سفر سالیانه از آمریکا به بافق برای برپایی مجلس عزای حسین(علیه السلام)

دسته: اخبار ویژه
یک دیدگاه
یکشنبه - 17 شهریور 1398
سفر سالیانه از آمریکا به بافق برای برپایی مجلس عزای حسین(علیه السلام)

بسیاری از بافقی ها از خانه حاجی ها خاطرات خوبی در ذهن دارند خانه ای حوالی کوچه باغ بزرگ.

بسیاری از بافقی ها از خانه حاجی ها خاطرات خوبی در ذهن دارند خانه ای حوالی کوچه باغ بزرگ.

این خانه از چندین سال گذشته با سفارش پدر محلی می شود برای زنده نگه داشتن یاد و نام حسین علیه السلام.

خانه ای که هر ساله در ایام محرم برای مصیبت امام حسین (ع) سیاهپوش می شود و در عزای امام خوبیها به سوگ می نشیند.
شنیده بودم فرزندان این خانه از افراد موفق و صاحب نام روزگار هستند که به دلیل مسائل کاری از ایران به کشور آمریکا رفته و هر سال برای برپایی خیمه عزای امام حسین(ع) به بافق می آیند تا به وصیت پدر و جد پدری جامه عمل بپوشانند.

پیش زمینه هایی از اهل خانه و عشق و علاقه آنان به امام مهربانیها در ذهنم تداعی شده بود.

برایم جالب بود تا از نزدیک با اهل خانه گفتگویی داشته باشم و از زبان خود آنها تاریخچه روضه خوانی اباعبدالله الحسین(ع) در این خانه قدیمی را جویا شوم.

وقتی خود را معرفی کردم برادران تراب زاده به همراه خواهرشان با متانتی خاص مرا مورد استقبال قرار دادند از آنان خواستم تا گفتگویی خودمانی با هم داشته باشیم و از قدمت این روضه خوانی و پابرجا بودن این سنت بعد از گذشتن سالیان سال برایم صحبت کنند.

IMG_20190908_064757_068

IMG_20190908_064739_742
سید عبدالحسین تراب زاده پسر بزرگ خانواده که موسس بیمه سلامت در سال ۱۳۵۴ در استان یزد می باشد این گفتگو را آغاز می کند.

او می گوید: ما چهار برادر و یک خواهر هستیم سه تا از داداش ها آمریکا زندگی می کنند سید جلال دکترای نفت دارد و رییس دانشکده مهندسی مکانیک رشته پالایش و سید جعفر که در بین مردم بافق به سید امیر معروف است در اداره راه و ترابری کالیفرنیا مشغول به فعالیت است و سابقه کاری بالایی نیز دارد من و خواهر نیز که فرهنگی بازنشسته است در ایران و یزد زندگی می کنیم.

وی در پاسخ به اینکه این خانه چه قدمتی دارد و حدود چند سال است که خیمه گاه امام حسین(ع) شده عنوان می کند: اینطور که من در جریان هستم بالای یک قرن است روضه خوانی و سوگواری بر امام حسین (ع) از زمان پدر آغاز و به وصیت وی فرزندان همچنان این راه را ادامه می دهند.
ایام محرم برادران هر کجا که باشند خود را به بافق می رسانند و از ابتدای محرم تا روز دهم این سنت را برپا می دارند.

او می گوید: پدرم علاقه زیادی به برگزاری مراسم روضه خوانی داشت تا آنجایی که حتی در زمان رضا شاه که اجازه نداشتند چنین مراسمی را راه اندازی کنند پدر بزرگ ،پدر و عمو از ساعت ۲ بامداد با روشن کردن چراغ های نفتی و دعوت از وعاظ از محله سفلی مانند”آسید اشرف فقیهی و آسید علی میرغنی زاده این مراسم را می گرفتند و طبق شواهد بجا مانده حدود۱۴۰ سال این روضه خوانی تعطیل نشده است.

او با اشاره به وصیت پدر در این خصوص بیان می کند: برای برپایی مجلس وقفیات و موقوفاتی نیز از قدیم بجا گذاشته شده است.

برادر بزرگ خانواده بیان می کند: خانه معروف به خانه حاجیها دارای صحن خیلی کوچکی بود که هرچه روضه توسعه پیدا کرد صحن خانه نیز بزرگتر شد .

