زباله های روح خراش

چند وقتی است شاهد یک منظره چشم آزار و روح خراش در کوچه و خیابان‌های شهر هستیم، نه اشتباه نکنید اصلا نمی خواهم درباره دو سه بار کاری کند و کار پروژه فاضلاب شهری، تعلل های پیمانکار، نظارت ضعیف، ترمیم به درد نخور و مشکلات علی حده ای که برای مردم در این چند سال بوجود آمده حرفی بزنم.
امروز می خواهم از پدیده نامیمونی بگویم که توسط خود ما شهروندان در حال جریان است و آن هم حمل کیسه های زباله روی درب صندوق عقب خودروها، افتادن آن وسط خیابان،رد شدن دیگر خودروها از روی آن، پخش شدن زباله ها و ایجاد چهره چندش آوری است که برای شهر رقم می خورد.
نمی دانم پدرکشتگی برخی از ماها با پاکبانان زحمت کش چیست که همانگونه که قبلاً به بهانه های مختلف غم و شادی به خودمان اجازه می دادیم زحماتشان را برای جمع آوری زباله هایی که پس از مصرف شربت جشن یا چای عزا صدچندان کنیم، امروز هم بر آن شده ایم تا علاوه بر این موضوع، جانشان را در مسیرهای تردد برای حذف آلودگی ای که به علت بی دقتی و شاید بی مسؤلیتی خودمان ایجاد می کنیم به خطر بیاندازیم؟
راستش را بخواهید نمی دانم آیا سطل و گاریهای تجمیع زباله در کوچه ها و محله ها کم است یا چون جمعیت شهر بافق بیشتر شده جمع آوری زوج و فرد زباله از محله ها کفاف حجم تولید زباله را نمی دهد که شهروندان محترم ناچارند آن را به نزدیک ترین مکان تعبیه شده برای این کار ببرند و در اثنای این جابجایی اتفاقی رخ دهد که نوشتم.
به عنوان یک شهروند کوچک، همانطور که به همشهریان عزیزم پیشنهاد می کنم برای جابجایی زباله هایشان راهی جز گذاشتن کیسه های مملو از زباله بر سقف و روی درب صندوق عقب خودروشان پیدا کنند، از شهرداری بافق هم می خواهم در این زمینه چاره اندیشی اصولی کند تا شاهد این صحنه های روح خراش نباشیم.
محمد علی قاسم زاده بافقی