سالهاست نوبت بافقه
مهندس فلاح مدیری هنرمند برخاسته از دل کارگران شرکت سنگ آهن که توانست با دلسوزی و تلاش خستگیناپذیر نقشی زیبنده ایفا کند.
برکسی پوشیده نیست که دوران مدیریتی او با سنگپرانیهایی مواجه بود که خوشبختانه به یاری حق تعالی و خصلتهایی که از برادر شهیدش داشت باآن مسائل برخورد کرد و جوری پیش رفت که اکنون راه برای مدیران بعدی هموارتر است.
خداقوتی جانانه لازم است به این مدیرجهادی که توانست دل کارگران، بازنشستگان و بافقیها را بدست آورده ، دعای خیر مردم را توشه خود کند.
خلاصه این چند روز مدیران صندوق بازنشستگی به این نتیجه رسیدند که باید و باید بافق را دید و از قولهای شفاهی به مکتوباتی آیندساز رسید لذامسیر حرکت صندوق را در توسعه بافق شفاف کردند، چراغی در این تاریکی روشن کردند و این محقق نشد جز با همدلی و حرف واحدکارگران، مسئولین شهر و استان. پس همینجا لازم است تاکید برمعروفی چون وحدت و حفظ حرمتها کرد و نهی از منکری چون شتابزدگی، تخریب و دوری از تصمیماتی عجولانه که شروع کننده تنش در کف جامعه است.
خداراشاکریم که چندسالیست نوبت بافق شده و رسید روزگاری که بافق ندیدهها بدانند خصوصیتهایی چون بافقی و مردمی بودن، جهادی و سابقهای فعال داشتن و نقشهای توسعهگر لازمه یک مدیر برای چغارت است و البته خداراشکر که صورت جلساتی که سرشار از مطالبهگریهای بحق مردم ولایی بافق است، روی چشم مسئولین کوچک و بزرگ قرار گرفت.
آمدن رضا فلاح مبارکه گندلهای راه نیفتاده بود، همچنان که آمدن مجتبی حمیدیان بافقی آهن اسفنجی و فولادی نیست، مهندس فلاح گندله را روشن کرد و به یاری خدا مهندس حمیدیان آهن اسفنجی و فولاد را روشن نماید.
خرسندی مردم بافق این است که بافق قرار است به عدالت برسد، قرار است چغارت زنده شود و قدمها در این مسیر خواهد بود.
البته و البته لازم است تقدیر کرد مسئولینی را که پای حرف کارگران نشستند، ارزشی قائل، سرمشقی برای دیگران شدند و تشکری ویژه از استاندار جوان که نشان دادند آقایان باید بافق را بحساب بیاورند و مردم را ولینعمت بدانند و در راستای تحقق خواستههای بحق و برزمین مانده کارگران قدم بردارند.
ومنالله توفیق
محمدمهدی علیزاده فلاح