شاید بهتر بود در محرم به جای اینهمه گروه گروه شدن با هم می شدیم
دوباره ماه محرم ، ماه عشق آمد . ماهی که شیعه و به وجود آن افتخار می کند . ماهی که اسلام به آن مدیون است . با آمدنش خاطرات دوران کودکی ام زنده می شوند . آن روز ها که دستان کوچکم را در دستان پدرم قرار می دادم و با او در عزاداری شرکت می کردم اما :
نمی دانم چرا همراه او فقط گودال قتلگاه را شناختم نه امام حسین (ع) را ؟! همچنین سوالات زیاد دیگری نیز در ذهنم است که نمی دانم چرا هنوز پاسخش را نیافتم .
نمی دانم چرا عزاداران در خیابان ها راه می افتند و عزاداری می کنند مگر عزاداری در خیابان با عزاداری در حسینیه ها و مساجد فرق دارد ؟ مگر ثوابش بیشتر است ؟ نمی دانم شاید می خواهند رحمی به تماشاگران بکنند که دور تا دور خیابان می نشینند و فقط نظاره می کنند و می گویند دیدن ثواب دارد ؟!
و چقدر ناپسند که آنان که از امام حسین (ع) پند می گیرند وقتی عزاداریشان تمام می شود و می روند ، خیابان را زباله دان خود می دانند و دلم به حال آن رفتگر می سوزد که چقدر از این روز خسته می شود ؟!
نمی دانم چرا آنهمه اسباب نمایش به خیابان می آوردند ای کاش تنها برای ثواب باشد نه خودنمایی که بگویند هیئت ما چقدر بزرگ است ؟! منافقی به تمسخر می گفت : ((مگر روابط دختر و پسر در ماه محرم آزاد می شود ؟ )) چقدر دلم از حرفش گرفت مگر ما چه کرده ایم ؟!
نمی دانم ، شاید بهتر باشد اینبار خودمان را از بالا ببینم تا بفهمم علت چیست که گاه بهانه به دست کسانی می دهیم که چشم دیدن ما را ندارند ؟!
نمی دانم چرا اینهمه هیئت در شهر ماست مگر امام حسین (ع) یک هیئت با هیئت دیگری فرق دارد ؟! یا شاید می خواهیم که حس حکومت انسانیمان را با دستوردهی در هیئت ها برطرف بر طرف کنیم ؟!
نمی دانم ، اما می دانم اگر صادق بودیم شاید بهتر بود به جای اینهمه گروه گروه شدن با هم می شدیم و یک دل برای سالارمان سینه می زدیم . شاید آنوقت از اتحادمان که این همه امام حسین (ع) بر آن تاکید داشت بیشتر ثواب می بردیم .
من هیچ نمی دانم
اما می دانم ما اینقدر ها هم که ادعا داریم ، صادق نیستیم وگرنه . . .
نویسنده :سرو
البته درست است کاش با نام می نوشتی نه با ادعای سرو