مراقب کوتوله های سیاسی باشید
مراقب کوتوله های سیاسی باشید
امروز کشوری در جهان سربلند و موفق خواهد بود که هم از نظر اقتصادی ،فرهنگی ومخصوصا سیاسی ثبات نسبی داشته باشد . امروز دولتها هرچند از نظر اقتصادی توانمند باشند ولی در سیاست داخلی و خارجی از ثبات برخوردار نباشند نمی توانند در جهان خودی نشان دهند امروز که به برکت شبکه جهانی اینترنت جهان به دهکده ی کوچکی تبدیل شده و اطلاعات در کسری از ثانیه به اقصی نقاط جهان رد وبدل می شود هیچ کشوری نمی تواند دور خود حصاری بکشد و مردمش را محروم از دریافت و ارسال اطلاعات کند .
در حالیکه حضور شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک ، واتس اپ ، وایبر و هزاران رسانه ی دیگر در دنیا وجود دارد که به میلیونها نفر سرویس دهی اطلاعاتی و خبری می دهند .دولتها نمی توانند جلوی رد و بدل شدن اطلاعات را بگیرند و چنانچه با انواع مدل های تاریخ گذشته بخوانند مردم خود را در حصاری نادانی قراردهند مردم بیشتر نافرمانی اجتماعی می کنند .
با این مقدمه خواستم از کوتوله های سیاسی بنویسم اگر چه این واژه در تاریخ ادبیات سیاسی جهان عمر چندانی ندارند اما وابستگان به این رسم سیاسی با توسل به تهمت ، غوغا سالاری ، افکار پوپولیستی توانستند برای خود طرفدارانی دست و پا کنند
لذا در این وانفسای ردو بدل شدن اطلاعات دولتمردانی پیروز میدان هستند که از ادبیات دنیا پسند و مردم پسند استفاده کنند و با یک کلمه حرف بی ربط کشورش را یه انزوای سیاسی و اقتصادی نکشانند .
بی شک در هر کشوری هستند کوتوله های سیاسی که بازماندگان عرصه های دیپلماسی و مذاکره و منطق هستند . آنان که هنوز یاد نگرفته اند ادبیات سیاسی یک دولتمرد با ادبیات چاله میدانی و دوازه غاری از زمین تا آسمان فرق می کند . منطق این کوتوله های سیاسی که در همه ی کشورهای جهان این گروه نمود عینی دارند منطق تهمت ، و فرافکنی است . این کوتوله های سیاسی که خود شکست خورده ی منطق و گفتگوهستند به جای تجزیه و تحلیل اقدام به تحریف ، و تهمت می کنند . کوتوله های سیاسی منطق شان جنگ است این گروه همیشه نان خود را در گروه بلبشو سیاسی می بیند . جماعتی با استفاده از ادبیات چاله میدونی و دوازه غاری سعی می کنند با شعارهای عامه پسند و بعضا غیرقابل تحقق برای چند صباحی مردم را بدنبال خود بکشند .
کوتوله های سیاسی که معلوم نیست از چه منبعی تغذیه می کنند جماعتی که دوست دارند با آشفته کرئن افکار عمومی خودشان ناجی مردم و عقل کل معرفی کنند و با تخریب دیگران خودشان منجی مردم باشند در حالیکه تجربه نشان داده این قشر واپسگرا در اکثر تصمیمات خود شکست خورده اند یا برنامه هاشان نصفه و نیمه رها شده.
کوتوله های سیاسی که در تمام کشورها حضور دارند و خیلی مربوط به جهان سوم هم نیستند به جای همه باهم گفتمان همه با من را انتخاب می کنند و می گویند هرکه مثل من فکر نکند خائن و وطن فروش است آینان به جای توسل بر حقیت محوری به خشنونت محوری عقیده دارند و به قول زنده یاد دکتر علی شریعتی وای به روزی که زور لباس تقوا بپوشد .
