پدیده ای نا مبارک به نام شخصیت زدگی!
همیشه از زبان بزرگان اسلام شناس شنیده ایم که معیار سنجش و امتیاز دهی به افراد باید بر اساس حق و میزان پایبندی افراد به حق باشد و هرگز نباید هیچ شخصی را به لحاظ این که در گذشته دارای سوابق خوبی بوده است ولی الآن از آن سوابق فاصله گرفته و حتی به آن ها ایمان هم ندارد مورد تمجید قرار داد که البته همین بزرگان شواهد و مثال های زیادی را از تاریخ ابتدای اسلام و یاران پیامبر اکرم برای مان نقل کرده اند و البته بسیار هم شنیدنی و قابل توجه هستند.
اما نکته ای که ذهن من را به خودش مشغول کرده و آزار می دهد آن است که همین به اصطلاح بزرگان اسلام شناس در مواقعی این اصل مسلم که ملاک سنجش افراد حق است و نه چیز دیگر را به کلی از یاد برده و یا لا اقل توجیهاتی برای خودشان دارند که البته فقط برای قانع کردن خودشان به کار می آید و بس. حال سؤال بنده این است که پس آن اصل مسلم چه شد؟
خیلی طولانی نمی کنم و به اصل قضیه می پردازم:
به گزارش پایگاه اطلا ع رسانی دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری مدّ ظلّه العالى آقاي دکتر علي لاريجاني رييس مجلس شوراي اسلامي با مرجع عاليقدر حضرت آيتالله العظمي مظاهري«مدظلّهالعالي» ديدار کرد.
حضرت آيتالله العظمي مظاهري در اين ديدار بر ضرورت تعامل بين قواي سهگانه و وحدت و هماهنگي مسئولان نظام براي پيشبرد اهداف والاي جمهوري اسلامي ايران تأکيد کرده و خاطرنشان کردند: در شرايط فعلي که زمينۀ وحدت و هماهنگي بين مسئولان نظام و سران قوا فراهم شده است، همه بايد با وحدت و همسويي و همگامي هرچه بيشتر از اين فرصت کمنظير، نهايت بهرهبرداري را بنمايند و اقدامات جدّي براي رفع مشکلات کشور خصوصاً معضلات اقتصادي و معيشتي مردم به انجام رسانند.
ايشان در اين زمينه تأکيد کردند: بسيار بهجا است که سران سه قوّه به همراه رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام براي استمرار و تقويت هماهنگيها و يکپارچگي بين مسئولان نظام، به صورت مرتّب تشکيل جلسه دهند و ضمن پيشبرد امور، از بروز و ظهور هرگونه اختلاف جلوگيري کنند.
حضرت آيتالله العظمي مظاهري با اشاره به معضلات فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي کشور، نابساماني در امور اقتصادي را مهمترين معضل فعلي مردم و کشور دانسته و افزودند: سامان دادن اوضاع اقتصادي و حلّ معضلات معيشتي مردم بايد در اولويّت اوّل برنامهها و اقدامات دولت و مجلس قرار گيرد و در اين رابطه بيش از گذشته نياز به هماهنگي و مشورت و وحدت بين قوا و مسئولان احساس ميشود.
از حضرت آیت الله دو سؤال اساسی دارم:
1- واقعاًشما و امثال شما هنوز هم معتقدید که آقای هاشمی بر سابقه خود (البته قابل بررسی) باقی مانده است که این چنین سعی دارید او را بر مسند تصمیم گیری بنشانید؟ شما و همه اهل انصاف را به بررسی مواضع جناب هاشمی حداقل از سال 88 به این طرف و تا این زمان دعوت می کنم.
2- اگر سؤال اول را وارد نمی دانید سؤال دوم قطعاًوارد است که با توجه به برگزاری جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام! که همه رؤسای سه قوه در آن شرکت دارند دیگر چه لزومی به برپایی جلسات جداگانه سران سه قوه با حضور آقای هاشمی رفسنجانی است؟
اللهم اجعل عاقبة أمرنا خیراً
محمد هادی سمتی
اقای سمتی.سلام.
من تعجب می کنم که شما چرا نمی خواهید واقعیت را بپذیرید.مردم به روحانی رای دادندفقط به این علت که هاشمی و خاتمی از او حمایت کردند.وگرنه فرق روحانی با دیگر کاندیداها چه بود.ضدیت شماو باندتان با هاشمی دردی را دوا نمی کند.
مردمی که 8 سال پیش از هاشمی بدشان می امد به احمدی نژاد رای دادند و این قدر احمدی نژاد کار را خراب کرد که مردم بیچاره دوباره مجبور شدند به هاشمی و یاران او روی بیاورندیعنی از چاه درامدند و دوباره در چاله افتادند.
اقای سمتی برادر عزیز.واقعاهنوز در قداست سیاست مانده اید. سیاست یعنی حقه و نیرنگ و دوز و کلک.
هرکس به فکر منافع خویش است.از بالا تا پایین.
مخالف جریان مردم حرکت نکنید .اگر هم نوبتی باشد فعلا دو دست ایناست.مطمئن باشید همین مردم فردا از روحانی هم دلزده می شوند و دوباره نوبت شما می شود.