دوست دارم با کسی ازدواج کنم که خانه، ماشین و رفاهیات داشته باشد

دسته: اخبار ویژه
یک دیدگاه
پنج‌شنبه - 23 تیر 1401
دوست دارم با کسی ازدواج کنم که خانه، ماشین و رفاهیات داشته باشد

به بهانه هفته ازدواج گفتگویی با جوانان بافقی ترتیب داده شد و درابطه با ملاک‌ها و مسائل که بر سر راه دارند سوالاتی مطرح شد.

به بهانه هفته ازدواج گفتگویی با جوانان بافقی ترتیب داده شد و درابطه با ملاک‌ها و مسائل که بر سر راه دارند سوالاتی مطرح شد.

در این بین با جوانان قدیم که سرشار از تجربه ها هستند نیز گفتگو صورت گرفت تا از صحبت های آنها نیز به نوعی بهره مند شویم.

افراد بر طبق سلایق و ویژگی های رفتاری خود ملاک‌هایشان را برای انتخاب همسر عنوان کردند البته که برخی از آنان سال‌های سال در کنار هم زندگی کرده اند و امروز الگوی خوبی برای جوانان هستند.

تعدادی از افراد ملاک انتخاب همسر را توجه به مادیات می دانند و بعضی معنویات و برخی دیگر نیز هر دو.
در ابتدا از یکی از مسوولین سرشناس بافقی که همراه با خانواده در حال گشت و گذار در پارک تفریحی آهنشهر بودند خواستیم که در گفتگوی ما به همراه خانواده شرکت کند و به سوالاتمان از دید خودشان پاسخ دهد.

مهندس گفتگوی ما،ملاک اصلی در درجه اول را اخلاق خوب و اصالت خانوادگی می داند و می گوید:سال ۱۳۸۳ در سن ۲۷ سالگی بعد از آنکه ۴ سال از خدمتم در یکی از ادارات بافق گذشت تصمیم به ازدواج گرفتم.

وی می افزاید:خانواده ها آشناییت زیادی با هم داشتند و در یک محله با هم بزرگ شده بودیم و البته اینکه مادران ما نیز با هم بزرگ شده بودند و شناخت کامل وجود داشت.

او با بیان اینکه از همسرم شناخت کافی نداشتم و او در کوچه فقط دو باری دیده بودم عنوان می کند: یک دل نه صد دل عاشق شدم و پیشنهاد ازدواج با ایشان را به مادرم داد.

مهندس گفتگوی ما ادامه می دهد:یک روز هم خواهرها و مادر به خواستگاری رفتند و روز بعد هم موافقت اعلام،مراسم نامزدی یک ماه بعد با مهریه ۱۵۰ تا سکه و سه دانگ خانه انجام شد.

او می افزاید:آن زمان تا ۴۰۰ سکه هم مهر می کردند، قیمت هر سکه به ۸۰ هزار تومان می رسید ۶ ماه دوران عقد سپری شد گرچه در زمان عقد مشکلاتی که همه جایی است و تا بخواهد اخلاق ها دست هم بیاید وجود داشت اما با درایت پدر و مادرها رفع رجوع می شد.

وی در پاسخ به اینکه به نظر شما چه ملاک و معیارهایی برای ازدواج جوانان امروزی باید مدنظر قرار گیرد تصریح می کند:حداقل در یک تراز و سطح باشند شناخت به پایداری زندگی کمک می کند.
در حال حاضر جوانان با یک نگاه عاشق و چون شناخت کافی ندارند، سطح فرهنگی مثل هم نیست و… زود هم از یکدیگر سیر می شوند.

او در پاسخ به اینکه اگر امروز دختر شما با رعایت تمام جوانب و شئونات یک نفر را برای ازدواج انتخاب کند آیا حاضر هستید با او همراه باشید می گوید:با توجه به‌ مرور زمان نمی شود مانند سال ۸۳ فکر کرد اما باید حد و حدودها رعایت شود، طرز تفکر تغییر کرده اما با در نظر گرفتن اصول شرعی و عرفی بله.

وی به برگزاری جشن عروسی خود نیز گریزی می زند و در حالی که می خندد عنوان می کند: در تالار فرهنگیان چون آن زمان هتلی ساخته نشده بود جشن برگزار شد و جهیزیه عروس هم خوب بود، طبق رسم و رسوم قدیم طایفه داماد بازدیدی از جهیزیه کردند.

