گزارش عملکرد یا عذر بدتر از…؟
إِذَا خَلَوْاْ عَضُّواْ عَلَیْکُمُ ٱلْأَنَامِلَ مِنَ ٱلْغَیْظِ ۚ قُلْ مُوتُواْ بِغَیْظِکُمْ ۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمٌۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ
“چون (با هم) خلوت کنند، از شدّت خشم بر شما، سر انگشتان خود را مى گزند. بگو: به خشمتان بمیرید، همانا خداوند به درون سینه ها آگاه است.”
(آل عمران/۱۱۹)
به نام چاشنی بخش زبان ها
حلاوت بخش معنی در بیان ها
مدتی بود که دست به قلم نبرده و سعی کرده بودم همه آنچه را که میبینم و میشنوم، به قول معروف: لای سبیل گذاشته تابی بدهم و گوشه ای نشسته و کاغذی و جوهر را بیهوده تباه نکنم اما نشد؛ مطلبی با عنوان گزارش عملکرد اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بافق منتشر شد،حال اینکه چرا دقیقاً یک روز قبل از تریبون آزاد با موضوع فرهنگ و هنر این مطلبِ با رنگ و بوی اضطراب را انتشار دادند نمی دانم، اما نکاتی نظرم را جلب نمود که مرا وادار به نوشتن کرد تا شاید و شاید بر رگ غیرتمان بر بخورد و از این آشفته بازار فرهنگی_هنری در بیاییم. باور کنید از بس نگفتیم و ننوشتیم و بیتفاوت گذشتیم به این روز افتادیم، روز سیاه هنر و هنرمندان که البته بایستی گفت:
ما که در سایه خورشید معذب بودیم چشممان کور سزاوار همین شب بودیم
جناب آقای روابط عمومی محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بافق یا به عبارتی رئیس محترم! گزارش عملکرد حضرتعالی را از آذر ۹۶ تا آذر ۱۴۰۰ خواندم، به جان هم خواندم تا مگر از این ۴۰ مورد یک مورد فعالیت ریشهای و بنیادین از شما ببینم اما دریغ که این موارد چیزی جز شوآف های مرسوم نبود،
به عنوان مثال با برگزاری شب بخارا ثابت کردید که مرد کارهای بزرگ هستید، درود بر شما! اما به بهانه های مختلف حاضر نشدید با پرداخت مبلغی اندک این شب را در مجله بین المللی بخارا ثبت کنید و عملاً این اتفاق عقیم ماند. یا تاسیس دبیرخانهِ بنیادِ بی بنیادی که آنقدر از آن دم میزنید و همه هنرمندان و فرهیختگان واقفند که اساسنامه آن همچنان میان زمین و آسمان معلق است و اعضای آن مشخص نشده و بنیادی ثبت نشده و هیچ و فقط شما مدام از دبیرخانه آن سخن میگویید و بنر چاپ می کنید و بر سر در اتاقی می زنید و حرف افتتاح آن را در گوش تمام عالم فریاد می زنید که: آی مردم بدانید و آگاه باشید که من اولین کسی بودم که قبل از تاسیس بنیاد وحشی بافقی دبیرخانه آن را افتتاح نمودم تا نوشتههای نانوشته و مکاتبات مکتوب نشده را تنها با سر قلم عوام فریبی فریاد بزنم و بگویم من چنانم و چنینم.
یا چیزهایی را جزو رزومه خود آورده اید که جزو وظایف شماست نه ایده و خلاقیت و فعالیتی اثربخش همانند: برگزاری جلسات و مراسم متفاوت و…
راستی همیشه ذهنم درگیر بود که چرا رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بافق حتی برای چند دقیقه حاضر به حضور بین هنرمندان برای رصد و پیگیری مشکلات آنان نیست و یادم آمد که همیشه با جملاتی از قبیل این که:(اینها به چه درد میخورد؟ حالا کار می کنید که چه؟؟برای کسانی که قدر شما را نمی دانند چه ارزشی دارد کار کنید؟؟؟ جمع کنید از این شهر بروید!!!!) مواجه می شدیم، یا وقتی هنرمندان برای برگزاری مراسمی یا اجرای پروژههایی نزد شما می آمدند و می گفتند: فلان مسئول قول همکاری داده است و مانده تنها حمایت شما، می فرمودید:(اینها دارند شما را سر کار می گذارند، گول آنان را نخورید) و دست ما را درازتر از پایمان میکردید، و بی هیچ حرفی از حضورتان مرخصمان می کردید. اکنون اظهار داشتید اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بافق تنها با ۲۰ میلیون تومان بودجه فرهنگی در طی این چهار سال این ۴۰ فعالیت را انجام داده است!!! فکر نکردید کمی غیرمنطقی به نظر میرسد؟ فکر نکردید یک نفر مثل من خونش به جوش می آید از این همه فریب و سیاهنمایی؟؟؟
ما هنرمندان با هزار زحمت و مشقت برای جذب حمایت، روانه این ارگان و آن اداره می شویم و بعد از تمام آن دوندگی ها، بدون هیچ گونه حمایت حداقل معنوی شما که البته باز هم به گفته جنابتان:( ما همین که به شما مجوز دادیم و زیر چتر ما هستید، یعنی حمایت.) فعالیت مان را انجام می دادیم که آن هم با ایرادات ملا نقطهای شما تمام انرژی ما گرفته میشد.
تنها روزهای مراسم روی صندلی جلو می نشستید و موقع سخنرانی نیمی از مراسم را به خودتان تخصیص میدادید و آن فعالیت را از آن خود و با حمایت مستقیم خود تلقی می کردید و ما باز نیز دم نمیزدیم.
