حاصل تصمیم گیری غلط دیروز ماست ،و اما مشکلات معیشتی معلمان ایران ،معلمان سربازان و فرماندهان فرهنگ یک کشور هستند که باید بدون هیچ چشم داشتی مسولیت خود را انجام دهند و مشکلات معیشتی خود دلیل بر کم گذاشتن مسولیت خود نگذارند که دچار خسارت کلان در سطح کلان جامعه نشویماگر معلمان گذشته چنین طرز تفکری داشتند چنین نسلس مانند نسل شما تربیت می شد ،نه مطمئنا زودتر درگیر مشکلات فرهنگی امروز می شدیم .معلمانی هستند که هنوز عشق و علاقه به علم و نیروی محرکه انها در مناطق محروم برای تدریس هست . معلمان باید به دنبال روشهای نوین تدریس با شرایط فعلی جامعه در این دهکده جهانی که هر روز کوچک کوچکتر. می شود باشند و با این نسل پیش فعال که اگر مهار نشوند خطرناک میشوند به گونه ای دیگر برخورد کنند.باشد که خداوند بزرگ اجر و پاداش بسیار به شما سروران عنایت کند ،و همواره در تمام مراحل زندگی موفق باشید
در اینکه معلمان دچار مشکل معیشتی هستند شکی نیست اما این نوع نگارش و تفکر که دکتر ارجمند، دوست بنده، بکار برده اند نیز سخیف و بی ارزش است و متاسفانه بقول معروف (تف سر بالاست) … شما خود یکبار دیگر بخوانید:
(بدانند تا زمانی که مشکلات فرهنگیان مرتفع نشود هیچ تغییری در جامعه ایجاد نمی شود چون تغییرات در جامعه براساس تغییر در افکار است و تا زمانی که ما نتوانیم فکر و اندیشه مترقی داشته باشیم, در برهمین پاشنه خواهد چرخید.)
سوال اینجاست که آیا اعتصابات معلمان، به دلیل حس وجود یک خلا فرهنگی ـ فکری است که به این نتیجه رسیده اند که باید افکار عوض شود؟!!! این نوع اعتصابات را شاید در کشورهای سوییس و سوئد ببینیم اما اینجا خیر. اگر مسئله معیشتی است این نوع نگاه از دکتر عزیزمان بعید است که وقتی مشکلات فرهنگیان آنهم از نوع مادی حل شود، تغییر در جامعه ایجاد خواهد شد. یعنی تغییر در افکار یک جامعه بستگی به در رفاه بودن معلمان آن جامعه است؟ وقتی رفاه یک امر نسبی است از کجا می توان مطمئن بود که در اینده که مشکلات معلمان کمتر شد، باز نسبت به دیگر اقشار معترض به کم بودن رفاه نباشند و باز بگویند که باید افکار عوض شود!!!! بهتر است صرفاً مسایل اقتصادی مطرح شود و کمبودها و نقایص و نقایض آموزشی و مشکلات امروزه دانش آموزان بیسواد و کم سوادمان را که همه می دانیم، به مسایل اقتصادی معلم، ربط ندهیم که قدری برای شغل فاخر معلمی، سخیف به نظر می رسد.
دوست عزیزس.ا.رظاهرا صدای مبارک از جای گرمی میاد نشنیدید “لا معاش له لا معاد له “چه رسد به داشتن دغدغه فرهنگی .اطمینان داشته باشید جامعه ای که معلمش زیر خط فقر(وضع موجودوتاکنون)باشد هیچ امیدی به فلاح وصلاحش نیست .اگر معلمی فاخر است خجالت خانواده راچه مینامید.
اتفاقا دکتر درست گفتند اما حرف معلمان تبعیض است نگاه کنید به فیش یک بیسواد در فلان جا و فیش یک دکتر در آموزش و پرورش مگر هر جا در آمدی دارد آن در امد مال کارکنان خودش می باشد مثلا وزرات نفت … این بیت المال است و باید به خزانه مملکت برود بر اساس عدالت تقسیم شود نه اینکه هزار جور پرداخت داریم در کشور………تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
سلام آقای دکتر موضوعی که وجود ندارد را شیوع ندهید اعتراض معلمین ارتباطی به چپ و راست ندارد
حضرات کامنت گذار یا متوجه نیستند و یا اینکه میخواهند خرده بگیرند وگرنه هر شخص عامی که متن دکتر را بخواند متوجه میشود که سیاسی نیستیم به معنای نداشتن فهم سیاسی و یا عرق ملی نیست بلکه بستن راه بر بدخواهان و سو استفاده کنندگان داخلی و خارجی می باشد که بساط انگ زنی پهن نکنند و آسمان به ریسمان کنند و در مورد معیشت نیز باید متذکر شوم که معلمان محترم جدا از رسالتشان ، انسانی با احتیاجات بشری همانند دیگران هستند که خانه و خانواده داشته و برای امرار معاش باید از کنار ادای فریضه آموزش ارتزاق آبرومندانه و بدون دغدغه داشته باشند و کیست که نداند ذهن بدون دغدغه ، برای آموزش دادن و آموزش دیدن مهیا تر است و … ( بنده با اینکه کارمند هستم ولی با نگاه منصفانه متن دکتر را با درصدی قابل قبول متین و درست میبینم )
ضرب المثلی است که می گوید « اگه حرف نزنی نمیگن مُردی » یعنی لازم نیست همه جا حرف بزنیم و یا اظهار نظر کنیم . بعضی جاها باید سکوت کنیم و حرفی نزنیم مخصوصاً اگر حرف یا نظر ما نشانه ای باشد از کم سوادی و یا بی دانشی ما در رابطه با قضیه ای که پیرامونش حرف می زنیم و صحبت می کنیم .
