سلامت جوانان از شعار تا عمل
فرصتی شد به دعوت کمیته اجرایی سلامت جوانان،در جلسه ای با موضوع : بررسی وضعیت موجود جوانان (نگاهی به آمار های حیاتی )، ارائه راهکارهای مناسب برای ارتقاء سلامت جوانان، بررسی فرصت های موجود ارائه خدمت به جوانان و پیشنهاد فرصت های جدید که از طرف شبکه بهداشت و درمان شهرستان برگزار شده بود شرکت کنم.
جلسه ای که از طرف مسؤلین محترم شهرمان خیلی استقبال نشده بود – البته به بندگان خدا حق می دهم چون آقایان مدام به کارهای مهمتر می پردازند و اصلا جوان مگر بجز هنگامی که می خواهیم از شور دوران سنی اش در مسائل سیاسی بهره ببریم در دیگر مسائل، محلی از اعراب دارد که حالا بخواهند برای سلامتیشان برنامه داشته باشند و دغدغه-!!!
البته از اداره ورزش و جوانان؛هم رئیسش آمده بود هم معاون هم مسؤل روابط عمومی، کارشناسانی هم از خود مرکز بهداشت بودند و چند نفری که گفتند رابط سلامت چند اداره اند و یک نفر از نیروی انتطامی.
از اینها بگذرم فکر می کنم مطالبی که در این جلسه توسط یکی از کارشناسان شبکه بهداشت درباره مشکلاتی که جوانان را تهدید می کند و آمار مستندی که از میزان ضرب و جرح و فوت و خودکشی و … در سن جوانی در بافق ارائه شد خودش آنقدر دردآور ، قابل تامل و نشان دهنده همین بی توجهی ها بود که اگر امکان انتشارش می شد عملکردها را می نمایاند و نیاز به این مقدمه نبود.
مطمنا یکی از نکات مثبت بارز این جلسه فرصت خوب هم اندیشی،ارائه نظر و یافتن راهکار مناسب برای بهبود وضعیت سلامت جوانان بود و جلسه به صرف ارئه آمار و شنیدن یک تراژدی غم انگیز یک طرفه و بعد ابراز تاسف و … ختم نشد.
به نظرم اظهار نظر همه کسانی که در این جلسه درباره فرصتها و تهدیدات سلامت جوانان صحبت کردند قابل اعتنا و اهمیت بود اما سخنان صریح نماینده اداره بهزیستی و انتقادش در نحوه رفتار با جوانان و شعارزدگی حاکم بر جامعه در این زمینه، بیشتر پسندم شد.
من هم به عنوان عضو کوچکی در آن جمع چند جمله ای در این باره که آمار ارائه شده مشتی از نمونه خربار عملکرد کسانی است که اسما در همه شوراها از فرهنگی و سیاسی و اجتماعی گرفته تا اشتغال و اقتصاد و …عضو ثابت هستند اما نه وقتشان این اجازه را می دهد که برای همه این موارد فکر و مطالعه کنند نه تخصصشان و نه حاضرند از مشاور در این زمینه ها استفاده کنند گفتم و پیشنهاد دادم برای رسیدن به یک وضعیت قابل قبول برای پیگیری اموری مانند آنچه جوانان برایشان مهم است بیاییم جای خالی موسسات مردم نهاد در این زمینه را با یافتن جوانانی که خود دغدغه ای برای ارتقاء زندگیشان در بخشهای مختلف فرهنگی و سلامت و … دارند پر کنیم.
استفاده از فضاهای مثبتی که جوانان نسبت به حضور در آن استقبال نشان می دهند برای آموزش و آگاه سازی مانند هیاتهای مذهبی و جمعیت هلال احمر و دیده شدن جامعه بیشتر در معرض خطر حوادث مانند کارگران ساختمانی در برنامه های آموزشی نکته دیگری بود که با پیشنهادات بسیار خوب برخی از حضار مانند استفاده از حلقه های صالحین بسیج،تیمها و زرورخانه های ورزشی و حتی حضور مناسب در پاتوقها در این زمینه تکمیل شد.
