24 بهمن 1397
۲ دیدگاه
درشهرمان امیرکبیر لازمیم تا بگرید!!!
میرزا آقاخان به امیرکبیر که هاهای میگریست، گفت: گریستن، آن هم به این گونه، براى دو بچهى شیرخوار بقال و چقال در شأن شما نیست. امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست، آنچنان که میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزید. امیر اشکهایش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانى که…..