بافق و همسایه های نا اهلش
همین ابتدای مطلب بگویم آنومالی های ۱۴ و ۱۴a قطعا در حوزه تقسیماتی و جغرافیایی بافق قرارداد نه بهاباد و نه در هیچ شهر دیگری بر روی کره زمین.
این را هم بگویم اثبات این موضوع اصلا کار سختی نیست، یک نفر که کمی اطلاعات جغرافیایی در تعیین حد و مرز شهرستانها داشته باشد، بر اساس قاعده خط الرأس بعنوان یکی از ضوابط تقسیماتی می تواند روی نقشه و اگر کسی خواست می تواند با حضور در منطقه و با در نظر گرفتن این مهم، از روی کوههای روستای کوشک تا انتهای جلگه بهاباد به شما نشان بدهد که چه بر چه هست.
اصلا می تواند به راحتی برای شما ثابت کند که ممکن نیست یک خط الرأس یهویی و بی خودی چندین کیلومتر انحنا پیدا کند و بخشی از سرزمین یک حوزه آبریز را بیاورد داخل شکم خودش، مگر اینکه در این کار حیله ای نهفته باشد و چه حیله ای بزرگتر از قاپیدن ثروت خدادادی یک شهر که صفتی بهتر از مظلوم برایش نمی شناسم.
شاید دانستن این موضوع هم برایتان جالب باشد که بافق در این سالها دقیقا دارد از همان سوراخی گزیده می شود که در دهه هفتاد و هشتاد شمسی.
بله آگاهان غیر منصف شهرهای همجوار، ثروت خدادادی بافق را با دو تشابه اسمی تصاحب نموده و به یغما برده اند.
یکی از شهرها با جا زدن چادرملون بجای چادرملو، دو معدن چادرملو و ۱۹d را بعد از طی مراحلی از خطی به قانونی به یغما برد و شهر دیگر از اسم بلوک چاه گز برای تملک دو معدنی که حقشان نیست، نهایت سؤء استفاده را کرد با این تفاوت که در سال ۷۲ فرماندار غیربومی وقت، دانسته در حق بافق خیانت کرده و در این سالها برخی مسؤلین شهرستان با سهل انگاری، موجب خسارت غیر قابل جبران برای امروز و آینده شهرستان شدند.
و حالا ماجرا اینگونه است: شرکت تهیه و تولید مواد معدنی خوراک آنومالی های مورد مناقشه بافق و بهاباد را در اختیار دارد و در حال برداشت و فروش در بورس و مزایده های مختلف است و هیچ تضمینی برای دادن به کارخانه گندله سازی بهاباد و کارخانه های جوار معدنی بافق وجود ندارد.( تا اینجا خوش به حال اردکان و اصفهان)
۲ درصد عمران و آبادانی این آنومالی ها تا ابتدای سال ۹۹ به بافق و بخشی به بهاباد داده شده و هرگونه پرداخت دیگر به اغماء رفته تا اینکه برج ۱۲ سال ۱۴۰۰ به گفته استاندار، مبلغی بصورت علی الحساب برای پرداخت حقوق معوقه کارگران شهرستان بهاباد به آنها داده شده است.
از نظر ثبتی هم به خاطر نفوذ برخی سیاسیون ، پلاکهای ثبتی منطقه به هم ریخته به طوری که تقریبا برخی آنومالی های این منطقه در نقشه کاداستر بنام بهاباد ثبت شده و نهایتا مانده ابلاغ سیاسی آن که استاندار سابق بنا به مصالحی از آن خودداری نموده _که خود این حرکت با توجه به ارادتی که طالبی به بهاباد داشت شبهه انگیز است _ و امروز فشارهای بهاباد بر استاندار کنونی است برای ابلاغ آن دستور ناعادلانه وزیر دولت قبل.
و امروز بافق در حالی جدایی بخشی از خاک و ناموسش را نظاره می کند که مثلا نماینده بومی دارد با شعار عدالت و صداقت، خیر سرش رسانه هایی دارد با شعار مطالبه گری، شورای شهری دارد با مدال و سردوشی سرداری، اعضایی با افتخار تجربه ادوار حضور در شورا و آنهایی که هر روز برای توسعه آنچه ارزش می پندارند، برایمان کار تشکیلاتی می کنند.
بیخیال اینها،مواظب باشیم دوچرخه سواری و حجاب زنان تیشه ای بر ریشه های قطور ایمان مردم نزند، مراجع ذی صلاح هر چه زودتر اقدام کنند، بجنبند که تمام اسلام مردم بافق در خطر است.
محمد علی قاسم زاده بافقی
درود درد ناک و غم انگیز هست
اصلا شهرستان کردن بهاباد جنایت در حق بافق بود