یک عکاس خوب باید حقیقت را ثبت کند
در مراسم برگزار شده با فردي هميشه روبرو هستيد که دوربين عکاسي خود را بر گردن مي نهد و سوژ ها هميشه در تيررس او هست. وي به دعوت دفتر هفته نامه افق کوير سه شنبه هفته گذشته در اين دفتر حضور پيدا کرد و در گفتگويي با خبرنگار اين هفته پيرامون خود و حرفه اش چنين گفت: محمد حسين قلي زاده بافقي ،متولد 24آذر1367، متأهل، داراي يک فرزند پسر سه ساله، دانشجوي رشته عکاسي خبري دانشگاه فرهنگ و هنر يزد مي باشم. در محله امام رضا(ع) بافق رشد و پرورش يافتم. تک پسر خانواده و داراي دو خواهر مي باشم. خواهر بزرگتر دانشجوي دکترا رشته داروسازي دانشگاه تهران و خواهر کوچک نيز دانشجوي رشته علوم تربيتي دانشگاه کاشان مي باشد.
وي افزود: شغل اصلي عکاسي و در روابط عمومي شرکت سنگ آهن مشغول مي باشم. عشق و علاقه خاصي به اين حرفه داشته؛ گرچه هرگز از ديد ماديات به آن نگاه نکردم. درآمد حاصله از آن اندک است، اما برکت آن را خدا مي رساند. «علي فتوحي» استاد بزرگوارم هميشه مي گفت: درآمد حاصله از آاين حرفه بسيار کم بوده، اما به يقين رسيده ام که برکت در حرفه عکاسي زياد است.
قلي زاده اظهار داشت: خانواده مي تواند نقش بسزايي در پيشرفت فرزند داشته باشد پدر، مادر و همسر من نيز از اين قاعده مستثني نبودند. عشق به عکاسي باعث گرديد تا تحصيل در رشته کامپيوتر را رها نموده و در اين رشته مشغول به تحصيل شوم. خدا را شاکرم که همسرم نيز با من هم عقيده بوده و به عکاسي علاقه وافري دارد.
عکاس جوان بافقي با اشاره به عکاسي مستند اجتماعي گفت: عکاسي مستند بايد واقعيت را به تصوير کشد. در بين مردم بودن و از احساسات و عواطف آنان عکس گرفتن لذت خاصي دارد و نمي توان توصيف نمود.من عکاسي مستند اجتماعي را دوست داشته و اهداف بلند مدتم آن است تا بتوانم مردم شهرم را به دنيا معرفي نمايم.
وي ادامه داد: تا قبل از حضور در کلاس «استاد قلم سياه» که در بافق برگزار شد تحت آموزش هيچ استادي نبوده ام. عکاسي را با دوربين فيلم برداري سامسونگ L4000 از دوازده سال پيش شروع کردم. پدر در روز تولد دوربيني به من کادو داد و با آن در تمام مراسمات خانوادگي و شهر، راهپيمايي، اردوهاي سپاه در مشهد و… عکس تهيه مي نمودم.
اين جوان موفق بافقي بيان نمود: يادم هست در محرم سال 1384 با دوربيني که از پسر سمتي که در حال حاضر در مؤسسه نيلوفر مشغول مي باشند. عکسهاي خوبي را گرفتم.
وي به ويژگي هاي يک عکاس خوب اشاره نمود و گفت: يک عکاس خوب بايد حقيقت را ثبت کند. يک عکاس مستند اجتماعي بايد بداند محيط اطراف مي تواند در فراهم کردن سوژه ها مؤثر باشد. متأسفانه در بافق و حتي يزد نيز هنوز فرهنگ عکاسي خوب جا نيفتاده، مردم از عکاس واهمه دارند ذهنيت از عکاسي و عکاس به سوي سوء استفاده سوق داده مي شود.
قلي زاده تلخ ترين و شيرين ترين صحنه عکاسي خود را چنين عنوان کرد: چندين سال پيش روز سيزده فروردين براي گردش در طبيعت به بهاباد مي رفتم که متأسفانه با صحنه تصادف روبرو شدم. خانواده اي در اين حادثه جان خود را از دست داده بود. عکس هاي زيبا و خاطرات خوش نيز مربوط به سفر کربلا و عکاسي در حرم امام حسين(ع) مي باشد. چيز قابل توجه و جالب اين بود که در کربلا به راحتي مي توان عکس تهيه نمود.
وي افزود: عکاسي کار من است و به حقوق خود واقفم که از کدام منطقه مي توان عکس گرفت، برخي مواقع بر سر دو راهي اخلاقي مي ماني اين که عکاسي را انجام دهي يا به يک فرد کمک کني!! کوين کارتر در سال 1994 جايزه پوليترز را دريافت کرد؛ بعد از دريافت اين جايزه خبرنگاران از وي سؤال کردند بعد از گرفتن عکس خود براي کودک گرسنه چه کردي؟ او پاسخ داد رهايش کردم.
محمد حسين قلي زاده عکاس موفق بافقي در ساخت جمله با سه کلمه قلي زاده، عکس و D19 گفت: اميدوارم روزي از D19 عکسي تهيه کنم و حق مسلم بافق را به تمام ايران ارائه دهم.
وي عامل پيشرفت جوانان بافقي را در تمرکز دانست و افزود: روي يک هدف بايد تمرکز نمود. از اين شاخه به آن شاخه پريدن چيزي عائد انسان نخواهد شد. تلخ ترين دوران حرفه اي خود را دوران فيلمبرداري از جشن هاي عروسي مي دانم.
وي در پايان از مردم و مسئولين خواست تا با دوربين يار و ياور باشند. اجازه دهند عکاس سوژه خود را در همان لحظه به تصوير بکشد.
من بي تو حسین زيـسـتن نـتوانم .
من بی تو قلی قرار نتوانم .
عکسای ترا شمار نتوانم.
دوربین تو را به کار نتوانم .
با عکس تو هر نفر، فازی دارد ………با ذوق تو هر مدل، نازی دارد.
ای خالق “پرتوره” ، نومید مكن …… آن را كه به آتلیه ات نیازی دارد.
گرچه ما عاشق ایرانیم بسی …………ایران من و عشق تو رازی دارد .