بررسی احتمال ورشکستگی” شرکت سنگ آهن مرکزی ایران-بافق
آیا طبق آمار و اطلاعات موجود در “صورت های مالی” و “مدل های علمی” شرکت سنگ آهن مرکزی ایران-بافق عن قریب به ورطه ورشکستگی کشیده خواهد شد؟در اینصورت مسئول فجایع امروز شرکت چه کسی یا چه کسانی خواهند بود؟
به نظر می رسد شرکت سنگ آهن مرکزی ایران با محوریت معدن چغارت که به مدت چند دهه تنها و بزرگترین معدن سنگ آهن کشور بود پس از انقلاب شکوهمند اسلامی و عدم توسعه آن روز به روز ضعیف تر و با جدا شدن تمامی آنومالی های آن به غیر از سه چاهون، به یکی از معادن غیر مهم کشور تبدیل شده است.
با حضور مهندس دهستانی در رأس هرم مدیریتی شرکت و تلاش شبانه روزی چندین ساله، با راه اندازی کارخانه کنسانتره سازی در سال ۸۳ و بعد از آن، شرکت جانی دوباره گرفت و در صورتی که این واحد راه اندازی نشده بود در سال ۹۴ شرکت سنگ اهن مرکزی ایران تعطیل می شد.
پس از دهستانی، در دوره مهندس احمدیه(مدیرعامل به ظاهر بومی) به مدت شش سال هیچ حرکت قابل ذکری برای توسعه شرکت صورت نگرفت.
پس از ایشان در زمان مدیریت آقای عسکری و با درخواست کارکنان،فشار نماینده مردم در مجلس و پیگیری مداوم مدیریت وقت، ساخت کارخانه گندله سازی کلید خورد و در زمان آقای فلاح به سختی، با ترک طرف خارجی پروژه به خاطر مشکلات تحریم، به هر نحو ممکن پروژه گندله سازی ۵ میلیون تنی راه اندازی گردید.
با تغییر دولت و با روی کار آمدن سید محرومین تیم مدیریتی شرکت سنگ آهن به کلی تغییر کرد.
تیم جدید که در روز اول وعده سرمایه گذاری ۵۰ هزار میلیارد تومانی را داشت با گذشت دوسال از آغاز بکار، نه تنها یک ریال سرمایه نیاورد،متاسفانه با عنایت به صورت های مالی شرکت،بیم آن می رود در پایان سال جاری بدهی فراوانی برای شرکت بر جای بگذارد.
در اینکه اصلی ترین دلائل این مشکلات چیست شاید بتوان “توهم دانایی“ تیم حاکم بر شرکت را عنوان کرد که برخی بدون یک روز سابقه اجرایی در حوزه معدن و معدن کاری عنان امور را بدست گرفته و شرکت را به اینجا رسانده اند.ا
اخیراً گزارش مجمع عمومی سالیانه شرکت در سال ۱۴۰۱ در صفحاتی به موضوع “بررسی احتمال ورشکستگی“ شرکت سنگ آهن مرکزی ایران-بافق و مقایسه این احتمال با رقبایی همچون چادرملو و گل گهر پرداخته است.
در این گزارش جهت پیش بینی احتمال ورشکستگی شرکت با استفاده از سه مدل “آلتمن“ ،“اسپرینگت“ و “زیمسکی” بررسی شده است.
لازم به ذکر است آلتمن از طریق تجزیه و تحلیل ممیزی چندگانه و از میان ۲۲ نسبت مالی که به نظر وی بهترین پیش بینی کننده ها برای پیش بینی ورشکستگی بودند ، ۵ نسبت را به صورت ترکیبی به عنوان بهترین پیش بینی کننده ورشکستگی انتخاب کرد.
در این مدل ۵ متغیر به شرح زیر با ضرایب ثابتی تعریف و حاصل را Z نامگذاری نمود.
۱) سرمایه در گردش تقسیم بر کل دارایی
۲) سود انباشته تقسیم بر کل دارایی
۳) در آمد قبل از بهره و مالیات تقسیم بر کل دارایی
۴) ارزش بازار حقوق صاحبان سهام تقسیم بر ارزش دفتری بدهی
۵) کل فروش تقسیم برکل دارایی
در این مدل اگر z محاسبه شده برای شرکتی کوچکتر از ۸۱/۱ باشد ، آن شرکت ورشکسته و اگر بین ۸۱/۱ و ۶۷۵/۲ باشد ، شرکت در ناحیه ورشکستگی قرار دارد و اگر بزرگتر از ۶۷۵/۲ باشد احتمال ورشکستگی آن خیلی کم است.
آلتمن برای آزمون مدلش ۶۶ شرکت را که شامل ۳۳ شرکت ورشکسته و ۳۳ شرکت عادی بود ؛ مورد استفاده قرار داد. میزان موفقیت مدل وی ۹۵ % بود .
ذیلاً صفحاتی ازگزارش مجمع جهت اطلاع آورده می شود تا از اوضاع نگران کننده شرکت سنگ آهن مطلع گردید:
همان طور که در نمودار مشخص شده طبق بررسی شرایط شرکت با استفاده از روش آلتمن احتمال ورشکستگی شرکت سنگ آهن مرکزی ایران بر خلاف دو مورد دیگر در سال های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ خیلی زیاد برآوردگردیده است.
در مدل اسپرینگت هم برخلاف اینکه شرایط شرکت چادرملو خوب هست و گل گهر نیز مشکل خاصی ندارد سنگ آهن مرکزی با مشکل جدی روبروست .
در روش زیمسکی هم تنها سنگ آهن مرکزی با خطر جدی ورشکستگی روبروست.
حال چند سوال :
آیا تیم فعلی مدیریت شرکت سنگ آهن مرکزی بافق پاسخی برای این گزارش به رسانه و افکار عمومی دارند؟
دوم :
در جلسه مجمع عمومی کدام یک از مدیران یا پرسنل بومی شرکت حضور داشته اند؟آیا آنها متوجه فاجعه در حال وقوع شده اند؟
سوم :
چرا مدیران بومی و غیربومی این شرکت سخنی از این ماجرا به میان نیاورده و سکوت کرده اند؟
امضاء محفوظ