کاش کاری نکنیم که این فراز زیارت عاشورا را به یاد بیاورد که می گوید: اللهم ان هذا یوم تبركت به بنو امیة
افسار چند شتر آزین بندی شده با گلوله های پارچه ای رنگارنگ را گرفته اند و با خود از این طرف خیابان به آن طرف می کشانند. از دهان شترها کف بیرون زده است. صدای ترمز ماشین و بوق موتوری آن ها را به هیجان آورده است و ساربان افسار را می کشد تا زبان بسته را آرام کند. همگی محو تماشای این صحنه شده اند که به یک مرتبه شتری که قد و هیکل درشت تری از بقیه دارد به دو نوجوان که فارغ از ماجرا کنار جدول خیابان گرم صحبت شده اند حمله می کند. بچه ها در می روند. قیافه شان دیدنی شده است، رنگ از رخسارشان پریده است و جمعیت تماشاچی را به خنده وا می دارند.
سال هاست برای خیلی از ما ها ایام محرم فرصتی شده برای به خیابان رفتن و تماشاچی شدن، تماشای کارناوال پر سر و صدایی که به نام تعزیه راه می افتد و با خود اسب و شتر و شیر، طبل و سنج و شیپور و همه چیز دارد و بیش تر مناسب یک جشن و مناسبت ملی است تا عزاداری سیدالشهدا علیه السلام. خود بهتر خبر دارید.
خداوند مرا نیامرزد اگر بخواهم به نیت صاف و دل پاک عزاداران واقعی آقا انگ و نسبت ناروایی دهم که با دیدن دسته های سینه و زن و زنجیرزن و شنیدن نوحه هاشان چه بسیار دل ها که شکسته و چه بسیار اشک ها که در غم این ماتم عظیم جاری شده است.
اما کاش کاری نکنیم که این فراز زیارت عاشورا را به یاد بیاورد که می گوید: اللهم ان هذا یوم تبركت به بنو امیة
الف – ش