رابطه مجسمه های شیر سنگی و عقلانیت دینی
انتشار مطلبی در وب سایت بافق فردا با عنوان میدان چهارده معصوم (ع) و مجسمه شیر سنگی!!! به قلم دوست گرامیام، فاضل ارجمند جناب آقای حجت الاسلام سید عباس حسینی باقر آبادی (دام عزه) و اظهار نظر مخالف برخی از خوانندگان نگارنده را بر نگارش متن ذیل وا داشت تا ان شاء الله مورد استفاده همگان قرار بگیرد.
قبل از ورود به موضوع اصلی این نوشتار باید به این نکته توجه کرد که مطلب منتشره از چند جهت قابل بررسی است؛ اول از جهت حکم فقهی مجسمه سازی که باید در جای خود به آن پرداخته شود، دوم از جهت سیستم زیبا سازی محیط و سوم هم از جهت اهمیت یا عدم اهمیت برخی از نمادها، که البته بنده فقط از یک جهت به آن خواهم پرداخت.
اما در این مجال به بررسی این موضوع از جهت عقلی میپردازم:
1- از مهمترین موضوعات در مباحث دینی که توسط علمای نامدار شیعه مطرح گردیده است بحث عقل و جهل است که ابتدا در قرآن کریم مطرح گردیده است.
شاهد بر این مطلب:
الف) واژه عِلم 779 بار در قرآن کریم آمده است.
ب) واژه ذِکر 274 بار بیان شده است.
ج) واژه عقل 49 بار آمده است.
د) واژه فقه 20 بار آمده است.
ه) واژه فکر 18 بار ذکر گردیده است.
و) واژه لُبّ “عقل خالص” 16 بار بیان شده است.
ز) واژه تَدَبُّر 4 بار ذکر گردیده است.
ح) جمله “أفَلا تَعقِلُونَ” 13 بار آمده است.
ط) جمله “لَعَلَّکُم تَعقِلُونَ” 8 بار بیان شده است.
ی) جمله “لَعَلََّهُم یَتَفَکَّرُونَ” 3 بار آمده است.
ک) جمله “أفَلا یَتَفَکََّرُونَ” 1 بار آمده است (1) .
این حجم آیات و واژهها گویای این است که دین ما، دین خرد است.
2- علاوه بر قرآن کریم به عنوان منبع اصلی دین، در روایت اهل بیت عصمت و طهارت نیز به این موضوع پرداخته شده است تا جایی که در کتابهای روایی ما از جمله در کتاب شریف «کافی» که توسط مرحوم شیخ کلینی از علمای بزرگ شیعه به رشته تحریر درآمده است یک باب با عنوان «کتاب العقل و الجهل» وجود دارد.
در این جا به عنوان نمونه دو روایت را ذکر میکنم:
روایت اول: عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ لِی جَاراً کَثِیرَ الصَّلَاةِ کَثِیرَ الصَّدَقَةِ کَثِیرَ الْحَجِّ لَا بَأْسَ بِه قَالَ فَقَالَ یَا إِسْحَاقُ کَیْفَ عَقْلُهُ قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَیْسَ لَهُ عَقْلٌ قَالَ فَقَالَ لَا یَرْتَفِعُ بِذَلِکَ مِنْهُ (2). اسحاق بن عمار گوید به حضرت صادق عرض کردم: قربانت گردم من همسایهای دارم که نماز خواندن و صدقه دادن و حج رفتنش بسیار است و عیب ظاهری ندارد فرمود عقلش چطور است گفتم: عقل درستی ندارد فرمود: پس با آن اعمال درجهاش بالا نمیرود (3).
روایت دوم: عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ ذُکِرَ عِنْدَهُ أَصْحَابُنَا وَ ذُکِرَ الْعَقْلُ قَالَ فَقَالَ ع لَا یُعْبَأُ بِأَهْلِ الدِّینِ مِمَّنْ لَا عَقْلَ لَه (4). حسن بن جهم گوید: جمعی از یاران ما خدمت حضرت رضا علیه السلام سخن از عقل بمیان آوردند. امام فرمود: دینداری که عقل ندارد اعتنائی به او نباشد (5).
