22 مهر 1396
بدون دیدگاه
در آن سکوت خلوت ایوان دلم گرفت
آن شب رفیق از تو چه پنهان دلم گرفت در آن سکوت خلوت ایوان دلم گرفت راهی شدم سیاهی غم را رها کنم با پیچ وتاب جاده ی حیران دلم گرفت در امتداد راه به هر جا قدم زدم از غربتی به وسعت ایران دلم گرفت تا کی ؟ چقدر فاصله ها را قدم زنم…..