وی در پاسخ به این‌ سوال که در اختلافات مادر شوهری و عروس باید چه کرد می گوید:هر دو طرف کوتاه بیایند موضوع حل می شود، شوهر هم نیاز است تا مدیریت کند؛منیت را نابود کنیم زندگی پایدار است با گذشت ۱۷ سال از زندگی از همسر و فرزندان رضایت دارم.

وی ادامه می دهد:اگر می دانستم که ازدواج اینقدر خوب است در سن کم ازدواج می کردم هم سن های من الان نوه هم دارند.

او در خصوص ابراز علاقه همسران به یکدیگر نیز خاطر نشان میکند: ابراز علاقه زبانی و لسانی بسیار کارگشا است عاطفه و مودت باید از هر دو صورت گیرد؛پایداری زندگی در نسل قبل به پایین بودن سطح توقعات مربوط بود، در حال حاضر فضای مجازی، پرتوقع شدن، خارج شدن زندگی از صمیمت های قبل و به سوی تجملات رفتن و علیرغم رفاهیات هیچ کسی از زندگی راضی نیست.

وی در پاسخ به اینکه چه توصیه ای به مسوولین برای تسهیل امر ازدواج دارید می گوید:تامین امنیت شغلی با توجه به تورم،پرداخت تسهیلات کم بهره برای تامین مسکن و لوازم اولیه زندگی که در حال حاضر تهیه آن سرسام آور است می تواند کمک شایانی به خانواده ها کند.

وی در پایان عنوان می کند: آن زمان ۲ میلیون تومان هزینه عروسی شد و سرویس طلا را خودم خریدم و خرج عروسی نیز ۵۰ به ۵۰ بین داماد و خانواده عروس تقسیم شد.

در ادامه گفتگو به سراغ یکی از اساتید دانشگاه رفته و در خصوص اهداف ازدواج از او سوالاتی را می پرسیم.
وی عنوان می کند:ازدواج درست زمانی تحقق پیدا می کند که با اهداف آشنا باشیم، مشکلات را می توان با صحبت کردن حل کرد.

خانم ۳۵ ساله بافقی می افزاید:پسرهای بافقی در ابراز احساسات ضعف دارند باید با زبان گوش خانم را پر کرد، نگاه به ازدواج نگاه معامله گری نباشد، ازدواج سنت مقدس و پاک است دستگاه های مربوطه باید اهداف را قبل از ازدواج به جوانان انتقال دهند.

وی می گوید: در زندگی مشترک با همسرم مشکلات های زیادی را فقط دو نفری به دوش کشیدیم،هم و غم را درک کرده در زمان اختلاف سلیقه، همسر با قهر کردن و من با سکوت آن را حل کردیم.

وی تصریح می کند:درد جامعه امروز عدم رعایت اصل تناسب در مذهب ،اقتصاد، فرهنگ و… است؛حداقل ۵۰۰ ساعت باید صحبت کرد و زوج ها با هم در ارتباط باشند تا بعدها مشکلات گریبانگیر فرزندان نشود.

دختر خانم دیگری که در ۲۰ سالگی ازدواج کرده و به گفته دقیق خودش یک سال و دو ماه از زمان نامزدی آنان می گذرد ملاک ازدواج و انتخاب همسرش را داشتن اخلاق خوب و رفتار مناسب و از همه مهمتر دین و ایمان و نماز خواندن عنوان می کند.

وی در ادامه می گوید: با خواهر همسر دوست بودیم و این دوستی عاملی برای آشنایی من با همسرم شد.

او در پاسخ به اینکه آیا خرید عروسی هم داشتید می افزاید: کفش ،لباس، حلقه و… خریدیم که پدرشان هزینه را پرداخت کردند.

وی معتقد است برای خرید جهیزیه نباید زیاد به خانواده ها فشار وارد کرد و متناسب با وضعیت اقتصادی و نیاز آن را تهیه نمود.

وی در پاسخ به اینکه چگونه با مشکلات زندگی کنار می آیید می گوید:اختلاف بوده و هست اما با صبوری و سعه صدر می توان آن را حل کرد؛گرچه امروز منشا بسیاری از اختلافات را در فضاهای مجازی و خیانت در خانواده ها می توان یافت.