او ادامه می دهد:پدر ساختمان خانه را بر مبنای روضه خوانی درست کرد و به طور کل روحانیون بافق روضه خوانی خود را از این خانه شروع کردند و منزل به منظور برگزاری مراسم روضه خوانی برای بانوان نیز طراحی شد.

تراب زاده در پاسخ به اینکه آیا هرگز به فروش این خانه فکر کرده اید و جایی رسیده اید که دیگر قصد برپایی چنین مجلسی را نداشته باشید تصریح می کند:هرگز. حتی برادران که در آمریکا بسر می برند چنانچه نتوانند به ایران سفر کنند تمام برنامه ها را برای بهتر برگزار شدن مجلس رصد می کنند و همواره تاکید به ادامه کار دارند.

او خاطر نشان می کند:باور کنید الان هم از روز چهارم محرم اینقدر مجلس شلوغ می شود که جای سوزن انداختن نیست، و یاد دارم قدیم ترها مردم برای به نظاره نشستن هیات های عزاداری به بالای درخت خرما می رفتند.

تراب زاده در بخش دیگری از سخنان خود ضمن تشکر از زحمات پسر عموی خود یادآور می شود: تمام برنامه ریزی ها و کارهای فیزیکی برعهده وی است من و خواهر و یکی از داداش ها برای برگزاری مراسم هر روز صبح از یزد به بافق می آییم و آخر شب باز می گردیم.

برادر بزرگ خانواده در پاسخ به اینکه می شود حس خود را در مورد عشق به امام حسین علیه السلام عنوان کنید می گوید:از بچگی عشق با ما عجین شده آنقدر این مراسم برای ما تداعی کننده خاطرات خوب است که دقیقا وقتی وارد خانه می شویم صحنه های گذشته را به یاد می آوریم امیدوارم همچنان تا سالیان سال علاقه به این کار در نسل های آینده ما نیز باقی بماند که قاطعا خواهد ماند.

در ادامه گفتگو به سراغ سید علیرضا تراب زاده پسر دوم خانواده رفته و از او در خصوص خودش و شور اشتیاقش به مراسم سوگواری امام حسین(ع) سوال می کنم.
IMG_20190908_064741_683
سید علیرضا ۱۸ سالی است که در آمریکا زندگی می کند و همه ساله با فرا سیدن ایام محرم به بافق می آید تا به توصیه پدر عمل کند آخر پدر به وی سفارش می کند هر کجا که هستی محرم را در بافق باشی .

وی عنوان می کند: با رسیدن محرم هر جا که باشم روحم پرواز می کند تا در خانه آبا و اجدادی حاضر شوم.
او ادامه می دهد:این مجلس بیش از یک قرن است که برگزار میشود،از زمانی که این تالار ۳ متر حیاط داشت تا در حال حاضر که فضا بیشتر شد این مراسم نه تنها کم رونق نشد بلکه شور و شعف برگزاری آن بیشتر نیز شده؛هنوز مستمعین از ۵۰ سال گذشته در مجلس سر جای خود می نشینند.

سید علیرضا به وصیت و توصیه پدر تاکید می کند و یادآور می شود: مادرم نیز که دخترعموی پدر هستند و دختر آسید حسین ترابی، مجالس روضه خوانی بانوان را به تبعیت از مادر خود مدیریت می کردند و همواره دو مراسم روضه خوانی در خانه برپا میشد.
IMG_20190908_064728_522IMG_20190908_064726_856
وی در حالی که اشک هایش گونه هایشان را پر می کند می افزاید: همانطور که داداش گفتند از بچگی ذکر و یاد امام در رگ،پوست و خونمان جای گرفته؛ یادم هست هفت سال بیشتر نداشتم که ایام محرم با تعطیلی تابستانه مدارس همراه شده بود خوشحال بودیم که مدرسه زمانی به پایان رسیده که می توانیم محرم آزادانه فعالیت کنیم.یک سال منتظر شروع ماه محرم بودیم ، دوست داشتیم علم را دست ما بدهند یا سقای عزاداران شده و به آنان به گونه ای خدمت کنیم.
فکر نمی کنم این علاقه به سادگی از وجود کسی بیرون رود البته صحبت های پدر و اجداد هم در این راستا تاثیرگذار بوده است.

