عبرتخانه بافق (۷) روضه ۱۳۰ ساله

دسته: مقالات
۱۵ دیدگاه
یکشنبه - 25 مهر 1395

s
روضه خوانی دلنشین ترین نماد ابراز عشق و ارادت به حضرت سیدالشهدا(ع) در شهربافق بوده که همیشه با شیرینی و تلخی هایی همراه بوده است.

قدیمی ترین روضه خوانی بافق به روضه منزل مرحوم ترابزاده تعلق دارد.

اوکسی است که پرافتخارترین فرهیخته و دانشمند معاصر بافقی یعنی پرفسور سید جلال ترابزاده را به جامعه ایران ارزانی داشت.پرفسورترابزاده امسال نتوانست شخصا به ایران بیاید چرا که مسئولیت مصاحبه با سیصد تن از داوطلبان دوره دکترای رشته نفت از سراسر دنیا را در دانشگاه ایالتی کالیفرنیای آمریکا را به عهده داشت ولی برادردیگرشان ( سید علی )به ایران آمده و روضه ۱۳۰ ساله را ساماندهی نمود.

این روضه حتی درزمان رضا شاه که روضه ها ممنوع گردیده بود هم ترک نشد و معممین عبا وقبا را داخل کیسه ای گذاشته و مستمعین هم به بهانه دید وبازدید وارد زیرزمین خانه اجدادیشان در حوالی دفتر امروزی امام جمعه محترم شده و پس از عزاداری با تعویض لباسها ،کم کم متفرق می شدند!.

سالها پیش که فقط دو هیات سینه زنی در بافق وجود داشت و به هیات بنِ ده (امامزاده عبدالله.ع)وسرِ ده (میانگاه)مشهور بوده ،خانه ترابزاده در عصرتاسوعا محل تلاقی و به رخ کشیدن قدرت سنتی دو محله عمده و ناسازگار بافق بود که گاهی به کشمکشهایی درکوچه های خاکی بافق هم می انجامید.

حساسیت و اهمیت این حضور آنقدر زیاد بود که در اشعار وضرب المثلهای محلی بین مردم بافق هم اینچنین رسوخ نمودوغالبا مردم شعری رابروزن سینه زنی سه ضربه می خوانند که یک بیتش چنین بود:

آستبلحسن سف بزن سینه

شهردار باسیده داره می بینه
(آسید ابوالحسن سفت و محکم سینه بزن که شهردار داره تماشا می کنه!)
منظور مرحوم آسید ابوالحسن میرسلیمانی رئیس بنِ دهی ها بود که سردسته و بنیانگزاراولین هیات بافق یعنی امامزاده عبدالله(ع) بود وهرسال درتاسوعای حسینی در خانه مزبور حاضر و به عزاداری می پرداختند.منظور از شهردار هم مرحوم آقای سید علی فهیمی شهردار وقت بافق بوده که درروضه مزبور شرکت می نمود.

شهرداران و مسئولین حکومتی در قدیم هم بمانند اکنون در مراسم عزادری هاحضور می یافتند.مرحوم فهیمی همان شهرداریست که به دنبال سفر محمدرضا شاه به بافق که اگر چه دربین مردم بافق حاضر نشد و به بازدید از چغارت اکتفا کرد ولی هنوز به تهران نرسیده بود، بودجه هنگفتی برای به سازی وتوسعه شهراختصاص و به حساب شهرداری بافق حواله نمود و مرحوم فهیمی تا می توانست خرج نمودولی باز هم اضافه آمد و اوبودجه اضافی را آخر سال به تهران برگشت داد!!

حوضچه وباغچه های اطراف امامزاده و جدول های خیابان اصلی بافق یادگار آن دوران است.مرحوم فهیمی فردی متدین ،پاک سرشت و شب زنده دارواز صلحای دوران بود.