البته در این جلسه این سؤال را هم مطرح کردم که جایگاه بررسی برخی از موارد آزار دهنده جوانان مانند پارتی بازی ها،تبعیض ها،معضلات اجتماعی و مواردی مانند طلاق و اعتیاد و پاتوق و … کجای اینگونه کمیته هاست که پاسخ خیلی شفافی نشنیدم.
خیلی از هدفم درباره آنچه می خواستم در این یادداشت کوتاه بنویسم دور نشوم و برای ختم کلام از همینجا از جوانان عزیزی که دلشان به حال خود و همسالانشان می سوزد خصوصا دانشجویان رشته های مرتبط با سلامت و مسائل اجتماعی دعوت کنم تا با حضور در شبکه بهداشت و اداره ورزش و جوانان شهرمان، بنای ایجاد یک موسسه مردم نهاد فعال که مسؤلین محترم را برای حل مشکلات موجود ترغیب و تشویق کند و به قول خودمان هُل دهد، دعوت کنم امید که گشایشی شود.
محمد علی قاسم زاده
1-در میان نهادهایی که امروز در ایران بر سر کارند و هدفی جز ازار و چپاول مردم ندارند و اسم این آزار رسانی را خدمت می گذارند ، این تنها آتشنشانان بودند که علارغم وجود این ساختار فاسد به مردم خدمت کردند و امید مردم مقدس ایران بودند . مرگ سیاوش وار آنها در تاریخ پرفراز و نشیب ایران کهن ثبت خواهد شد و چه روسپید خواهد بود قشر آتشنشان که توانسته است جز اولین مدافعان مردم مقدس ایران باشد و در این راه سیاه وشانی را نیز فدای ارزشهای ایرانی کند . خون به ناحق ریخته ی این سیاه وشان دامن شما را خواهد گرفت و این خواست ایزدان است . و چه تلاش بیهوده ای می کنند اهریمن زادگانی که تصور می کنند با تحقیر مردم مقدس ایران می توانند خواست ایزدان را به تاخیر بیندازند و مردم مقدس ایران را از مسیر تاریخی خود منحرف کنند . می گویند مردم ایران بدگهرند و به جای یاری به هموطنان خود از بدبختی آنها عکس و فیلم می گیرند تا به هوای لایکی بیشتر در فضای مجازی پخش کنند . ای حرام لقمه ها، چند درصد ایرانیان اینگونه اند ؟ چه کسانی و بر اساس چه آموزشهایی آنها را اینگونه وارد آورده است ؟خودتان می دانید که درصد اندکی اینگونه اند و اگر جمعیتشان بسیار می بود کار شما به جایی نمی کشید که از صبح تا شب عزای رفتن آن سیاه پوست کاخ نشین را بگیرید و از این بز مو زرد تازه وارد بترسید زیرا که ممکن است شما را شاخ بزند . و ای شاعران و هنرمندان و نویسندگان در دام نیرنگ اهریمن نیفتید و اهریمن یار نباشید . شما باید به جای تحقیر مردم مقدس ایران از آنها بپرسید چرا این حادثه به وجود آمد ؟ چرا خبرنگاری جز خبرنگاران تعیین شده نباید در صحنه حاضر باشند؟گناه سیاه وشان چه بوده است که لایق این مجازات شده اند ؟ ای همدردان گرامی ، سوگ سیاوشان کنید و یاد آنها را زنده دارید و راه خدمت به مردم را به دیگر نهادها نشان دهید . که خدمت به مردم با ازار مردم-حتی بدترین آنها-سازگاری ندارد .
به امید روزی که همه ی ما قدرت تحلیل داشته باشیم و در دام جو سازی رسانه ها نیفتیم .