آقای رئیس که خودتان را اصلاح طلب میدانید، لازم میدانم حال که سکوتم را شکستم بگویم شما ۴۰ برنامه را بدون کوچکترین دخالت خود به رزومه خود نسبت دادید و حق هم دارید چون بالاخره متاسفانه و یا شاید خوشبختانه، ما هر کار بکنیم رزومه ای است برای شما و ما حق اعتراض نداریم. حتی به شخص محترم آقای دکتر حسین ارجمند نیز اعتراض نداریم ما از مدیریت شما ناراضی هستیم، از برخورد شما برای به رخ کشاندن قدرتتان در این واپسین لحظات روی صندلی ارشاد نشستن معترضیم، برای فرصت های از دست رفته، برای تمام کارهایی که می شد انجام پذیرد و به خاطر شما نشد، برای تمام محدودیت ها و ممنوعیت ها، برای تمام جلوی کار هنرمندان نمایشی سد شدنتان، برای عدم همراهی و حضور، برای دلسردی، برای ناامیدی و خمودگی شما، برای تمام اتفاقاتی که میشد بافق را به قطب فرهنگی استان یزد تبدیل کند و به خاطر شما نشد، به خاطر سیاست گذاری های غلط شما به خاطر عدم تعامل سازنده شما با ارگان ها و ادارات معترضیم، اما نه از شما که از خودمان که صبر کردیم و گفتیم درست میشود و گول شکوه و شکایت های شما را از این ارگان و آن ارگان خوردیم و گفتیم احتمالا آب کج است و حال متوجه شدیم که نه، ناودان کج است.
شما حتی به خاطر غرض ورزی شخصیتان با بنده به دلایلی که نه خودتان دیده و شنیده اید، برای بنده مانع تراشی های مکرر فرمودید و حتی مدتی دستور توقف فعالیت های پژواک،که بارها هنرمندان شهر و استان این انجمن را آبروی ادبیات بافق خواندند و متشکل از بزرگان و فرهیختگان ادبی بافق بود را صادر فرمودید، بی آنکه بدانم چرا و به چه دلیل، که البته خوشبختانه این انجمن با دستور شما بزرگوار مجدداً فعالیت خود را از سر گرفت و حال آنکه بنای کار شما فقط به ارائه آمار و اضافه شدن ارقام بود است به خاطر همین کینه ورزی شما حاضر نشدید که رخدادهای بزرگی را که انجمن ادبی پژواک برای ادبیات بافق رقم زده است و بر کسی پوشیده نیست را عنوان کنید که بنده عرض خواهم کرد :
-حضور چهره ماندگار ادبیات ایران، استاد محمدعلی بهمنی
-برگزاری شب شعر استانی پیام آزادگی به مدت ۲ سال به مناسبت اربعین حسینی و هفته دفاع مقدس
-برگزاری بزرگداشت پروین اعتصامی و تجلیل از بانوان ادیب و شاعر بافق در طی سه سال
-برگزاری بزرگداشت فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی، هوشنگ ابتهاج و… از جمله فعالیت های انجمن ادبی پژواک بوده است که شما حتی در این مقوله نیز غرض ورزی و کینه توزی خود را به نمایش گذاشتید.
جناب رئیس محترم، به خدا هیچ کس آنقدر مغرض و بیکار نیست که میام این همه گرفتاری و مشغله های روزمره تمام فکر و ذکرش را تخریب شما و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بافق بگذارد. سخنان دغدغه مندان فرهنگ و هنر را بشنوید، لختی در گوشه ای عزلت گزینید و تامل فرمایید که واقعا در این مدت چه کردید که بجز بادمجان دورقاب چینان و هنرمندنمایان، کسی از شما راضی نیست.
و عمیقا بر این باوریم که:
“وَتُعِزُّ مَن تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَاءُ ۖ بِیَدِکَ الْخَیْرُ ۖ إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ”
محسن شریعتی بافقی
در حمایت یک جانبه سایت بافق فردا در قبال این موضوع شکی نیست که مقاله و بیانیه صادر کردن را به اهل علم و قلم و فن نمیسپرد نه هرکسی از راه رسید
اما کاش این دوست نوجوان ما که دم از فرهنگسازی در شهر و استان میزند و مدام در جامعه با الفظ رکیک مردم و اساتید و بزرگتر ها را تحقیر میکند و با سخیف ترین الفاظ به رییس ارشاد و اساتید مکرر توهین کرد و بعدها در جامعه بدان افتخار میکرد وهمگان بر این موضوع واقفند و امروز اینقدر راحت انکار میکند و ادعای بی گناهی ، درک میکرد که بازیچه و توپ عده ای منفعت طلب شده و او را وسط گود انداخته اند و سیبل گردیده
دوست نوجوان من با برگزاری چهار کلاس و یک همایش که تمام بودجه ان را شهرداری و سنگ آهن پرداخته شهری قطب فرهنگی استان نشده و نخواهد شد .
البته شکی نیست که زحمات هماهنگی و تگ و دو کردن ها بر عهده خودت بوده و اماکن و را مزین و فراهم میکردی که دیگران به راحتی جلوس بنمایند و به نام خود کنند
بهتر است سایت بافق فردا نه اینکه جانب دکتر ارجمند را بگیرد بلکه شایسته است بی طرفی خود را اعلام کند و این مطلب را هم سانسور نکند
و این نوجوان جویای نام هم کمی در رفتار و کردار خود حداقل در برابر اساتید و بزرگتر ها محترمانه تر برخورد نماید .
البته این نوجوان که بعید میدانم توجهی به نقد حقیر داشته باشد و توقعی نیز نیست اما از بافق فردا انتظار می رود کمی تامل داشته باشد در این موضوع