3- با توجه به اهمیت این موضوع یعنی عقل و تعقل در فرهنگ اسلامی ما بنابراین میتوان گفت پایه و اساس دین بر روی عقل و تعقل بنا شده است.
با ذکر نمونه های فراوان قرآنی و روایی میخواهم به این نتیجه برسم که در مورد مسائلی از قبیل آن چه در نوشتار دوست گرامیام به آن پرداخته شده است باید قبل از هرچه چیز به عقلمان رجوع کنیم و ببینیم آیا با عقل تطابق دارد یا خیر.
4- اما در پایان در پاسخ به نظرات چند تن از خوانندگان مطالبی را عرض میکنم:
خواننده ای این نظر را نوشته بودند که:
آقای حسینی مگر شیر چه اشکالی دارد مطمئن باشید اگر هر مجسمه ای با هر عنوانی باشد امثال شماها گیر میدهند شیر نشان ایران زمین است زیبا سازی شهر هر جور که باشد جالب است شیر باشد یا عقاب یا مجسمه وحشی بافقی.
این خواننده گفتهاند زیبا سازی شهر هر جور که باشد جالب است غافل از این که این حرف کاملاً غیر عقلی و منطقی است و ما نمیتوانیم اجازه بدهیم که هر چیزی به عنوان زیبا سازی فضای شهر را پر کند هرچند به نظر نگارنده این سطور زیبایی در این مجسمهها یافت نمیشود.
خواننده دیگری این چنین نظر خود را مرقوم داشتهاند که:
آقای حسینی اگر مشکل با حذف دو تا مجسمه شیر حل میشود خوب اون را هم بردارید و خیال همه را راحت کنید عزیز من تا کی باید ما خودمان را درگیر این مسائل کنیم. بابا؛ دنیا وارد مرحله جدیدی از زندگی شده و شما هنوز در این مسائل غوطهور هستید خجالت داره به خدا.
در پاسخ به ایشان و صاحبان این تفکر بسیار خطرناک باید عرض کنم که اولاً ما حق نداریم به مسائل یا کارها یا حتی حرفها سطحی نگاه کنیم و به آنها توجهی نکنیم. ثانیاً این که گفتهاید نباید خود را درگیر این مسائل کنیم نیز نشان از این دارد که میشود نسبت به مسائل پیرامون بی تفاوت بود که اصطلاحاً به آن اباحی گری میگویند مثل این که دیدم شخصی پشت شیشه ماشین خودش نوشته بود «زگهواره تا گور را بی خیال!» این طرز تفکر که چون دنیا وارد مرحله جدیدی شده است پس نباید به خیلی از چیزها کار داشت یا به قول معروف گیر داد به طور کاملاً نامحسوسی سر از انکار ضروریات دین و خدای ناکرده غوطهور شدن در پرتگاه کفر در میآورد که ان شاء الله این خواننده محترم به پیامد سخنان خود واقف نبودهاند و از روی غرض نبوده است.
در آخر این که، کسانی باید خجالت بکشند که نسبت به پدیده های فرهنگی و شبه فرهنگی غافل هستند یا این که احیاناً با فرهنگ دینی ضدیت دارند.
به امید آن که همه ما از عقل و قوه تعقل که باعث تفاوت بین انسان و حیوان گردیده است بهرهمند گردیم.
شهر مقدس قم
محمد هادی سمتی
24/1/1391
بعد از ظهر یک روز بهاری
پی نوشت ها:
(1) حقایق و خرافات از نگاه دین، سخنرانیهای حضرت آیت الله حاج سید احمد خاتمی «دامت برکاته»، تدوین و تحقیق سید علی اکبر حسینی نیشابوری
(2) کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – الإسلامیة)، 8 جلد، ج 1؛ ص 24 دار الکتب الإسلامیة – تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.
(3) اصول کافی-ترجمه مصطفوی، ج 1، ص: 28
(4) کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – الإسلامیة)، 8 جلد، ج 1؛ ص 28 دار الکتب الإسلامیة – تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.
(5) اصول کافی-ترجمه مصطفوی ج 1، ص : 32
آقایان حسینی وسمتی پس روز عاشورا که بعضی از هیأتها تختی که دارند شیر بالای ان است پس این هم اشکال دارد پس لقبی هم که به مولایمان حضرت علی (ع) داده اند (اسدا…) جای تامل دارد.