ملکه زندگیت باش
ملکه زندگیت باش (در مقابل عهدشکنی همسرم چگونه رفتار کنم؟ )
با یک پوشه در دست خسته و بیرمق وارد اتاق شد. نگاهی به من و همکارم کرد با صدایی آرام که به زور شنیده میشد گفت:« سلام ببخشید اینجا باید برای یارانه بیام؟» وقتی با جواب مثبت ما روبرو شد با جرات جلو آمد؛ میخوام یارانه ام را جدا کنم؟
_ طلاق گرفتید؟
_ نه هنوز ،داریم کارهاشو میکنیم.
_ نمیشه، باید سرپرست خانوار بیاد رضایت کتبی بده یا نامه ترک نفقه از دادگاه بیارید.
_چرا ؟؟؟؟ الان بچه هم پیش خودمه
_امکانش نیست
ناامیدانه پاهایش را چرخاند و تشکر کرد تا برود، با اینکه سرم شلوغ بود اما دیدم نمیتونم بی تفاوت باشم.بهانهای پیدا کردم تا سر حرف رو باهاش باز کنم شاید تو این اوضاع آشفته روحیش بتونم کمکی کرده باشم
بعد از گرم گرفتن پرسیدم چرا؟
اینجور وقتها دلایلی که میارن مختلفه اما چیزی که بیشتر در جوابها دیده میشه و رتبه اول این روزها را به خودش اختصاص داده یک کلمه است «خیانت»
تلخترین و دردناکترین سوالی که اون لحظه به ذهنم میاد اینه چند تا بچه داری؟ _یکی ،دوتا ،سه تا
_چند ساله ازدواج کردید؟ ۸ سال، ۱۱ سال، ۱۵ سال ،۲۰ سال و ..
_داری چیکار میکنی با خودت و زندگیت؟ به آینده بچههات فکر کردی ؟
_نمیتونم بمونم ،دیگه به من محبت نمیکنه، سرده ،بی تفاوته،خودش میگه برو، منو میزنه، جلوی چشمام…..
اما جواب من برای همه یکی هست برگرد اشتباه نکن ،فقط داری صورت مسئله رو پاک میکنی مگه اول زندگیتون چی داشتید اکثراً میگن از صفر شروع کردیم وقتی با من ازدواج کرد هیچی نداشت .
خب زحمت کشیدی خون دل خوردی تا این زندگی را ساختی چطور به مجرد ورود یک غریبه چیزی که اینقدر بابتش زحمت کشیدی رو دودستی تقدیمش میکنی؟
_ نه، رفتم شکایت کردم ،مهریه ام را می گیرم، نفقه ام را می گیرم
_فکر میکنی اینقدر راحته چند نفر را نشونت بدم که دو سال یا بیشتر تو راهروهای دادگاه عمرشون رو هدر دادند آخرش هم اونی که میخواستن نشده
_ پس چیکار کنم ؟
_مسئله ات رو حل کن ،پاک نکن
_گفتنش راحته شما که جای من نیستید
_بله میدونم خیلی سخته ،همیشه باید تو سختیها بهترین تصمیم رو بگیریم .منم تو زندگیم سختیهایی داشتم اصلا همه دارند، اما پازل زندگی هر کسی با دیگری متفاوته مشکلات آدمها با هم فرق میکنه ،ما در دل این سختیها و مشکلات قراره بزرگ بشیم رشد کنیم، الان خودت رو نگاه کن الان صبورتر هستی یا وقتی بچه نداشتی؟ مسلماً الان، درسته بچه داری سخته اما در دل این سختی رشد کردی، بقیه زندگی هم همینه این سختیها ما رو میسازه ،تو یه لحظه فکر کن چقدر از عمرت گذشته با چه سرعتی !
شاید همه خاطراتت رو میتونی تو یه دقیقه مرور کنی بقیهاش هم به همین سرعت میگذره هیچکس نیومده که بمونه زندگی هم به همین چند روز این دنیا خلاصه نمیشه خدا خودش میگه (وَ الْآخِرَهُ خَیْرٌ وَ أَبْقى) آخرتتون بهتر و پایدارتره
خودت را آواره نکن ،بدترین آسیب ها و ضربه های روحی را به بچه هاتون وارد می کنید ،نیت کن بگو خدایا من با تو معامله می کنم راه را برام باز کن
من ازت میخوام پرقدرت برگردی سر زندگیت، بشین با همسرت با آرامش حرف بزن بهش بگو هم تو اشتباه کردی هم من اما خشت خشت این زندگی رو با هم ساختیم مگه اول زندگیمون چی داشتیم؟ الان که باید به آینده شیرین خودمون و بچههامون فکر کنیم یک دفعه بیاییم کل این زندگی رو با خاک یکسان کنیم
باز هم گفت سخته نمیتونم
بهش گفتم سخت که هست اما خدا میگه بعد از سختی آسونی هست ،این سختیها رو باید به جون خرید. تو ملکه ی این زندگی هستی ،گاهی وقت ها من فکر میکنم پادشاهان قدیم چقدر خاطرخواه و کشته مرده دور و برشون بوده اما ملکه با اینکه شاید خیلی چیزها را به چشم خودش میدیده یا میشنیده همیشه جایگاه خودش را حفظ می کرده، حواست باشه زود میدون خالی کردن شما در برابر یک غریبه ی تازه وارد یعنی اینکه شما از همون اول هم جایگاه ملکه بودن خودت را در زندگیت نشناختی، باید اینقدر با قدرت سر خونه و زندگیت بایستی و براش بجنگی که هیچکس جرأت ورود به حریم زندگی شما را پیدا نکنه
نگاهم کرد،انگار برق امید رو تو چشماش میدیدم،دستش را مشت کرده بود این بار گفت باشه میرم باهاش حرف میزنم اما….
گفتم اما نداره اگر واقعا بخوای مطمئن باش که راضیش میکنی و البته توصیه آخر همونطور که برای یادگیری رانندگی و آشپزی و کارهای دیگه وقت میگذارید و هزینه میکنید برای یادگیری اصول همسرداری و تربیت فرزند هم وقت بگذارید و هزینه کنید.
انگار آرامش پیدا کرده بود محکم دست داد و رفت و من امیدوار به اینکه اصل مطلب رو منتقل کرده باشم و تونسته باشم یه زندگی دیگه رو نجات بدم.
خدا قوت به همه ملکه های سرزمینم که در جهاد همسرداری موفق و نمونه اند.
آذر مرادی پور