کوتوله های سیاسی در تمام کشورها به مدیریت جزیره ای اعتقاد دارند و به جای مدیریت برنامه مدار دنبال انجام پروژه از کانال فله ای و دله ای هستند با هورا و کف زدن می خواهند مباحث اقتصادی و فرهنگی را به سامان برسانند مدیریتی که مربوط به دوران پارینه سنگی بوده هر چند در تمام دنیا امروز نیاز به برنامه ریزی احساس می شود و ما شاهد کشورهایی همچون ژاپن ، کره جنوبی در سایه همین مدیریت برنامه مدار به جای مدیریت قانون گریز علیرغم نداشتن منابع معدنی توانسته اند به قدرت های اقتصادی دنیا تبدیل شوند .
عجیب است کوتوله های سیاسی با وجودیکه شعارهای زیبایی را فریاد می کنند ولی عملنا دنبال سرکوب دمکراسی ، گسترش فقر و توهین به اقلیت های اجتماعی و مذهبی را سرلوحه ی سیاست خود قرار می دهند .
و ما نمونه ی کامل عملکرد این کوتوله ها در افغانستان شاهد هستیم امید می رود مردم ایران که از فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی بر خودار هستند اجازه ندهند این کوتوله در کشورشان نقش بازی کنند نگذاریم با ملعبه قراردادن دین مردم و با استفاده از شعارهای های بومی مانندحقوق مردم ، دین مردم و هزاران شعار دیگر خود را منجی ملت معرفی کنند اگر امروز حقیقت گرا نباشیم روزی باید زیر پرچم کوتوله های سیاسی رژه برویم و وآن روز مرگ ملت ها فرا می رسد .
عباس ابراهیمی خوسفی
مدیر مسئول
جناب ابراهمیمی ما اصلا نفهمیدیم که منظور شما از کوتوله سیاسی کیست !!!!
اولا زمانی که احمدی نژاد در سازمان ملل گفت که اسرائیل باید نابود شود حرف انقلابی زد که برخاسته از دل انقلاب ایران بود.اگر قرار بود که ما بیاییم و در راهپیمایی شرکت کنیم ولی در نمازجمعه شرکت نکنیم (همان کاری که روحانی دیروز انجام داد)که هنر نکردیم.اگر قرار بود که در سازمان ملل لیلی به لای آمریکا و اسرائیل بگذاریم که نیاز نبود که انقلاب کنیم.همانطور که می دانید در سال 1975 دولت شاهنشاهی به قطع نامه ای رای مثبت داد که در آن صهیونیسم مساوی با نژادپرستی بود و شخص شاه تمام تلاش خود را برای مصالحه بین اسرائیل و فلسطینیها انجام داد و از کشتار جلوگیری کرد.در هر صورت ما برای مقاومت انقلاب کردیم ولی شخص روحانی برای سازش با آمریکا این مقاومت را زیر پای می گذارد.جناب روحانی در نماز جمعه ی دیروز شرکت نکرد تا به آمریکا پیام بدهد که من آمده ام تا با تو سازش کنم.روحانی می خواهد همان نقشی را که سابقا شاه برای مصالحه بین اسرائیل و فلسطینی ها ایفا کرد را بر عهده بگیرد و این اشتباه است زیرا ما برای نابودی اسرائیل انقلاب کردیمو اساسا روحانی قدرت اینکار را ندارد.من دل خوشی از احمدی نژاد ندارم تا اقتصاد ما را نابود کرد البته نابودی اقتصاد ما زیر سر خاتمی -هاشمی و غیره نیز هست.آقای ابراهیمی ما مردمی هستیم که براحتی فریب می خور یم و به آسانی می توانند احساسات ما را جهت دهی کنند و به نفع خود سود برند.فرض کنید که اسرائیل در سال میانگین 200 فلسطینی را کشت باشد که در ظرف 60 سال می شود حود دوازده هزار تا.حال مقایسه کنید این آمار را با آمار کشته شده ها در سوریه که حدود دویست هزار نفر است یا در جنگ ایرا و عراق که حدود هفتصد هزار نفر کشته شدند.با نابودی اسرائیل درصد ناچیزی از تلفات مسلمانان کم می شود.پس مشکل کجاست؟؟؟؟فراوش نکنید که این تلفات در سه دهه اخیر رواج یافته است.باید اندیشید .در هر صورت ما انقلابی هستیم و نابودی اسرائیل را می خواهیم.