آیا پایان حمیدیان با پایان پنجاه سال فعالیت شرکت سنگ آهن مرکزی ایران مقارن خواهد بود؟
شرکت سنگ آهن مرکزی ایران به عنوان اولین تأمین کننده سنگ آهن کارخانه ذوب آهن اصفهان در دو سایز ریز دانه و درشت دانه با ارسال ۴۰۰ هزار تن سنگ آهن در سال ۱۳۵۱ بصورت رسمی فعالیت خود را آغاز نمود.
این شرکت در طول ۵۰ سال فعالیت خود مدیرانی همچون دکتر به آیین،مهندس اقتصادی و … را قبل از انقلاب با تحصیلات معدنی و فارغ التحصیل دانشگاه های برتر اروپا به خود دیده است و پس از انقلاب نیز مدیرانی از دو طیف تجربه کرده است.طیف اول افرادی همچون مهندس زارع که عمری در معدن محاسن سفید کرده ،هم صاحب تجربه بوده و هم صاحب تخصص.
طیف دوم مدیرانی هدایت سکان این شرکت را بر عهده گرفته اند که اگر بگوییم تخصص چندانی در زمینه معدن و صنایع معدنی نداشته اند،ولی با کوله باری از تجربه و عرق به وطن توانسته اند این شرکت را از طوفان های سهمگین مشکلات صنعت آهن فولاد به سلامت به سرمنزل مقصود برسانند.
مع الاسف در دیماه ۱۴۰۰ سکان هدایت این شرکت قدیمی و با پشتوانه به طیفی جوان، بی تجربه و کم تخصص در زمینه معدن و صنایع معدنی سپرده شد.
هرچند این تیم بی تجربه و ناکارآمد توانست مدیریت شرکتی همچون سنگ آهن مرکزی را در رزومه کاری خود برای آینده بگنجاند و در همین مدت چند ماهه به نان و نوایی برسد ولی به نظر می رسد ضررهای غیر قابل جبرانی به پیکره این شرکت وارد کرده باشد.
برای مثال زیان چند هزار میلیاردی رأی بدوی ماخوذه ۲۰ درصد سهام شرکت نوظهور در مدیریت قبل که دانسته یا ندانسته در مدیریت جدید از دست رفت به هیچ عنوان قابل جبران نخواهد بود .
می دانیم مهمترین دارایی های هر شرکت سرمایه های انسانی آن شرکت می باشد،تیم جدید که هیچ شناختی از مسئولین شرکت نداشت،پس از ورود در اولین گام کارآمدترین نیروهای شرکت را برکنار و افرادی را جایگزین نمود که پس از گذشت چند ماه مجبور به تغییر دوباره برخی از این عزیزان گردیده است.
بر اساس شنیده ها موضوع به شدت نگران کننده، میزان افزایش بدهی شرکت در سال مالی ۱۴۰۱ حین تصدی تیم مدیریت جدید بر شرکت می باشد.
این اعداد و ارقام در گزارشات متفاوت تغییر کرده ولی به هر حال نشان از افزایش لجام گسیخته مجموع بدهی ها در سال مالی ۱۴۰۱ نسبت به قبل می دهد.در یک گزارش این مبلغ برای سال مالی ۹۹ ،۵۷۰۰ میلیارد تومن،سال مالی ۱۴۰۰ ،۶۱۰۰ میلیارد تومن و سال مالی ۱۴۰۱ ،۱۳۸۰۰ میلیارد تومن آورده شده است.
در گزارشی دیگر برای سال ۹۹ میزان بدهی ۶۵۰۰،برای سال ۱۴۰۰ مبلغ ۶۷۰۰ و برای سال ۱۴۰۱ این عدد به ۱۳۸۰۰ میلیارد تومن افزایش یافته است.
اگر ملاک بررسی، گزارش دومی در نظر گرفته شود در می یابیم در آخرین سال مدیریت قبلی، ۲۰۰ میلیارد تومان به بدهی شرکت اضافه شده و این در حالی است که در یک سال حضور تیم مدیریت جدید ۷ هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان (ماهیانه حدود ۷۰۰ میلیارد تومان) به بدهی شرکت افزوده شده است .
همانطور که بیان شد برای این تیم بی تجربه و غیر متخصص در زمینه معدن و صنایع معدنی تجربه ای بس گرانبها بوده که همیشه بدان مباهات خواهند کرد که احتمالا برکات مادی بسیاری نیز به همراه داشته است ولی به بافق و بافقی زیان و ضرری وارد شده که تا سال های سال امکان جبران آن وجود نخواهد داشت.
با این اوصاف در حال حاضر سوال مردم بافق از افرادی است که پس از انتصاب این تیم تمام قد پشت ایشان ایستادند، بیانیه دادند و حمایت کردند،در صورتیکه نه خودشان اندک تخصص و تجربه ای در زمینه معدن کاری داشتند و نه این تیم را اندکی می شناختند.
اعضای این تیم که با یک بلیط و کیف خالی به بافق آمده و با یک بلیط از بافق خواهند رفت ولی پاسخگوی عملکردشان علاوه بر معاونین و مدیران بومی فعلی شرکت، بلاشک باید حامیان بافقی ایشان باشند.
امضاء محفوظ