پاسخ به کدام پرسش؛ مسئولان را فراری داد
در فضای مجازی خواندم که شورای محترم شهر بافق از تنها حربه دردست مانده اش، استفاده کرده است و مردم را برای شنیدن پاسخ مسئولان به پرسش های کلیدی آنان، به مسجد جامع شهر فرا خوانده است. سنتی که چندین سال است در بافق پا گرفته است و اوایل؛ شنوندگان و دلبستگان زیادی هم داشت. اما به مرور زمان و با بی عملی مسئولان در برآوردن حوائج مردم؛ کم کم بی رنگ شد و از خاصیت افتاد.
این بار برخلاف مجالس قبلی؛ حضور نیافتن مسئولان شهر بافق و حتی نبود سه تن از شورائیان شهر؛ در این جلسه، نکته عجیبی بود که مرا بفکر انداخت.
اختلاف نظر و ناهمخوانی عقیده و رای و راه پنچ تن شورای شهر بافق بر کسی پوشیده نیست. شورائیانی که در یک موضوع واحد و واجب مثل تعیین مدیرعامل شرکت سنگ آهن در دیماه ۱۴۰۰؛ هر کدام نظری داده و نامه ای جداگانه نوشتند. یکی برائت جست، یکی حمایت کرد، یکی مخالفت کرد و دیگرانی هم سکوت. و خلق الله را انگشت به دهان کردند که دلیل این همه دوری و جدایی چیست؟ نشست ۱۲ اسفند برای گزارش دهی از روند پیشرفت امور که حداقل در چند صورتمجلس به امضاء و توشیح بزرگان بافق و استان و کشور رسیده است، اولین پیامی که برای من داشت از پرده برون افتادن اختلافات شورای شهر بود که این بار و با این جلسه، در منظر و مرئی عموم هم قرار گرفت.
اما نکته مهم تر اینکه؛ کدام پرسش سخت مردم بوده که اینچنین مسئولان ما را از پاسخ فراری داده است؟
مشکل اصلی بافق کجاست؟ که مسئولانش از پاسخ به آن گریزان هستند؟ در یک کلمه؛ توسعه نیافتگی.
بافق؛ توسعه می خواهد. چیزی که در همه این سالها فریاد زده و کسی نشنیده و به انحاء مختلف از زیر بارش شانه خالی کرده اند و اکنون به عنوان یک خواست سرکوب شده و درخواست برآورده نشده؛ دارد خودش را نشان می دهد. البته در این راه، بافق، تنها نیست. اکثر شهرهای جنوبی استان با این پدیده نامبارک روبرو شده اند. این همه سر وصدا و بحث و جنجالی که حول و حوش مرزهای جغرافیایی بین بافق و اردکان و تازگی ها بین بافق و بهاباد درگرفته است ،منشا آن همین توسعه نیافتگی است.
کاری که حکومت مرکزی باید در دهه های گذشته برای مردم انجام می داده و نداده و اکنون همه ما میدانیم که اگر دستمان به جایی و ثروتی خداداد بند نباشد، مسئولان عالی؛ حتی نیم نگاهی هم به ما نخواهند کرد. جالب اینجاست که بافق با داشتن یکی از غنی ترین معادن آهن کشور، هنوز زیرساخت های اولیه توسعه را ندارد. وزارت بهداشت هنوز موفق به ساخت یک بیمارستان مجهز و مهمتر از آن تامین پزشکان بیمارستان، در شهر بافق نشده است و ایضاً، وزارت آموزش و پرورش که پس از سالها هنوز مجوز استفاده از مدارسی را می دهد که بیش از پنجاه سال از ساختش گذشته است و این جدای از کمبود صدها معلم و آموزگاری است که بناست توسعه یافتگی را در مدارس به دانش آموز، آموزش دهند.
استان یزد سالهاست از بی آبی در رنج است. تا این لحظه ای که من با شما سخن می گویم هنوز هیچ راهکار قابل اعتنای دایمی برای حل این مشکل پیچیده، اما اساسی پیدا نکرده اند.
اکنون مطالبات مردم بافق فراوان شده است و پاسخگویی، بدلیل تعلل و ندانم کاری، اندک.
همه آنها که فکر می کردند با دستور و قدرت می توان توسعه آفرید اکنون قدم به قدم عقب نشینی می کنند و می دانند که یک گام در سنگلاخ زمین پیش رفتن؛ چه اندازه صعب و سخت و نفس گیر است. شعار علیه معلول دادن آسان است اما پرداختن به علت؛ اندیشه می خواهد و منابع و جسارت. که بشدت کم و در برخی زمینه ها؛ نایاب شده است. نمونه ای عرض کنم.
در مورخ ۱۲ اسفندماه ۱۴۰۰ در شبکه خبر یزد دیدم که استاندار محترم با حرکت انگشتان دست به حالت تهدید خطاب به بازار فرمودند من به عنوان رئیس شورای تامین با مخلان بازار، چه دولتی و چه خصوصی برخورد می کنم. به ایشان باید گفت علت گرانی در بازار چیز دیگری است که تا آن حل نشود و چرخ اقتصاد ایران به مسیر صحیح خود بازنگردد این گرانی به عنوان معلول؛ پابرجاست و با تشدید نظارت ها هم، دردی درمان نخواهد شد.
درد امروز؛ توسعه نیافتگی است و آنچه هر روز از گوشه و کنار به اشکال مختلف خودش را نشان میدهد؛ معلول آن است.
پرسش سخت مردم هم دقیقا همین است که چرا تاکنون کار درخوری نشده و بناست برای توسعه شهر؛ چه بکنید؟
همه می دانیم که ایران و شهر ما؛ راه سختی برای توسعه در پیش دارد. اما اول قدم آن است که بپذیریم راههای اشتباه فراوان رفته ایم و باید مجدانه درصدد اصلاح برآئی
عمو اختلاف سلیقه خوبست و اینکه مطیع بی چون و چرای نماینده ای باشیم که فقط خودش را میبیند و حاضرست منافع شش شهر را فدای خواسته های خود کند را هم مردم بافق فهمیدند و هم دیگر اعضای شورا و امام جمعه محترم و مدیریت محترم عامل .و آغازی بود بر پایان عمر سیاسی نماینده مجلس که همیشه با موج سواری حرفش را بر کرسی مینشوند .غافل از اینکه رهبری معظم و ریاست جمهور و حتی قانونی که وی دم ازش میزنه هم نمایندگان مجلس را از دخالت بیجا در برخی امور منع کرده بود.