در ادامه دختر خانم ۲۱ ساله که علت عدم ازدواج خود را پیدا نکردن موقعیت خوب اعلام می کند می افزاید: همسرم باید خوشکل و چهار شانه باشد، خیانت نکند، اعتیاد هم نداشته باشد و راستگو هم باشد.

وی ادامه میدهد:کار را می توان پیدا کرد اما شریف بودن مهم است ،با انسان بداخلاق نمی توان زندگی کرد.

وی در خصوص خرید جهیزیه اش نیز خاطر نشان می کند: ۴ تا فرزند هستیم؛ سه تا خواهر یکی برادر اصلا چشم و هم چشمی را نگاه نمی کنم؛ مهریه را می توان پایین گرفت اما حق و حقوق را محکم.

او خاطر نشان می کند:مادر در ۱۷ سالگی و پدرم در ۲۲ سالگی ازدواج کردند؛ اگر یکی مانند پدرم باشد، اصلا نمی سازم چون اهل مسافرت نیست و خیلی دوست دارد حرف، حرف خودش باشد.
البته اینکه نگه داشتن حرمت پدر تحت هر شرایطی از واجبات است.

وی در پاسخ به اینکه چهره همسر آینده ات را برایم ترسیم کن می گوید: قد بلند ۱۸۰، صورت خوشکل و سفید باشد

دختر خانم ۲۰ ساله دیگری که به گفته خودش حالا حالاها قصد رفتن به خانه بخت را ندارد پولداری را ملاک خوشبختی می داند و می افزاید:پول هم رفاه می آورد هم خوشبختی دوست دارم همسرم خانه ،ماشین و رفاهیات داشته باشد.

وی در پاسخ به اینکه شما شرایط زندگی مادرتان را قبول می کنید می گوید: نه اصلا چون پدرم خیلی آرام است و از حق خودش دفاع نمی کند زیاد از حد با اطرافیانش مهربان است، حق خانواده اش ضایع شود حرف نمی زند.

در ادامه به سراغ زوجی می رویم که در گوشه ای پارک در کنار یکدیگر و در جوار نوه ها گل می گفتند و گل می شنیدند از آنان اجازه خواستم تا در کنارشان بنشینم با روی باز استقبال کردند موضوع گفتگو را برای آنها شرح دادم خانم طاهره چتردوز که فرهنگی هم هستند در این خصوص می گویند: در سال ۶۲ ازدواج کردم، خودم ۲۲ سال و همسرم ۲۵ سال داشتند هر دو معلم هستیم، بنده اهل یزد و همسرم بافقی می باشند.

وی در رابطه با ازدواج با همسر فرهنگی خود عنوان می کند: بصورت سنتی ازدواج کردیم خانواده ها در ابتدا با یکدیگر صحبت کردند زمانی که رضایت را کسب کردند بنده را در جریان گذاشتند؛ من و همسرم فقط در جلسه بعد خواستگاری در جمع همه توانستیم همدیگر را ببینیم که البته مورد پسند هم واقع شدیم.

خانم چتردوز با بیان اینکه آن زمان مثل الان دخترها آزادی نداشتند خاطر نشان می کند: خرید عروسی ما یک جلد کلام الله مجید، آیینه شمعدان و حلقه بود.

وی با اشاره به اینکه برایم داشتن پول مطرح نبود می افزاید: باشخصیت و باایمان بودن ارزش خاصی داشت البته از نظر قیافه هم تا حدودی باید خوشکل می بودند.

وی ادامه می دهد: مراسم عروسی ما در خانه پدری و منزل همسایه با صفای خاص برگزار شد و خدا را شکر تا به امروز از زندگی با هم رضایت داریم.

خانم چتردوز که دارای ۲ دختر و ۱ پسر است و از داشتن داماد و عروس خوب خدا را شاکر است عنوان می کند: ملاک برای داشتن عروس و داماد صرفا ایمان قوی طرف بوده است.

وی ضمن ابراز علاقه به مردمان دیار بافق از خاطرات بسیار خوبش در زمان شغل شریف معلمی در مدرسه شهید اکرمی نیز سخنانی عنوان می کند.

۲۰۲۲۰۷۰۶_۲۳۵۲۴۱


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۳۴۲
برچسب ها:
دیدگاه ها
ماه این نظر توسط مدیر ارسال شده است. پنج‌شنبه 23 تیر 1401 - 11:26 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

درود برخانم بیگی عزیز

You cannot copy content of this page