چندین آثار ماندگار از شهرداران بافق تاکنون هنوز هم چشم نوازند از جمله آسفالت کوچه های خاکی بافق که اولین بار به همت آقای سیداصغر سلیمانی ،شهردار سالهای ۱۳۶۰ بافق در سطحی بزرگ به انجام رسید و مردم بویژه عزادران را از شر خاک و خاشاک و گِلهای فصل زمستان نجات داد.

یکی دیگر از ماندگارها پارک زیبای آبشار است که بشرط حفاظت از آن درتاریخ خواهد ماند واز بانیانش به نیکی یاد خواهد شد.

افتخار آفرینی آقای نوروزاده شهردار فعلی بافق که همه شهرداران کشور را در جیب بغلشان گذاشت و بالای قله گردشگری ایران در کنار تبریزایستادند برگ زرینی است که نشانگر توانایی والای مسئولین بافقی است که می تواند الگوی سایر دوستانی باشد که به عنوان مدیردر شهر مشغول خدمتند.

امیدواریم فرماندار محترم هم بتوانند روزی با تکمیل پروژهای جوار معدنی و بازگرداندن زمینهای غصب شده بافق سرآمد فرمانداران کشور شوند وبه موقع درمراسم مربوطه شرکت نمایند و مقصرینی که موجب شدند تا شهردار محترم به مراسم دریافت لوح افتخار از دستان ریاست محترم جمهورنرسند شناسایی ومعرفی شوند.

قدمت دومین روضه خوانی قدیمی بافق به حدود 116 سال پیش می رسد که واقف آن خانمی به نام مرحومه ام السلمه همسر مرحوم آسید سلیمان بزرگ (ازاجداد امام جمعه محترم و نیز نگارنده)بوده و هم اکنون در منزل آسید ابوالحسن میرسلیمانی از ۲۱ محرم هرسال خوانده می شود.

درآخر شعر زیبایی با گویش بافقی را که آقای سید علی ترابزاده در آمریکا به یاد شهر بافق سروده است را به دوستان اهدا می کنم و برای ایشان و برادردانشمندشان آرزوی پیروزی دارم:
تودهه ماه محرم روزوشب درالتهاب
یادعاشورا وهفتاد ودو تن میاد به خواب
بچه های بن ده اصغر ومحمود وحسن
همگی گوش میکنن به حرفای آستبلحسن(آسیدابواحسن)
همگی جمع شوید فردا درِامامزاده
تا شویم بهر همه کارای هیات آماده
باید کاری بکنیم دسته جمعی با جون ودل
تا نباشیم پیش سالار شهیدامون خجل
نَقلِ رو صحنو باید آیینه کاری بکنیم
درعزای شه دین گریه وزاری بکنیم
علم شَدِّه رو تزیین بکنیم خوب وقشنگ
بازارِشاموبپوشیم پارچه های رنگارنگ
شترا با ساربون جلوجلو،در حرکت
الهی خدا بــــده به هیاتمون برکت
برای مـــاه بنی هاشم و سقای حرم
مرد میدون نبرد ،اسوه ایثار و کرم
سپرو اسبی مهیا بشه و زین ورکاب
تارسونه به لب تشنه لبا،جرعه آب
طفل مسلم رو نجات بدیم زدست حارث
تا که یه قطره خوره شیرازاون کاسه مس
برای شط فرات ورودخونه پر آبی
نخل خرما بیاریم همره چن تا مرغابی
توتنور داغ خولی زنظرها پنهان
میکنیم راس حسین ابن علی رامهمان
الغرض می طلبد همت وسعی والا
که تداعی بشود فاجعه کرببلا
همه دانند زجوروستم شمر یزید
عزت وحرمت فرزند علی گشته مزید….

