لزوم نظارت و اشرافیت به موقع برفضاهای مجازی و کنترل گروههای فرصتطلب
یادداشت محمد عباسی بافقی، مسوول و صاحب امتیاز هفته نامه امین بافق
آسیب های اجتماعی:
لزوم نظارت و اشرافیت به موقع برفضاهای مجازی وکنترل گروههای فرصتطلب
پس از آن که نظریه دهکده جهانی اطلاعات ،توسط مک لوهان – جامعه شناس و نظریه پرداز کانادایی رسانه- مطرح شد، روز به روز، شاهد پیشرفت علم و تکنولوژی در زمینههای مختلف می باشیم؛ به طوری که باید گفت ،شکل و پا گرفتن گروههای مجازی متنوع با موضوعات مختلف اجتماعی ، شفاف سازی پرسش از مسئولین و… شاهدی بر همین مدعا ست؛ که باید گفت : متاسفانه بیشتر این گروه ها ،اهداف و اغراض خاص خود را دنبال میکنند؛ بدون شک امروزه باید اذعان نمود که گریز و گزیری از وجود این فضاهای مجازی نیست ؛ واقعیت ها را باید پذیرفت که جهان هر لحظه در حال توسعه و پیشرفت است ؛این جامعه است که باید با توجه به فرهنگ و ظرفیت، خود را با اینگونه فضاها و اطلاعات وپیشرفت سوق دهد؛ اگر ظرفیت وسیع باشد، تحمل و نحوه استفاده بهینه از آنها، آسان و میسور است؛ ولی اگر ظرفیت کم باشد، مسلماً دستخوش آفت و آسیب خواهد شد ؛بهره بری صحیح و مفید از فضای مجازی، مستلزم رعایت هنجارهایی است که اگر ترک شوند یا نادیده گرفته شوند، میتوانند باعث آسیبهای جدی یا شاید به تبع، جرم و مجازات ومشکلات بعدی رانیز بدنبال داشته باشند؛ نوشته ها و اطلاعات مندرج و رد و بدل شده در فضای مجازی، میتواند بر روی امورات، اقدامات، روزمرگی ها ، فرهنگ ، آداب و رسوم ومناسبات اجتماعی تاثیر بگذارد؛ می تواند حریم خصوصی افراد را تحتالشعاع قرار دهد؛ می تواند روی توزیع قدرت و پست ها و روابط اثرگذار باشد؛ مالکیت ها و حقیقت ها را غیرواقع ووارونه جلوه دهد و…
دسترسی بی وقفه به تصاویر ،نوشته ها واطلاعات، پیامدهای مثبت و منفی زیادی را در جامعه به دنبال دارد .
امروزه رسانه های نوین و سالم می توانند ابزاری قدر و نافذ در راستای آموزش و توسعه فرهنگ و فرهنگسازی و فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی وسایر زمینه ها قلمداد شوند؛ اما باید قبول کرد که فضای مجازی امروز، بخش تفکیک ناپذیر زندگی ما انسانها شده است و با سرعت تمام، در حال شکلگیری، تکمیل و توسعه است.
بایدبخاطر داشت که امروزه فرهنگسازی، ماهیت شناسی فضای مجازی، تشخیص شرایط و سایر موارد، گام مهمی است که بیتوجهی به آنها، میتواند آسیبهایی بزرگ و جبرانناپذیر را به دنبال داشته باشد.
اگر به گروه های مجازی شکل گرفته در شبکه های رایج واتساپ، تلگرام، فیسبوک، اینستاگرام و… نیم نگاهی داشته باشیم ،متوجه می شویم که بیشتر گروههای تشکیل شده جمعی- بجز معدود گروههای علمی و تخصصی- با بهانه و اسم پیگیری مسائل اجتماعی و مشکلات شهر و… با اهداف و اغراضی خاص دنبال میشوند؛ برخی باجگیر ، یافرصت طلب ، منصب طلب و برخی به تناسب شخصیت افرادی شکل گرفته اند؛ اثبات موارد فوق آسان است؛ با نگاهی اجمالی به اینگونه گروهها، می توان به آسانی و روشنی پی به این ادّعا برد. پی میبریم که بسا از این گروهها، توسط افرادی بیسواد یا کم سواد و کم ظرفیت و مغرض مدیریت و اداره میشود که به نوعی حریم و شخصیت خیلی از افراد و خانوادهها و جایگاهها را، ناجوانمردانه میدان تاخت و تاز خود و همفکران خود قرار دادهاند یا افرادی را نسبت به کاری دلسرد و بی انگیزه کرده اند و این، درحالی است که ،برخی مسئولین شاخص نیز در این گروهها مشارکت فعال یا نیمه فعال دارندلذا این افراد میتوانند در بسیاری موارد، نقش آمر به معروف و مصلح را ایفا نمایند نه نقش افراد پخمه و چلمن و بیخاصیت را.
بدیهی است که بی اخلاقی در فضای مجازی ،میتواند همان آسیبهای جامعه واقعی را در پی داشته باشد؛ نشر اکاذیب، انتشار مطالب خلاف اخلاق ، بی احترامی به حریم شخصی افراد وخانواده ها و…میتواند از آسیبهای فضای مجازی باشد.
اما نکتهای که باید موردتوجه و تأمل شورای عالی فضای مجازی ،وزارت ارتباطات، نهادها و سازمانها و دستگاههای ذیربط قرار گیرد، این است که: برای ساماندهی و به مطلوب رساندن این مسیر و میدان جسیم و پرفراز و نشیب، باید در راستای مقابله، صرفاً به تهیه و ارائه برنامههای عملی و متناسب کوتاه ،میان و بلندمدت تکنولوژی، فرهنگسازی و ظرفیت سازی اهتمام نمایند که وگرنه محکوم و مدیونند.
و اما سخنی با مشرفین بر فضای مجازی بافق:
به طور مسلم در محیط های کوچکی چون بافق و یزد، ساماندهی، شناخت و بررسی هدف و غرض بسیاری از مدیران و اعضای اینگونه گروه ها آسان و ممکن می باشد که بسا بتوان با تذکری ساده و اقدامی به موقع، جلوی خیلی از مشکلات را گرفت و آنها را هدایت ، کنترل و قانونمند نمود.
سر چشمه شایدگرفتن به بیل
چوپرشد نشایدگذشتن به پیل