13 شهریور 1398
بدون دیدگاه
یاد عاشورا و هفتاد و دو تن میاد به خواب
یاد عاشورا و هفتاد و دو تن میاد به خواب بچه و پیر و جوان با شور و شوق و اشتیاق سر تا پا مشکی میشن به عزا تو شهر بافق روز و شب کار و تلاش تو مسجد و حسینیه تا پای جون میدون چون عزای حسینیه فرقی هم نمیکنه حیدر و نعمت همه…..