سید محمد میرسلیمانی بافقی


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۱۳۵
برچسب ها:
دیدگاه ها
خشم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 26 مهر 1395 - 6:32 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

من با ترابزاده ها آشنا نیستم ولی از معلمان دبیرستان بارها از شخصی به نام ترابزاده شنیدم که در آمریکاست و در زمینه ی نفت فعالیت می کند . اگر شاعر بند پایانی همان فرد است باید بسیار متاسف بود که شخصیتهای به اصطلاح علمی نیز گرفتار مسائلی هستند که سرسوزنی به ایران و ایرانیت ربطی ندارد. به همین خاطر است که نباید برای تغییر به دانشگاه ها امیدوار بود زیرا که دانشگاه ها نوکر غرب و عرب تولید می کنند و وظیفه ی آنها همین است . چه بسیار دکترها داشتیم که خیانت های بزرگی به ملت ما کرده اند و همه ی هم وغمشان فروش ایران به خارجی است و آن را به اصطلاح بازار ازاد می گویند . لیبرالیسم اسلامی و یا اسلام لیبرالی می رود به منابع نفتی و معدنی ایران چوب حراج بزند . بافق نیز از این قاعده مستثنا نیست و بی شک یکی از لقمه های راحت برای فروش به خارجی است . (همانگونه که خبر موثق دارم آقایان سعی دارند معدن بافق را ورشکست نشان دهند و بر سر کارگران سنگ آهن بزنند تا خفه شوند و بعد این معدن را به هلو برای دو شرکت یکی از آلمان و دیگری از ژاپن تبدیل کنند.در این بین پای آقای نیلی تئوریسین اقتصادی دولت روحانی در کار است که مشاور اقتصادی شرکتهای ژاپنی و آلمانی است . همانگونه به نفت چوب حراج زدند و از طریق قرادهای جدید در حال فروش سرمایه های ایران به ثمن بخس به خارجی هایند. زیرا که دولت -در معنای عامش-ورشکسته است و چاره ای جزء این ندارد تا برای چندر قاز منابع ملی ما را رفروشد . اما ایران ورشکست نیست همانگونه که سنگ آهن ورشکست نیست ، تنها حاکمان لایق می خواهد که دوباره پا بگیرد و گرنه با قصه ی شام غریبان امروز به سرنوشت آفریقا دچا می شود.)در شرایطی که مردم بافق شام غریبان می بستند و بر سر خود می زدند روسیه قرارداد انتقال گاز به ترکیه و از آنجا به اروپا را بست . خط لوله ای که قرار بود از قطر به سوریه و بعد به اروپا ایجاد شود تا وابستگی اروپا به نفت روسیه را کاهش دهد اما مقاومت اسد باعث شد که آمریکا کشورش را به هم بریزد و این جنگ خانمان سوز را علیه سوریه ایجاد کند . یا خط لوله ای که قرار بود محمد رضا شاه به اروپا بکشد و در این بین منافع ایران را تامین کند . خط لوله ای که می توانست یک اهرم از سوی ایران برای فشار به غرب و روسیه باشد . ما انتظار داشتیم جناب تراب زاده این مسائل را برای مردم ما روشن کند نه اینکه قصه ی شام غریبان را برای ما به نثر بنویسد و به آن نام شعر بگذارد . ما قصه ی شام غریبان را نیک می دانیم .

    بابایی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 26 مهر 1395 - 8:54 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

