نامه یک گریدر به فرماندار بافق

دسته: عمومی
۶ دیدگاه
شنبه - 5 اردیبهشت 1394

من یک گریدر هستم مثل خیلی از گریدرهای دیگری که روی کره خاکی وجود دارند.

اما جایی که من مشغول به کارهستم متفاوت تر از جاهای دیگر است.

قوانین و شرایط کارش فرق دارد. می گویم که کجا هستم.

۸ کیلومتری جاده بافق – یزد.

چندماهی است که مشغول به کار شده ام اما حجم زیاد کار برای سن بالای من باعث شد چند روزی در محل كارم بستري شوم .

هیچکس به عیادتم نیامد.

نه مدیر کل راه، نه فرماندار، حتی رئیس اداره راه بافق نيامد

خیلی دلگیر شدم.

چرا که من برای شما زحمت میکشيدم برای اینکه بتوانم جاده را تمام کنم. برای اینکه نشان دهم و اثبات کنم که مسئولين درست گفته اند و درست به عرض آنان رسانده اند و جاده با سرعت خوبی در حال ساخته شدن است.!!!

برای اینکه جلوی کشته شدن مردم این دیار بگیرم. اما اقای فرماندار!فکر میکنم فضا را اشتباه گرفته ای. باید جای دیگری کار را شروع کنی.

من ميخواهم خوب بشوم و کارم را شروع کنم اما من دیگر پیر و فرتوت شده ام. شما را نميدانم ولي من از نگاههاي مردمي كه هر روز در اين جاده خرامان خرامان براي امورات ضروري از جمله درمان، دانشگاه و…به يزد ميروم خجالت ميكشم و حال ديگر ميترسم كه اگر در نزديكي جاده اصلي بودم با سنگ مرا ادب كنند چون هر روز كه از كنار من ميگذرند صدايي عجيب مرا به وحشت مياندازد كه مگر قرار نبود تا ابتداي دي ماه ۹۳ جاده را تحويل دهند؟؟! و مگر قول مجدد ندادند كه تا ابتداي سال ۹۴ جاده را تحويل دهند؟؟! آقای فرماندار چرا به دادم نميرسيد؟؟!

آقای فرماندار! پسرعمویی دارم که در همین جاده چند کیلومتر آن طرفتر در حال کندن تپه ها است تا مسیر را برای تکمیل جاده مهیا کند اما او هم چند ماهی است که حالش بد است و زمین گیر شده است. ترس گلايه هاي مردمي را دارد. دوستان ديگري در شهرهاي ديگر دارم كه هروقت جوياي احوالشان ميشوم دلخوشند و همه از آنها راضي و دعا گويشان و خوشحال از اينكه مسير زيبا با سرعتي زياد به مردم ديارشان تحويل داده اند.

لطفا به داد من و پسر عمويم رسيد. برای همین دست به قلم شدم و چنین جسارتی را به خود دادم و نامه ای به شما “فرماندار بافق” نوشتم چرا كه شما هميشه مرا در اين جاده ميبنيد و من هم شما را ميبينم .خواهش ميكنم مرا از خجالت و شرمندگي مردم و مسافران اين مسير نجات دهيد.

امیدوارم که نامه ام را بخوانی و راهی کاغذ خردکن نکنی.

قبلاً سپاسگزار است.

امضاء: گریدر پیر و فرتوت


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۷۸
برچسب ها:
دیدگاه ها
سلام. این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 5 اردیبهشت 1394 - 2:05 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

کو گوش شنوا.
خدا کند که بیائی دلم شکست بیا.
مردیم از این بی عدالتی و بی مسئولیتی برخی ها در استان

روح الله این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 5 اردیبهشت 1394 - 9:34 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

باسلام و خداقوت خدمت گریدر
میخواستم عرض کنم از این جور مشکلات در شهر و اطراف بافق زیاد است و از همه مهمتر اینقدر این تاریخ و اون تاریخ بکنند که حتی عمر من و شما کفاف نمیکند که افتتاح این طرح ها را بینیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
1- جاده بافق یزد
2-کلینیک تامین اجتماعی
3-فولاد بافق
و غیره ……………….

جالب این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 5 اردیبهشت 1394 - 9:34 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

فقط مونده بود گریدر نامه بنویسه.
چه فایده؟؟

ناظر این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 6 اردیبهشت 1394 - 11:28 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

این از افتضاح طرحهایمان
اون هم از غصب املاکمان.

ایول این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 6 اردیبهشت 1394 - 11:29 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

عجب گریدری که دهان …. را …. کرد.

بولدوزر این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 6 اردیبهشت 1394 - 9:23 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

دوست عزیزم گریدرجان, شما فکر میکنی فرماندار محترم، شما را میبینه؟ ؟؟!!! نه اون شما را نمی بینه که به داد دل من و تو و مردم بافق برسه! چون اون با ماشین مگانی که با پول 2 درصد ( که می بایست برای جاده و عمران شهر بافق هزینه میشد) با سرعت 180 کیلومتر رد میشه و فقط گرد و خاکش برای ما میمونه.
حالا فهمیدی که چرا ما مریضیم؟ مریضی ما ناشی از گرد وخاکیه که از سرعت بالای ماشین فرماندار بلند میشه. پس منتظر شفای این امام زاده هم نباش. ..ره

You cannot copy content of this page