همه ارادتمندان هاشمی رفسنجانی بخوانند!
این روزها هاشمی رفسنجانی و همه ارادتمندانش سعی بسیار زیادی دارند که پایگاه اجتماعی هاشمی ۹۰ ساله را احیاء کنند و از کما بیرون بیاورند.
در این میان سایت رسمی هاشمی رفسنجانی که به اعتراف ( البته تأمل بر انگیز از این جهت که چطور شخصی که توان اداره سایت رسمی خودش را ندارد پس چگونه با کمک همه ارادتمندانش زمین و زمان را به هم دوخت که بگوید من توان اداره کشور را در سطح ریاست جمهور دارم ) خود هاشمی بدون هماهنگی با او اقدام به انتشار طرح «حذف شعار مرگ بر آمریکا» کرده است از مدتی پیش صرفاً ، دقت کنید صرفاً برای خارج سازی هاشمی از کما مطالبی را از قول بزرگان مملکت از جمله رهبر فرزانه ،بصیر و مظلوم انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای نقل می کند تا به زعم خویش هاشمی را بر قله بزرگی بنشانند.
در این میان سایت رسمی هاشمی رفسنجانی تا کنون یک نقل قول از حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای را دقیقاً با دو تیتر متفاوت ( به گونه ای که خواننده با دیدن تیتر تصور نمی کند محتوای این تیتر تکراری است ) منتشر کرده است که عین این دو تیتر را این جا درج می کنم :
۱- هاشمی از امام نگوید، که بگوید؟
۲- کنایۀ تلخ رهبری به تخریب هاشمی
۳– امام شناس تر از هاشمی سراغ ندارم
البته این تیتر آخری را نتوانستم در سایت رسمی هاشمی پیدا کنم که ظاهرا از آرشیو پاک شده است.
اما قبل از این که مطلب اصلی این یادداشت را مطرح کنم توجه شما را به محتوای مشترک هر سه تیتر بالا جلب می کنم:
گزیده این سخنرانی به نقل از سایت رسمی هاشمی بدین شرح است:
«دشمن تبلیغ مىکند که با رفتن امام، دوران امام تمام شد! دشمن غلط مىکند. ما هم گفتیم، اعلامیه دادیم، حرف زدیم، همهى مردم هم اثبات کردند که نخیر، دوران امام، با رفتن جسمانى و ظاهرى ایشان تمام نشد و نخواهد شد. این ثابت شد؛ اما این دشمن است که مىگوید. مبادا یک عده دوست نادان در داخل کشور، به عنوان دلسوزى، به عقل ناقص خودشان چیزى را در گوشهیى نشان کنند که خیال نمایند این با خط امام و انقلاب نمىسازد و شیون سر بدهند که دوران امام تمام شد. اگر چنین سخنى – ولو با اشاره – از زبان کسى صادر بشود، دشمن شاد خواهد شد؛ مواظب باشید.
امروز بحمدالله در رأس دستگاههاى اجرایى کشور، کسى است که امام در تمام طول دوران انقلاب و قبل از آن و بیشتر از همه بعد از انقلاب تا لحظهى وفاتشان، نهایت اعتماد و اطمینان را به او داشتند؛ رئیسجمهور ما. ایشان کسى است که اینقدر مورد اعتماد امام بود، اینقدر به امام نزدیک بود، حرفهاى امام را بیشتر از آنها شنیده، درد دلهاى امام را بیشتر از دیگران شنیده و خبر دارد. حالا عدهیى همینطور حرف مىزنند و اصلاً نمىدانند که حرف دل امام چه بود!
مؤذن بانگ بىهنگام برداشت / نمىداند که چند از شب گذشته است
چنین آدمى حالا در رأس امور ماست. من هم به امور واقفم و مىبینم که در مملکت چه کار مىشود. من آدم بىخبرى نیستم. همهى این اوضاع اجرایى کشور را از نزدیک، هشت سال تجربه و لمس کردهام. قبل از آن هم، از اول انقلاب در شوراى انقلاب و دیگر جاها بودهام. مگر ممکن است امروز کسى حتّى به خاطرش بگذرد – چه برسد به عمل – که از آن جهتگیرى و چارچوبِ ترسیمشدهى انقلاب تخطى کند، که حالا یک عده دایههاى مهربانتر از مادر، مرتب در اینجا و آنجا مىنشینند و ذهن مردم را خراب مىکنند؟!»
و اما حرف بنده ( که به نظرم برای اثبات عدم اعتقاد هاشمی به ولایت فقیه همین یک حرف کافی است ) با آقای هاشمی و همه ارادتمندانش این است که :
چگونه است که هاشمی باید با نقل قولی تکراری از حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای درباره او بر قله بزرگی بنشیند اما همین هاشمی در بیانیه ای که به مناسبت ۱۴ خرداد ۹۲ توسط او صادر شده است ( با عنوان خط امام را باید بی انحراف برویم ) بعد از تعریف و تمجید های جهت دار از پیر سفر کرده جماران و رهبری که جام زهر را نوشید و جان به دوست تقدیم کرد بدون حتی کوچترین نامی از جانشین امام امت بیانیه اش را چنین ادامه می دهد:
اینک ۲۴ سال پس از آن واقعه عظیم، ماییم و آرمانهایی که آن بزرگوار برای ملتها و امتها ترسیم کرده بود. هرچند هر روز که از عمر زمینیمان میگذرد، خلاء وجودی آن پیر فرزانه را بیشتر حس میکنیم، اما وظیفه ماست که نگذاریم گذشت زمان و تلاش خزنده مخالفان آن عزیز، غبار فراموشی و انحراف بر آیینه افکارش بنشاند.
مگر نه این است که هر کسی با سلاح منطق و انصاف تنها همین بیانیه را بخواند خواهد دید که برای هاشمی اساساً شخصیتی به نام جانشین امام امت آن هم در قامت رهبری فرزانه ،بصیر و مظلوم قابل تصویر نیست.
محمد هادی سمتی / یکشنبه ۲۸ مهر ماه سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی
آقای قاسم زاده ولمون کن شما هم
مثل اینکه زیاد بی خبر شدی که اینا رو درج میکنی