    آقا یا خانمی بی نام ونشانی که خود را خشم معرفی کرده اید.اینقدر وجود نداری که خودت را با نام و مشخصات معرفی کنی و بی شخصیتی از سروکول خودت و مطلبت می بارد اول برو کلاس الفبا و مطلب را درست بخوان بعد نظر اقتصادی برای مملکت بده!!اصلا می دانی بازار را با کدوم ز می نویسند که تحلیل می نویسی؟.شام غریبان مملکت متنسکینی همانند شماها هستند که درزمان علی (ع) هم خون بدل حضرت کرند و آخر کار اورا بشهادت رساندند.الان هم چون رهبری احمدی نژادتان را از بس گند زد بایکوت کردند به درو دیوار با تحلیلهای آب دوغ خیاری رجز می خوانید.برایتان متاسفم که حتی مطلبی را کامل و درست نخوانده و چونان اقتصاددانی برای مملکت تحلیل می فرمایید.شما که اطلاع درستی حتی از مطلبی نمی توانید درک کنید مگر مجبورید نظر بدین؟
    جناب پرفسور ترابزاده صرفا یک شخصیت علمی و دانشگاهی هستند و موجب افتخار و سرافرازی نه تنها بافق که کل ایران هستند.چه راتباطی با بازار نفت و قرارداد و فلان دارند که چنین مطالب موهنی را به ایشان نسبت می دهید؟؟؟؟چه ربطی به معدن بافق دارند؟؟؟؟شما که سوادت اینقدر قد نمی دهد که حتی سراینده شعر را کامل بشناسید و بعد مطلب بنویسید مصداق شام غریبان این مملکت و بافقید!شعر مزبور از برادر ایشان است و بازگوکننده خاطرات بافق قدیم است چه ربطی به روحانی و دولت و لوله نفت دارد؟؟؟عقب افتادگی های بافق بیشترش بخاطر امثال شماهاست و حیف این شخصیتهای علمی مطرح دردنیا که پسوند بافقی دارند.واقعا برای این شهر متاسفم.

      خشم این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 26 مهر 1395 - 2:58 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

      1-من مطلب آقای میرسلیمانی را به صورت سرسری خواندم . اما جان مطلب را درست برداشت کردم . آقای میرسلیمانی گفتند که تراب زاده شخصیت علمی هستند که علاقه به مسائل مذهبی برخاسته از حجاز دارند .ایراد من به همین موضوع است . جامعه ی بافق که مذهبی ترین و دموکرات ترین شهر ایران است در پناه اسلام و دموکراسی به کجا دست یافته است ؟ بافقی ها شام غریبان می گیرند و بر سر و کله ی خود می زنند .ده ها مسجد و حسینه ساخته اند . هر سال بالای 95 درصد در انتخابات شرکت می کنند و دموکرات ترین شهر ایران هستند . اما عایدی این پایبندی به اسلام و دموکرسی چیست ؟ حاکمان دموکرات و مسلمان جامعه در حالی که سرمایه های معدنی بافق را چپاول می کنند حتی برای جان بافقی ها ارزشی قائل نیستند تا جاده ی بافق را تکمیل کنند و یک جاده ی صد کیلومتری دو بانده مبدل به آرزوی چند دهه ای بافق شده است .
      حال شما امدی زر می نی که من سواد ندارم و قراردادهای نفتی را به تراب زاده مرتبط می دانم . من در هیچ جای متن بالا نگقتم که تراب زاده مسئول قراردادهای نفتی بوده یا اینکه نقشه هایی که برای سنگ آهن کشیده اند به او ربط دارد . من گفتم که این فرد باسواد به جای تعلق خاطر داشتن به روضه و شام غریبان واقعیات جامعه را انعکاس دهد .آیا آمریکا با شام غریبان و روضه به اینجا رسیده است که تراب زاده در آمریکا نشسته و پس از عشق و حال برای ما نسخه ی شام غریبان می پیچد ؟ پس از اینکه تمام ثروتهای این مملکت به نام خارجی سند زده شد ، درجه ی علمی به چه درد می خورد . فوق فوقش همین امثال تراب زاده های می شوند نوکر شرکتهای غربی که برای تاراج ایران می آیند . امروز مملکت سرباز می خواهد که بر پایه ی اعتقادات صد در صد ایرانی ، ایران را از دهان کفتارها بیرون بکشد .
      2-من طرفدار احمدی نژاد نبودم . حتی یک ماه قبل از اینکه احمدی نژاد از صحنه ی انتخابات حذف شود در مطلبی در همین سایت گفتم که احمدی نژاد را حذف خواهند کرد . دلیلش را نیز گفتم . مطلب را از لینک زیر بخوانید . نظرات 30 و 31 و 32 :
      http://www.bafghfarda.com/?p=74414

