29 مهر 1396
بدون دیدگاه
باید در انتظار مسیحی دوباره بود
بر شانه های شعر به جز غم نمانده است جز واژه های ساده ی مبهم نمانده است از بس مدام طعنه به اشعارمان زدند بر زخم های قافیه مرهم نمانده است ای شیخ با چراغ به دنبال کیستی ؟ در این بهشت گمشده آدم نمانده است وقتی که جز گناه نمی روید از زمین در…..