اوضاع خوب نیست
می دونم همینجور اوقاتتون تلخ هست که ماه رمضون نرسیده جنسهای مورد نیاز مردم برا افطار و سحر گرون شده و ناراحت می شین اگر بدونین یه فروشنده می گفت: قند گیر نمیاد و قیمت خرما و شکر داره بیداد می کنه، اما بد نیست بدونین اوضاع خوب نیست.
می دونم روزه بودن تو دمای بالای شهر بافق طاقتتون رو طاق کرده و حال شنیدن خبرای بد ندارین اما چاره ای نیست شما هم باید بدونین اوضاع خوب نیست.
می دونم از اینکه می بینین یا تو خبرا می خونین سرمایه های معدنی بافق داره به ثمن بخس فروخته می شه نگران هستین و آینده مردمان دیارمون رو مهاجرت – مثل مردم زاهدان که شرح حال یکی از اونها تو همین سایت درج شد – تصویر می کنین، اما چاره ای نیست شما هم باید بدونین چه اتفاقاتی داره می افته و آینده شهر برا امروزِ کسایی داره از بین می ره که سوار بر کارِ سنگ و معدن و آهنن و اگر یه خبرنگار یا رسانه بخواد براشون چیزی بنویسه از در تطمیع و تهدید وارد می شن و توی این بلبشوی هزار دردِ مردم، خبرنگار می مونه و حوضش، اما چاره ای نیست باید بدونین اوضاع خوب نیست.
خبر دارم همه شما از اینکه چرا بلافاصله بعد از انتخابات ته سهام شرکت سنگ آهن مرکزی بافق رو تکوندن و تنها چیزی که تو این حاتم بخشی دیده نشد مردم بودن و شهرستان، اما کسی نگفت آیا با این حرکت خواستن زهر چشم از پیروزی بافق بعد از 38 سال بگیرن یا برنامشون محک زدن اقتدار منتخب مردم بود که دو سالی مستقیم با این ماجرا درگیر بود و همه منتظریم یه موضعی از طرف ایشون گرفته بشه یا یه چیز دیگه متعجبین؟ اما خوبه شما هم بدونین اوضاع خوب نیست.
حتما خبر دارین کارگرایی که برا حق بافق تو سال 93 حرکت کردن محکوم به شلاق و زندون تعلیقی شدن و حکمشون منتظر تجدید نظره و امیدواریم دوستانمون تبرئه بشن اما اینکه تو خبرهای کشوری بخونیم فرمانداری شهر خودمون شاکی باشه و این وضعیت پیش بیاد از اون مسائلی هست که می رسونه اوضاع اصلا خوب نیست.
شاید خبر نداشته باشین زمزمه هایی از بیکاری کارگرای یکی از کارخونه های شهر به گوش می رسه و شرکای سرمایه گذار حاضر نیستن جواب تلفن خبرنگارای بافق از علت عدم همکاری برا پیشرفت رو بدن و مدام می پیچونن، اما خبردار باشین که اوضاع خوب نیست.
مطمنم از اینکه بشنوین لابی های اقتصادی تو راه آهن نمی ذاره شرکتهای بومی بافق تو تعمیر لوکوموتیو پیشرفت کنه و مدام داره تو مناقصه دیزلهای مختلف سنگ اندزی می کنه ناراحت می شین اما چاره چیه؟باید بدونین اوضاع خوب نیست.
می دونم از اینکه هفته و روزی نیست که به چشم نبینید یا به گوش نشنوین که چند انسان بی گناه تو جاده بافق به یزد که به جاده مرگ معرف شده نسیت و نابود می شن اعصابتون خرده ،اما وقتی بدونین مدیرکل راه و شهرسازی استان در جواب نامه شورای اسلامی شهرمون که برا این مهم درخواست جلسه کرده بگه من جلسه نمی گیرم از اون حرفهایی هست که به یقینتون می رسونه که اوضاع خوب نیست.
اصلا قصد نداشتم روز اول ماه مبارک این حرفها رو بنویسم اما چاره ای نیست شما هم باید بدونین که اوضاع خوب نیست که نیست، شاید وقت افطار و سحر دعایی کنین ،تا فرجی بشه ، ورق برگرده و اوضاع خوب بشه.
محمد علی قاسم زاده
شهر من شد شهره به ناکامیها
سوخت سالها با خون جگر اشامیها
قناعت کرده به غم و مهجوری
خو گردیده به ناحقی نابسامانیها
معدنش بزرگتر ز همه معدنها
لیک دور مانده ز سر و سامانیها
غنی گشته زو شهر و هر ابادی
خود گردیده تیره سرانجامیها
اوازه شده ز اشعار وحشی
نامی تر ز بهارو طاهر و جامیها
جاده اما سالیانی رونق ندید
زیر خاک شد پیر وجوان ناکامیها
هر که ز بد اقبالی پی جاده شد
ناگزیر رفت سوی خاک ارامیها
محمود حاجی محمدی