      3-جرات داشتن یا نداشتن را به وقتش می فهمی .
      4-اقتصاد دنانی که شما انها را باسواد می پندارید و تنها آنها را شایسته ی تحلیل می پندارید چه غلطی برای این مردم کردند ؟ اما بی سوادانی چون رضاشاه خدمات بزرگی کردند و حتی دانشگاههایی ساختند که باسوادان امروز از آنجا بیرون می آیند . برای کار کردن برای این مردم نیازی به سواد و دکتری نیست ، اگر نیاز بود هیچ کاری از دست رضا شاه برنمی آمد . اندکی وطن پرستی و انسانیت می خواهد که امثال شما ندارید . سوادت را بگذار در کوزه و ابش را بخورد . درسته من بی سوادم و دکتر هم نیستم و هیچ وقت هم نخواهم شد زیرا این دکتری برای من عار است .
      5-تو من را به خوارج شبیه کردی . شاید تشبیه ات درست باشد زیرا که ابن ملجم هم که بارزترین چهره ی خوارج است یک ایرانی بود به نام بهمن جازویه .

      مامانی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 26 مهر 1395 - 7:46 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

      خاک بر سر کسانی که نوشته” خشم” را از سر بیسوادی می دانند، واقعا که باید برای این شهر گریست که افرادی نظیر بابایی، می شوند باسواد و تحلیلگرانی مثل خشم، می شوند بی سواد…. کسانی که حتی توان نوشتن یک سطر درست و حسابی را ندارند،امروز، همه کاره ی مملکت شده اند و کشور را به سراشیبی سقوط کشانده اند، باشد تا ته دره همدیگر را ببینیم

        بابایی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. سه‌شنبه 27 مهر 1395 - 12:33 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

        عجب سوادی که بازم نفهمید که شعر از پرفسور ترابزاده نبوده !!!خاک بر سر اینجور سواددارای تیتیش مامانی !!منم به روح رضا شاه کبیر درود می فرستم و با حرف آقای خشم و خانم تیتیش مامانی موافقم.کدوم شرکتای آلمانی وژاپنی قراره سنگ آهن بافق را واگذارشون بشه؟میشه واضحتر بگین؟چون اینا درد همه بچه های بافقه.

          بابایی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 8 آبان 1395 - 2:10 ب.ظ

          جناب خشم قروقاطی نگفتی کدوم شرکتای المانی و ژاپنی قراره سنگ آهن بافق را مصادره کنن؟این شرکتا با مدیر عامل سنگ اهن هماهنگن یا یزد یا فرماندار بافق میاردشون؟تو که به چند صد هزار کیلومتر اونور تر سرکشی می کنی چرا بیخ دستت را رو نمی کنی؟ چکار برا بافق کردی که ادعای زیادی داری؟تو که علامه درهی بگو رییس جمهور بعدی کیه تا مردم روشن بشن و گول نخورن دوباره به غریبه رای بدن.

    شهروند این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 7 آبان 1395 - 8:52 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