وی به کرامات مجلس روضه خوانی بر اباعبدالله(ع) نیز اشاره ای دارد و ادامه می دهد:شنیده ام گذشتگان زمانی که دچار بیماری می شدند برای شفا نوشیدن چای(امام حسین(ع)) منزل آسید اسدالله یا همان خانه حاجیها طبابت می کردند.

IMG_20190908_064737_063
سید اسدالله تراب زاده پسر عموی تراب زاده ها نیز که اطلاعات خوبی از سابقه برگزاری این مجالس دارد در گفتگو شرکت می کند و با اشاره به روضه خوانی وعاظی چون مرحومین آقاسید جعفر،آقاسیدجواد و آقاسیدعلی میرغنی زاده؛آقاسید اشرف فقیهی؛آقاسید تراب فهیمی،حاج میرزا ملا محمد تقی پدر بزرگ آقای فخر رئیس اسبق اداره برق، سلاله طباطبایی، آشیخ محمد تقی قائمی در سال ۱۳۳۲ آقا سجادی، غلامحسین مروج، خاندان نقیب الذاکرین و…می گوید: طبق شواهد وسایل بجا مانده از جمله سماور و پوش قدیمی از دوران صفویه است و به گفته شخص آقا سید جواد میرغنی زاده که از هفت سالگی به روضه می آمدند…. سابقه این مجلس به ۱۵۰ و حتی۲۰۰ سال برمی گردد.
IMG_20190908_064735_257
وی عنوان می کند:از درآمد املاکی که در صحرای تراب آباد که متعلق به خاندان ترابی ها بود برای روضه خوانی مورد استفاده قرار می گرفت روضه خوانی در ایام قدیم نیز در دو مرحله برگزار می شد یک قسمت دهه اول محرم و یکی روضه به نام هفته خوانی که هر هفته پنج شنبه و جمعه در خانه کوچک که الان رستوران وحشی بافقی نام گرفته است.

او ادامه می دهد:اکثر روحانیون که فوت کردند همه از این مجلس واعظی را شروع کردند و قبل از آن هم در خیابان مسجد جامع در خانه بزرگی که محل دقیق آن مغازه نانوایی در حال حاضر و میوه فروشی محمدعلی کریمی است قرار داشت.

تراب زاده با اشاره به ممنوعیت های زمان رضا شاه برای سوگواری امام حسین(ع) تصریح می کند:مجلس در زیرزمینی که مساحتش ۱۰۰ متر مربع بود و داخل زیر زمین رواق و صفه های کوچکی داشت و هر صفه ی آن مربوط به کاری بود مثلا صفه چای و قلیان خانه و… برگزار و روحانیون آن زمان به دلیل اینکه با ماموران دولتی درگیر نشوند عمامه و عبای خود را در بقچه می گذاشتند مستمعین نیز به عنوان مهمان داخل زیر زمین می شدند تا صدا بیرون نرود.
زیرزمین یک پنجره چوبی ۲/۵در۲/۵داشت که نور را تامین می کرد داخل آن هم یک چاه برای شستشوی قوری، استکان و تهیه آب حفر کرده بودند.

او با اشاره به سابقه چایی ریزی سلاله طباطبایی عنوان می کند:بعد از مرحوم آقاسید غفور فرزندش آقاسید عبدالله طباطبایی و بعد از وی فرزندش آقاسید محمود طباطبایی چایی بریز مجلس اباعبدالله علیه السلام بودند.
در گوشه ای تختی بدین منظور جانمایی و سماور آتشی که با ریختن ذغال یا هیزم آب را به جوش می آورد درآن تخت گذاشته و یک نفر نیز به عنوان مامور(سید حسین حمامی)سماور انتخاب و سه نفر دیگر هم مامور قلیان و توتون بودند.

پسر عموی تراب زاده ها با بیان اینکه آن زمان رسم بود که در روضه خوانی سیگار، قلیان و توتون نیز پخش می شد خاطر نشان می کند:.مامور قلیان خانه که حدود سی الی چهل قلیان را چاق می کرد آقامیرزا نامی بود قلیان ها یک ظرف داشت از جنس برنج یا مسی بنام چام.
قلیان ها سه قسمت داشت و جنس آن نیز بلور با سری سرامیکی. بالای سر قلیان کلاهکی نهادینه شده بود که آتش روی فرش نریزد قلیان کش ها فقط بزرگان بافق بودند و تنباکوها هم از حکان یا کاشان خریداری می شد تنباکوها را شب در آب خیس می کردند و پس از گرفتن آب آن برای فردا مهیا می گشت.

