جای خالی نخبگان و سرنوشت تراژیک بافق
نخبگان هر جامعه ای در هدایت فکری، سیاسی، فرهنگی و رفتاری آن جامعه نقش عمده ای را ایفا می کنند. آنان به سبب برخورداری از ویژگی های فوق العاده، همواره مـورد توجه مـردم بوده، رأی و نظرشان تأثیر شگرفی در هدایت افکار عمومی می گذارد. در این میان، خواص متدین نقش مهمی در جامعه دارند. برخی ها تأثیرگذاری نخبگان را تا اندازه ای می دانند که هر گونه تغییر اجتماعی اعم از تغییر دینی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را بـدون حـمایت مـتنفذان اجتماع، محال می شمارند
اتفاقات تلخ و ناشایستی که در این چند روز در بافق رخ داد بیانگر خالی شدن شهر از وجود انسان های تاثیر گذار و فرهیخته است
به گونه ای که هر کس ساز حق طلبی خود را کوک می کند و دیگران را با ادبیات تند و زننده چنان آماج حملات سهمگین قرار می دهد که گویا این جماعت نسل اندر نسل با هم پدر کشتگی داشتند و باید سریع و فوری از صفحه روز گار محو شوند.
رسانه ای کردن شبانه حکم انتصاب مدیر عامل جدید شرکت سنگ آهن و تصمیم به برگزاری مراسم تودیع و معارفه در فردای آن روز بدون هماهنگی با استاندار, فرماندار, نماینده و اعضای شورای شهر نشان از عدم درایت کافی و بی سیاستی دست اندرکاران این برنامه داشت.
مراسمی که سرانجام با تصمیم شورای تامین استان لغو وبه زمان دیگری موکول گردید و حواشی زیادی را به وجود آورد و آرامش فکری و روانی شهر را برهم زد و در نهایت دود این اتفاقات تلخ در چشم مردم شریف و نجیب بافق رفت.
تغییر مدیران با روی کار آمدن دولت جدید امری طبیعی است و صدها مدیر بدون کوچک ترین حاشیه ای تودیع و معارفه شدند ولی این که یک مساله ساده این چنین پیچیده می شود حکایت از عدم عوامل وحدت بخش در شهر است.
از طرف دیگراختلافات و چند دستگی در بین مسئولان شهر که شعار همدلی و وحدت آن ها گوش فلک را کرکرده بوده ,برگ بازنده ی دیگر ی برای سرزمین نخل و آفتاب محسوب گردید که چنان شکاف و اختلافات را عریان در برابر دیدگان مردم به نمایش گذاشت که درمان و التیام آن نیاز به زمان بسیار دارد.
همگان واقفیم که عقده های روانی و حسادتهای درونی، وقتی در روح و روان آدمی لانه کند و در تصمیم گیری های او دخالت نماید، انسان را از مـدار انـصاف و عدالت دور می سازد.هم چنین وقتی تصمیم گیری های کلان اجتماعی و مواضع حساس سیاسی گروه زیادی از افراد جامعه، بر مبنای کـینه توزی ها و تـنگ چشمی هایشان شـکل گیرد، آثار زیان بار فراوانی به بار خواهد آورد.
حس شدید انتقاجویی, کینه ورزی, خودخواهی و منیت امروزه چنان در شهر جولان می دهد که فریاد انا الحق هر گروه و دسته در هر کوی و برزن شنیده می شود.
عده ای خود را منجی شهر می دانند که آمده اند تا شهر را از دست اژدهای هفت سر فساد برهانند و روزهای روشن را برای ما به ارمغان بیاورند .
این قهرمانان برای نجات مردم خود را به آب و آتش می زنند و حس خدمت رسانی آن ها به مردم آن قدر زیاد است که لحظه ای درنگ را جایز نمی دانند.
گویا مردم شهر در زندان های مخوف بی سیاستی و بی کفایتی اسیر بودند و منتظربودند تا زنجیرهای اسارت و فلاکت از دست و پای آن ها گسسته شود.
کلام آخر این که بیاییم در این ایام مبارکی که منتسب به بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س)می باشد اندکی تفکر و تامل کنیم واگر خود را پیرو مکتب فاطمی و سیره علوی می دانیم در عمل این مساله را اثبات کنیم و بدانیم که همه ما ساکنان یک سرزمین هستیم و برای سربلندی و سرافرازی باید دست در دست هم بگذاریم واز تمام سلایق بهره مند گردیم و کینه ها و کدورت ها را از درون سینه ها پاک کنیم و وجود مان را صیقلی دهیم.
بی حرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست
باور کنید که پاسخ آیینه سنگ نیست
سوگند می خورم به مرام پرندگان
در شهر ما سزای پریدن تفنگ نیست.
✍حسین ارجمند
مطلب قشنگی است آقای ارجمند .مسئله مدیرعامل مختص حالا نیست چرا درزمانهای گذشته چنین اتفاقاتی نمی افتاد وحالا در زمان ما مسئله تغییر مدیرعامل شده اعتصاب … چون یک عده ای این وسط منافعشان به خطر می افتد والا کارگر جماعت باید کار کند وحقوقش را بگیرد ..چرا آقایان که سنگ مدیرعامل را به سنیه می زنند برای حق و حقوق کم کارمندان ادارات دیگر شهر داد وفریاد نمی زنند چون در ادارات دیگر شهر به سادگی نمی توان سند سازی کرد و کارهای میلیاردی برای افراد فامیل برنده شد….