    سلام .پيامبر اكرم (ص) می فرمایند:همانطور كه سركه عسل را از بين مي برد،خشم نيز ايمان را از بين مي برد .  کسی که خود را با نام خشم معرفی کرده با انتخاب این نام و تحلیلهایش مصداق این فرموده پیامبر(ص)است. چه کج فکراست کسی که دین و ائمه را با سیاست و اقتصاد یکی می داند و عزاداری برای اباعبدالله را مصداق بی توجهی به مسائل سیاسی و اقتصادی می نامد . و چه استدلال دور از منطقی است که شخصی که درس خوانده و در کشور دیگر زندگی می کند نباید به فکر مراسم محرم باشد و باید به معجزه اقتصادی و سیاسی بیاندیشد.حضرت علی(ع)می فرمایند:«خشم هم‏نشين بسيار بدى است: عيب‏ها را آشكار، بدى‏ها را نزديك و خوبى‏ها را دور می کند.»چه بد اندیش است فردی یا خشمی که در هر زمینه ای تنهاعیب ها و کاستی ها را می بیند و همه را به جز خود ،مسئول می داند و برای بیان کمبود هااز هر موضوعی ،مربوط یا نامربوط سواستفاده می کند.چه تنگ نظر است شخصی که تحمل موفقیت شخص و تعریف دیگران از او را ندارد و از هر موضوعی برای انتقاد از افراد سواستفاده می کند و گمان می کندکسی که خارج از ایران زندگی می کند غربزده و در آنجا مشغول معجزه است و این معجزه را از ما دریغ می نماید.اینجا خوب است از جناب آقا یا سرکارخانم «خشم »این سوال مطرح شود: او در ایران نیست و برای حل مشکلات کاری نکرده قدمی بر نمی دارد(در حالیکه بارها در انشگاههای ایران حاضر شده و تجربیات خود را با آنها در میان گذاشته است)،شما که در این کشور زندگی میکنید،ازجاده،خیابان،مدرسه، دانشگاه و… در این مملکت بهره میبرید تا به حال چه کرده اید؟یا شما که مستقیما با اقتصاد و مسائل اجتماعی و…سر و کار دارید برای بهبود اوضاع چه قدمی برداشته اید؟خواهر یا برادر گرامی که خشم بر خود نام نهاده اید،شما رابه اندکی بردباری وکظم غیض دعوت می کنم .به قول سهراب سپهری چشمهایتان را بشویید و جور دیگر ببینید.طلبکاری را کنار بگذارید و بدهی های خود به وطنتان را به یاد آورید.آستانه تحمل وانسانیت و انسان دوستی خویش را بالا ببرید و به جای انتقاد از کسی که او را نمی شناسید و تنها اسمش را شنیده اید،انتقاد از خود را آغاز کنید.بلند نظر باشید، تا تعریف از اشخاص شما را برآشفته نکند که برای مقابله با آن مجبور نباشید زمین و زمان را به هم ببافید و موضوعات بی ربط را به هم ربط دهید.نکته دیگر هرگاه قصد نقد مطلبی را داشتید آن را عمیق و منصفانه بخوانید و نه سر سری ،که در این صورت جمله هایتان متفاوت و مطالبتان بدون بغض خواهد بود.و در پایان اگر شام غریبان را خوب می شناختید و اهل دانستن این واقعه بودید لحن و کلامتان غیر از این می بود. برایتان صبوری و شرح صدر آرزومندم.

محمود قانعی بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 26 مهر 1395 - 7:43 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

با سلام و تشکر وافر از اطلاعات جامع و زیبای جناب استاد عزیز.

علیرضا رنجبر این نظر توسط مدیر ارسال شده است. چهارشنبه 28 مهر 1395 - 12:48 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام
ای کاش شاعر رادرست معرفی فرموده بودید

رنجبر این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 1 آبان 1395 - 8:50 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

با سپاس فراوان از جناب میر سلیمانی که وقت گذاشتند

میرسلیمانی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 1 آبان 1395 - 9:35 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

درودها بر رفقای عزیز
1- دغدغه های جناب خشم بجا و برخاسته از ظلم وتبعیضی است که سالیان سال است بر مردم عزیز بافق رفته و متاسفانه دچار سردرگمی بی تعهدی بعض مسئولین مر کز استان و شهرستان گردیده.البته ارتباطی با شخصیت فرهیخته و گرانسنگ استاد مشهور بین المللِ بافقی جناب پرفسور ترابزاده عالیقدر ندارد و میشد دغدغه شان را مشخصتر وزیباتر بیان می کردند.
2-شعر زیبای مزبور از جناب آقای سید علی ترابزاده برادر ایشان است که صراحتا ذکر کرده بودم.