آقای ناشناسی که مثلاً بیش فعال را پیش فعال می نویسد و یا غلط های املایی و انشایی دیگری در متنش وجود دارد دیگر چه اصراری دارد که فهم و درایت !!! خود را به رُخ دیگران بکشد .
نمی دانم چرا بعضی ها اصرار دارند که حتماً راجع به نوشته ای یا موضوعی اظهار نظر کنند !! البته اشتباه نشود منظور من ، محدود کردن آزادی بیان نیست چرا که هر کس حق دارد حرفش را بزند ولی نکته اینجاست حرفی که می زنیم باید سنجیده و متین باشد و اظهار نظری که می کنیم باید بر پایه ی اطلاعات و دانسته هایی باشد نه این که بی هوا باشد و پر از اشتباه .
چرا وقتی که دوست و همکار دانشمندمان دکتر ارجمند می نویسد « باید به وضع معیشتی معلمان رسیدگی شود وگرنه در آینده ، شاهد تغییرات مثبت در جامعه نخواهیم بود » عده ای دلشان می خواهد همین نکته را که صدها سال است اثبات شده و جامعه شناسان و . . صحت آن را تایید کرده اند زیر سوال ببرند و . . .
مگر نمی دانیم که اگر یک معلم که مثل بقیه ، در درجه ی اول ، یک انسان است مشکل معیشتی داشته باشد در این صورت ، انتقال دانش و تجربه به نسل فردا به درستی و به طور کامل انجام نخواهد شد و جامعه در حال و آینده از این بابت آسیب جدی خواهد دید ؟ مگر نمی دانیم که در هِرَم نیازها ، نیازهای غریزی در قاعده ی هرم قرار می گیرند و . . . . یعنی اول ، معیشت ، بعد تعلیم و تربیت. یعنی با وضع بد اقتصادی نمی شود حرف از آموزش و پیشرفت زد . و .. و … و
البته این را هم باید گفت که مشکل معیشتی معلمان یکی از مشکلات آموزشی ماست و ده ها مشکل دیگر نیز در این رابطه وجود دارد که برطرف کردن همه ی آن ها ضروری و لازم است .
هراعتراضی از ان استفاده سیاسی می شودچون در کشور ما تمام تصمیمات جناحی وسیاسی است.
مطمئن باشید اصولگرایان این اعتراضات را به نفع خود برداشت می کنند .کافیست به سایت شدیدا اصولگرای یزد رسا نگاه کنید و مقاله یقه سفیدها را بخوانید تا ببینید که سیاست بازی در کشور ماچه ها که نمی کند.
حال که در دولت تدبیر و امید فضا برای بیان این حق باز تر شده است و تحمل و مدارای مسئولان بنابر مبانی دولتمردان فعلی بالاتر است انتظار می رود که نسبت به رفع مشکلات این قشر زحمتکش اقدامات لازم انجام پذیرد.
از طرف دیگر بپذیریم که در هر تجمع و اعتراض عده ای سوء استفاده خواهند کردند و از آب گل آلود ماهی خواهند گرفت به همین علت فرهنگیان برای بستن هرگونه شائبه سیاسی, اعتراض های خود را صرفا صنفی اعلام می کنند و با شعار« نه چپیم نه راستیم ,فقط معلم هستیم»خود را از مظان هر گونه شائبه سیاسی مبرا می کنند.
…………………………………….
اولا در دولت تدبیر و امید فضا بازتر نشده است بلکه کارد به استخوان رسیده و بدین سبب شاهد برگزاری این تجمعات هستیم .
دوما اینکه بگویید من سیاسی نیستم یک حرف زشت و فحش به خویش است .
امروز همه و همه سیاسی هستند .
جمله ی نه چپیم نه راستیم ,فقط معلم هستیم -به معنی سیاسی نبودن نیست بلکه به معنی این است که ما به هیچ یک از گروههای اصلاح طلب و اصولگرا وابسته نیستیم و تنها حق خود و صلاح میهن را می خواهیم.
سیاسی نیستم یعنی بی غیرتم زیرا هر کس غیرت داشته باشد برای وطنش و ناموسش در این شرایط دل می سوزاند .