تنت به ناز بیمارستان بافق نیازمند مباد
در این بلبشوی سرماخوردگی های فصلی و شیوع آنفولانزایی که نوع خطرناکش تا بیخ گوش ما یعنی کرمان رسیده خدا نکند خودتان یا عزیزانتان ناخوش احوال شوید و گذرتان به دباغ خانه بیمارستان بافق بیفتد.
اگر در روز و شبهای گذشته خصوصا این چند روز تعطیلی به علت عدم حضور پزشک در مطبهای سطح شهر به تنها بیمارستان شهر سری زده باشید مسلما پیِ انتظارهای طولانی برای ویزیت پزشک عمومی به تنتان خورده و با مردمی مواجه شده اید که علاوه بر درد بیماری دردهایی از قبیل عدم وجود صندلی برا نشستن در صف انتظار چند ساعته تا مشاهده مشغله های بسیار پزشک برای رتق و فتق امور کل اورژانس و عدم رعایت نوبت توسط برخی مراجعین را به عینه دیده اید و شاید به حال خود و شهرتان تاسف خورده اید که چرا در طرح تحول سلامت، تحولی در افزایش کیفیت پاسخگویی به مراجعین داده نشده و یا این مهم هنوز به نقطه مطلوب نرسیده است.
فکرش را بکنید برای یک ویزیت ساده وارد تنها بیمارستان بافق شوید و بعد از گرفتن نوبت و انتظاری حدود یک و نیم ساعت پزشک معالج که از ساعتها قبل مشغول درمان مراجعین است مجبور باشد اتاقش را ترک کند تا علاوه بر سرکشی و مداوای بیمارانی که به علتهایی مانند تصادف و غیره در اورژانس بیمارستان بستری شده اند ،مجبور باشد برای درمان یک مریض قلبی چیزی حدود سی و پنج دقیقه بصورت تلفنی با یک متخصص صحبت کند و این تازه شروع ماجرایی بشود برای نارضایتی مردمی که به انتظار ویزیت شدن حتی نمی دانند پزشک برای چه مدام در حال صحبت تلفنی است و گاه زیر لب غر می زنند که چرا تلفنش تمام نمی شود؟
فکرش را بکنید در طول مدت حضورتان شاهد مادر یا پدرانی باشید که فرزندشان را برای مدت طولانی بغل کرده و سرتاسر سالن راه می روند و به علت بی تابی کودک جرات پایین گذاشتن او را ندارند و دیگر برای آنها نه دست و پایی مانده و نه کمر،حالا به این اضافه کنید بهانه گیری و گریه بچه های مریض را و…
فکرش را بکنید در این گیر و دار و درست موقعی که پزشک بعد از 45 دقیقه به محل طبابت باز می گردد و طبق شماره نوبت شما شده ناگهان می بینید چند نفری آمده اند و می گویند آقا ما 30 نفر جلوتر از شما هستیم و نوبت گرفته ایم و چون شلوغ بوده رفته ایم و الان آمدیم و اینجاست که چند نفری از کوره در بروند و برای هم شاخ و شانه بکشند که آقا این دیگر چه صیغه ای است که نوبت گرفته اید و رفته اید مگر اینجا صف نانوایی است؟می خواستید نروید و از این قبیل حرفها.
فکرش را بکنید همه اینها بگذرد و بیمار شما توسط پزشک با خوبی و خوشی ویزیت شود و به علت تعطیلی داروخانه بیمارستان مجبور باشید برای تهیه نسخه تا میدان امامزاده عبدالله برگردید و اگر آمپول برای درمان توصیه شده باشد باز به بیمارستان مراجعه کنید و این تازه خیلی زحمت ندارد اگر اتومبیلی در اختیار داشته باشد وگرنه…
اینجاست که باید خدا را شکر کنید و در وهله اول از او بخواهید که به حق هر کسی که او دوستش دارد بیماری را از مردم شهری مانند بافق که محرومیتهای درمانی اش زبانزد است دور بدارد تا تن خلق به ناز بیمارستان شهر نیازمند مباد! و در مراحل بعد او را قسم دهید خودش کاری کند تا برنامه ریزی برای کسب رضایت ارباب رجوع در موقعیتهایی اینگونه به فکر مسؤلین محترم خطور کند؛ البته اگر به گوشه قبای تعطیلاتشان بر نمی خورد.
محمد علی قاسم زاده
چرا برای بعضی از دکترها نمی گویید که بدون هیچ معاینه ایی (نه گرفتن درجه تب و …) شروع به نسخه نوشتن می کند
این مطالب چه فایده ای دارد کو گوش شنوا کسانی که باید بشنوند فکر نکنم به چنین مشکلی بر بخورند .