نیت خیر یک بافقی و برآورده شدن آرزوی یک خانواده شمالی
تیرماه سال ۱۴۰۱ بود که به اتفاق به همراه خانواده و با همراهی تعدادی از دوستان به روستای سورباتان سفر کردیم. سوباتان روستایی بسیار زیبایی است در ارتفاعات شهرستان تالش در استان گیلان.
این روستای زیبا و رؤیایی پر است از اسبهای وحشی و کوهای یک دست سرسبز و بکر که هنوز شبکه برق ندارد اما جاذبه های زیادی مانند دریاچه نئو، جنگلهای الچالق (آلوچه وحشی) ، دره عقابها و آبشار ورازان آن آنقدر جذاب است که حیف است از نزدیک نبینید. البته برای رفتن به این روستا بهتر است با یک لیدر محلی هماهنگ شوید.
در یکی از روزها وقتی با راهنمای محلی از آبشار ورازان بازدید داشتیم میهمان یک خانواده مهربان روستایی شدیم که در آن مکان کلبه ای داشتند و با چایی آتشی و آش دوغ و … به گردشگران خدمات می دادند و امرار معاش می کردند.
در حال گپ و گفت بودیم که راهنمای تور خیلی آهسته به یکی از همراهانمان که از بافقی های اصیل و نجیب بود گفت: این زن و شوهر حدود ۲۰ سال هست که ازدواج کرده اند اما متاسفانه بچه ای ندارند و چون هزینه های دکتر و دوا برای درمان بالاست تاکنون پیگیری نکرده اند.
از مسافرت که برگشتیم متوجه شدم خانواده بافقی بعد از برگشت از سفر با همان راهنمای محلی تماس گرفته اند و پیشنهاد داده اند اگر این زن و شوهر روستایی تمایل دارند برا بچه دار شدن به یزد سفر کنند حاضرند تمام هزینه های رفت و آمد، اسکان، غذا، درمان و بیمارستان آنها را بپردازند.
آن زن و شوهر روستایی آبان ماه ۱۴۰۱ به یزد مسافرت می کنند و زیر نظر خانم دکتر راضیه دهقانی فیروزآباد متخصص نازایی قرار می گیرند و بعد از ۶ ماه آماده سازی رحم، در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۲ تحت عمل ای وی اف قرار می گیرد و امروز که این مطلب را برای شما می نویسم در۱۰ بهمن ۱۴۰۲ خبر دارد شدم صاحب دختر خانمی شده اند به اسم هلنا.
دوست دارم این مطلب را منتشر کنید تا نیت خیر این خانواده بافقی که حاضر نشدند اسمی از آنها برده شود ماندگار و الگویی برای کسانی باشد که دنبال کارهای خیر و ماندگارند.