مردی که از شهرداری به شهریاری رسید
مردی که از شهرداری به شهریاری رسید
قدیما در بین مردم ضرب المثلی رایج بود به این مضمون که نون گندم شکم فولادی می خواهد و کدخدایی برازنده ی هرکسی نیست .
در یکی از روزهای گرم تیرماه بافق از خیابان عدالت عبور می کردم ناخدآگاه چشم به ساختمان های مسکن مهر افتاد وقتی که این همه محرومیت همراه با مظلومیت ساکنین این خانه ها دیدم افسوس خوردم که راستی چه میراثی به این مردم رسید ، مردمی که قرار بود در مسکن مهر با مهربانی زندگی کنند امروز گرفتار هزاران نامهربانی هستند ، ا ز دولت عدالت محور در این خانه جز بی عدالتی چیزی مشهود نیست . زباله ی خاکی که انباشته شده ، سیستم فاضلاب نامناسب ، نبود فضای سبز ، نداشتن آسانسور ،و هزاران درد و رنج دیگر که هرچه برای خودم حلاجی کردم به نتیجه ای نرسیدم.
راستی به این شعارهای زیبا و عامه پسند توجه کنید و یک بار دیگر مرور نمایید آوردن نفت بر سر سفرههاي مردم»، «ايجاد اشتغال براي جوانان»، «مسكنسازي براي عموم مردم»، «توسعه عدالت» و كابينه 70 ميليوني، تنها بخش كوچكي از وعدههاي فردي است كه سال 84 به ناگاه توانست نظرها را به خود جلب كند و از شهرداری به شهریاری برسد و به قول ریاست محترم مجلس بگم بگمش در کشور گوش فلک را کر کند و به زعم او همه دزد بودند الا او کاش از سر مهر سوار بر خود رو هایی که هنوز تحویل نداده میشد و از مشکلات مسکن مهر بافق که با وجود هزاران هکتار زمین در بافق در کنار و حاشیه ی راه آهن ساخته شده دیدن می کرد و جانمایی عالی مدیران خود را می دید و آفرین می گفت .
کاش شهردار زود شهریار گشته از جاده جنگی بافق – یزد دیدن می کرد و می دید قول های دولت دست پاکش هنوز اجرایی نشده .
در سال 84 همای پادشاهی بر شانه ی مردی در ایران نشست که شیخوخیت لازم را برای شیخ بودن نداشت .این مرد با شعارهایی پوپولیستی بر موجی که شرایط سیاسی برایش بوجود آورد سوار شد و به مدت هشت سال بی محابا موج سواری کرد و امروز این دولت میراث بر خرابی ها و بدهی ها میلیاردی این شهریار بگم بگم است .
قرار بود نفت را برسرسفره های مردم بیاورد .عدالت نوشیروانی را نه تنها در ایران اسلامی بلکه در گستره جهان توسعه دهد .کابینه ی هفتاد میلیونی جزآرزوهای این شهریار بود و روزی که رفت از کابینه ی 70 میلیونی بقایی جز بقایی نماند و صدای رسایی جز رسایی برایش نماند
محمود احمدينژاد، رييس دولت نهم جمهوري اسلامي ايران شد تا در شرايطي به ميز اول قوه مجريه كشور برسد كه تورم در كشور، رقم 11 درصدي را نشان ميداد، نرخ دلار در 900 تومان آرام گرفته بود و نقدينگي كشور، حدود 56 هزارميليارد تومان بود. او در دورهيي به پاستور رسيد كه كشور با رشد اقتصادي 6 درصدي از نگاه او دچار اشكالات فراواني بود و مافياها بايد دستشان رو ميشد ,و چقدر در این هشت سال خوراک تبلیغاتی برای رسانه های بیگانه آماده کرد و حالا از آن وعده های شکیل و زیبا چقدر به مرحله ی عملیاتی رسیده بماند تا بعد که مردم و تاریخ قضاوت کند .راستی قرار بود لیست مفسدان اقتصادی را از جیبش بیرون آورد آخرش ندانستیم مفسده چیست و مفسدان اقتصادی چه کسانی بودن و چرا این لیست هرگز از جیب این شهریار بگم بگم بیرون نیامد بالاخره نفیمیدیم به قول بافقی ها نو کج بود یا اوو کج بود ؟
عباس ابراهیمی خوسفی
احمدی نژادیهای بافق جواب بدن چرا ۸ سال جاده تکمیل نشد و با نفت ۱۴۰ دلار گازرسانی به بافق متوقف بود.. احمدی نژادیهای استان چواب بدن چرا و با چه مجوزی به بافق لشکرکشی کردند و یگان ویژه فرستادن برای سرکوب مردم. لیکن اکنون بنشینند و تماشا کنند شاید یاد بگیرند که میشود مدیریت بحران داشت و به جای سرکوب با مردم صبورانه رفتار کرد شاید یاد بگیرند به جای وعده گاز .خود گاز را به مردم بدهند و به رفاه مردم اهمیت بدهند. جالبتر اینکه تعدادی از احمدینژادیسمها خرده میگیرند که در جریان اعتصابات چرا حل بحران طولانی شد. چون دولت عدالتمحوری که میخواهد با زور با مردم سخن بگوید و رفتار کند رفته. چون تندروهایی که اصرار دارند همه چیز را سریع و تند بر طبق میل خود پیش ببرند دیگر نفسهای اخر را میکشند و دولتمردان تدبیر اصرار دارند امور را از راه قانونی و اصول صحیح اداری پیش ببرند و نه با تصمیمگیریهای آنی و یکشبه. چون هر چیزی راه حلی دارد و راه حل مشکلات بزرگ طولانی و مشکلتر است