محمد این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 3 آبان 1395 - 12:39 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

باسلام و تشکر از اطلاعاتی که در اختیار همشهری های خود می گذارید
و خدا عمر باعزت به خواهر گرامیتان که مراسم روضه را برگزار میکنند عطا کند

شهروند این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 7 آبان 1395 - 12:58 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام .پيامبر اكرم (ص) می فرمایند:همانطور كه سركه عسل را از بين مي برد،خشم نيز ايمان را از بين مي برد .  کسی که خود را با نام خشم معرفی کرده با انتخاب این نام و تحلیلهایش مصداق این فرموده پیامبر(ص)است. چه کج فکراست کسی که دین و ائمه را با سیاست و اقتصاد یکی می داند و عزاداری برای اباعبدالله را مصداق بی توجهی به مسائل سیاسی و اقتصادی می نامد . و چه استدلال دور از منطقی است که شخصی که درس خوانده و در کشور دیگر زندگی می کند نباید به فکر مراسم محرم باشد و باید به معجزه اقتصادی و سیاسی بیاندیشد.حضرت علی(ع)می فرمایند:«خشم هم‏نشين بسيار بدى است: عيب‏ها را آشكار، بدى‏ها را نزديك و خوبى‏ها را دور می کند.»چه بد اندیش است فردی یا خشمی که در هر زمینه ای تنهاعیب ها و کاستی ها را می بیند و همه را به جز خود ،مسئول می داند و برای بیان کمبود هااز هر موضوعی ،مربوط یا نامربوط سواستفاده می کند.چه تنگ نظر است شخصی که تحمل موفقیت شخص و تعریف دیگران از او را ندارد و از هر موضوعی برای انتقاد از افراد سواستفاده می کند و گمان می کندکسی که خارج از ایران زندگی می کند غربزده و در آنجا مشغول معجزه است و این معجزه را از ما دریغ می نماید.اینجا خوب است از جناب آقا یا سرکارخانم «خشم »این سوال مطرح شود: او در ایران نیست و برای حل مشکلات کاری نکرده قدمی بر نمی دارد(در حالیکه بارها در انشگاههای ایران حاضر شده و تجربیات خود را با آنها در میان گذاشته است)،شما که در این کشور زندگی میکنید،ازجاده،خیابان،مدرسه، دانشگاه و… در این مملکت بهره میبرید تا به حال چه کرده اید؟یا شما که مستقیما با اقتصاد و مسائل اجتماعی و…سر و کار دارید برای بهبود اوضاع چه قدمی برداشته اید؟خواهر یا برادر گرامی که خشم بر خود نام نهاده اید،شما رابه اندکی بردباری وکظم غیض دعوت می کنم .به قول سهراب سپهری چشمهایتان را بشویید و جور دیگر ببینید.طلبکاری را کنار بگذارید و بدهی های خود به وطنتان را به یاد آورید.آستانه تحمل وانسانیت و انسان دوستی خویش را بالا ببرید و به جای انتقاد از کسی که او را نمی شناسید و تنها اسمش را شنیده اید،انتقاد از خود را آغاز کنید.بلند نظر باشید، تا تعریف از اشخاص شما را برآشفته نکند که برای مقابله با آن مجبور نباشید زمین و زمان را به هم ببافید و موضوعات بی ربط را به هم ربط دهید.نکته دیگر هرگاه قصد نقد مطلبی را داشتید آن را عمیق و منصفانه بخوانید و نه سر سری ،که در این صورت جمله هایتان متفاوت و مطالبتان بدون بغض خواهد بود.و در پایان اگر شام غریبان را خوب می شناختید و اهل دانستن این واقعه بودید لحن و کلامتان غیر از این می بود. برایتان صبوری و شرح صدر آرزومندم.

    بابایی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. شنبه 8 آبان 1395 - 12:57 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

    آقابیخیال …تو بافق از این نفهما زیادن…. حافظ چه خوب فرمود:
    روتوخوش باش که ما گوش به احمق نکنیم

مهدی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 9 آبان 1395 - 9:59 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

لطفا توهین نکنید مشکل حل نمی شود بد تر می شود

You cannot copy content of this page