او در بخشی از سخنان خود با اشاره به خاطراتی از مادرش در خصوص ترس مردم از فشار دولتی های برای عدم برگزاری مجالس امام حسین(ع)می گوید: مادرم تعریف می کرد آن زمان یک نفر به ژاندارمری اطلاع می دهد که در این خانه روضه خوانی است رئیس پاسگاه وقت (استوار جمالی) در خانه مرحوم پدر من می رود و سوال میکند اینجا روضه می خوانند؟ پدر هم که انسانی صادق بوده می گوید بله اینجا روضه می خوانیم شما هم بفرمایید استوار داخل خانه شده و جو آن فضا روی او تاثیر می گذارد به طوری که تعریف می کنند در آن مراسم شروع به گریه کردن می کند و زمانی که به بیرون خانه مراجعه می کند می گوید شما کار خودتان را انجام دهید و من هم کار خودم را (یعنی خبری نمی برم .)

او در پاسخ به علت اینکه اهمیت بیش از حد مردم به این مجلس روضه خوانی چیست عنوان می کند:زمانی که ۷ ساله بودم تنها سه مجلس روضه خوانی در بافق وجود داشت،امامزاده ،میانگاه و اینجا .
البته یک مجلس روضه در دهه دوم توسط آقای آیت اللهی برگزار میشد به نام ناظم العلما(به علت این که نظم دهنده بین علمای بود این نام را داشت).
تنها روضه خوانی روزانه در بافق اینجا بود و امامزاده و میانگاه شب ها روضه می خواندند به همین خاطر شاخص روضه خوانی بافق روضه آقاسید اسد الله شد.

تراب زاده به آتش سوزی خانه در۱۱ سال پیش اشاره و بیان می کند: خانه به علت اتصال سیم های برق فرسوده آتش گرفت و همه چیز خانه سوخت به جز یک جلد کلام الله، پرچم ابوالفضل العباس(ع)، منبر،و عکس امام خمینی و امام خامنه ای که سالم ماند.

وی به مراسم پوش کشی خانه نیز اشاره می کند و می گوید: بزرگانی همانند سلیمانی و میرسلیمانی ها که حدود ۴۰ نفر می شدند این کار را به عهده داشتند.
IMG_20190908_064743_133
بی بی فاطمه تراب زاده تنها دختر خانواده که در حال حاضر بازنشسته آموزش پرورش یزد است نیز در خصوص برگزاری مجلس روضه خوانی ویژه بانوان چنین عنوان می کند: این خانه حسینیه بیت الاحزان سادات بافق هست همانطور که داداش ها و پسرعمو گفتند خود ما علاقه شدیدی به این خانه و روضه امام حسین(ع) داریم پدر و مادر همواره تاکید داشتند دست از سید الشهدا نکشید.

وی می افزاید: پدر همیشه بر انجام چند کار تاکید داشت ،یکی افطاری دادن که برای آن موقوفه ای در نظر گرفته شده بود، عیدی به مردم در روز عید غدیر که هنوز این کار را ادامه می دهیم و برپایی مجلس سیدالشهدا(ع).

او ضمن تقدیر از همراهی همسر و فرزندش عنوان می کند:دغدغه پدر ادامه مسیر انتخاب شده اش بود و همیشه به من و دیگر فرزندان تاکید می کرد روضه خوانی ترک نشود.

خواهر تراب زاده ها می افزاید:اگر قدمی برداشته شده به لطف امام حسین علیه السلام بوده و پشتیباتی همسرم.
امیدوارم خداوند توفیق دهد در ادامه مسیر همگی ثابت قدم باشیم.

IMG_20190908_064751_507IMG_20190908_064733_540IMG_20190908_064720_186IMG_20190908_064724_461

راضیه بیگی


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۲۴۷۱
برچسب ها:
دیدگاه ها
بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 17 شهریور 1398 - 11:44 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

یادش بخیر از زمان کودکی دوران ابتدایی دهه۷۰همیشه منتظر بودیم عصر تاسوعا بالای پشت بام خانه جا بگیریم تا هیئت ها را تماشا کنیم
ان شاءالله خدا قبول کند و اجرشان بدهدو همچنان پابرجاباشد

You cannot copy content of this page