درنگی در انتخاب و انتصاب
دومین مرحله انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی هم برگزار و نمایندگان منتخب راهی بهارستان شدند تا با تکیه برصندلیهای سبز مجلس سرخی دوندگی های رقابت انتخاباتی شان فروکش کرده ،زردی شعارهای داده شده را مورد بررسی قرار دهند و اگر وقتی هم داشتند قوانینی را به تصویب برسانند که برای ملت، امنیت ، رفاه و سعادت به ارمغان آورد.
آری با پایان دور دوم انتخابات، ماراتن انتخاب شدن در حوزه مهریز یعنی یکی از وسیعترین حوزه های انتخاباتی کشور که نیمی از وسعت استان یزد برای داشتن یک نماینده را شامل می شود پایان یافت مسابقه ای که تحلیل دوران تبلیغات و مشارکت مردم شهرهای هم حوزه ای در آن نه تنها بسیاری از مشکلات این حوزه برای راهیابی یک نماینده به مجلس را روشن می کند بلکه مواردی از قبیل نوع عملکرد خود شخص یا منسوبین و حتی همشهریان وی در انتخاب مردم را بخوبی نشان خواهد داد.
اگر به تعداد آراء در شهرهای مختلف حوزه مهریز نگاهی بیاندازید اولین چیزی که دستگیرتان می شود این است که برد با کسی است که از شهری باشد که جمعیتش بیشتر باشد وقتی شهر مهریز بتواند 28691 نفراز افراد واجد شرایط رای دادن را به میدان بیاورد و وحدت کلمه روی نامزد مورد نظرش را همگانی کند مسلما برگ برنده ای دارد که شهری مثل ابرکوه با 23707 رای در این سالها به دست نخواهد آورد هرچند نامزد مورد نظرش علاوه بر خود آن شهر در دو شهر دیگر یعنی خاتم و بافق حائز اکثریت آراء شود حال بماند که مردم بافق و بهاباد هم دلخوش اینند که با تغییر حوزه انتخابیه شان بتوانند برای اولین بار نماینده ای بومی به مجلس بفرستند( که این تغییر حوزه به تصویب مجلس نرسید) و حتی اگر این تغییر با اتصال این دو شهر با مهریز صورت پذیرد باز بافق و بهاباد شانسی برای داشتن نماینده بومی در مجلس نخواهند داشت چرا که مهریز دارای اکثریت جمعیت رای دهنده خواهد بود.
شاید بگویید اگر بافق و بهاباد باهم یک نامزد معرفی کنند شانسشان بیشتر خواهد شد که در جواب باید بگویم اتحاد بافق و بهاباد خیال بیهوده ای بیش نیست و این موضوع را دور اول همین انتخابات به خوبی نشان داد.
در خصوص عملکرد خود شخص ،منسوبین و همشهریان یک نامزد و تاثیر آن بر انتخاب شدن هم باید بگویم در دور دوم انتخابات مجلس در شهری مانند بافق که 57 درصد مردم نسبت به دور اول شرکت کردند رای ندادن 6150 نفر از 13881 نفر رای دهنده به نماینده قبلی نه به خاطر سوء عملکرد وی بلکه بیشتر به خاطر نارضایتی این مردم از عملکرد همشهری او در مرکز قدرت استان و از طرفی همراهی برخی از فرهیختگان بافقی با نامزد رقیب بود.و این یعنی تاثیر سوء ارتباط هم وطنی با یک شخص صاحب نفوذ در قدرت بود هرچند تاثیر این رابطه در بالاتر بودن رای مردم بافق به وی به خاطر امتیازهایی که در روزهای رقابت گرفته شد نیز نمایان است.
به نظر می رسد ساکن شدن قدرت دولتی و نمایندگی در دست مردمان یک شهر به طوری که مراکز حساس تصمیم گیری یک استان با حضور همشهریان آنها اشغال شود اگرچه در کوتاه مدت بهترینها را برای آن شهر رقم می زند اما دیری نمی پاید که حتی اگر افرادی از آن شهر بهترین عملکرد را داشته باشند مورد بی مهری مردم واقع شده و برای پس زده شدنشان چه اتحادها که صورت نخواهد گرفت.
لذا اگر امکان این باشد که در منصبهایی که انتخاب شدن معنا ندارد مسندهای قدرت را به صورت چرخشی بین شهرها تقسیم کرد تا در دوران حاکمیت یک شهر بر استان، هر شهر بتواند آنچه در چنته مدیریی دارد رو کند، هم قدرت و ثروت بصورت عادلانه بین شهرهای یک استان تقسیم می شود و هم طلسم محروم نگه داشته شدن برخی شهرها که در طول تاریخ نتوانسته اند انتخاب یا منصوب شوند برچیده خواهد شد و از طرفی پروژه ستیزه گری با مردم شهری که توانسته در راس باشد آنگونه که امروز در استان شاهدیم رخ نخواهد داد.
محمد علی قاسم زاده
البته اتحاد مهریز باشهرهای استان های همجوار در این انتخابات را فراموش نکنید . 23 هزار رأی ابرکوه آراء سالم و بدون تقلب بود .