آنچه خود داشتیم و داریم(نجوم در بافق)

دسته: محیط زیست، منابع طبیعی، گردشگری , مقالات
۴ دیدگاه
شنبه - 10 تیر 1391

با دوستان و همکاران «بافق فردا»، سری زدیم به مجمتع تفریحی شهید برزگری صادق آباد یا همان ریگ های صادق آباد. البته این بار به قصد دیدن آسمان و ستاره. و آن هم بدلیل گله دوستی.

بگذارید از اول بگویم.

چند وقت پیش فرصتی دست داد تا به رصدخانه چادرملو برویم و گزارشی از آنچه دیده بودم نوشتم. به سیاق معمول. مسئول تفریحگاه شهید برزگری صادق آباد زنگ زد و گفت همین امکانات را ما هم برای مردم فراهم کرده ایم. و گله کرد که آب درخانه تلخ است. و قرار گذاشتیم یک شب برویم و از نزدیک، هم امکانات نجومی صادق آباد را ببینیم و هم نگاهی به آسمان بکنیم. این شد که شال و کلاه کردیم و در یک شب گرم تابستانی، خودمان را به صادق آباد رساندیم.  بیست نفری شدیم.

صادق آباد را تپه های ماسه بادی یا همان ریگ به طرز باشکوهی احاطه کرده است. جالب است که از تپه های شن روان تا خود روستا، یکی،دو کیلومتر بیشتر فاصله نیست. یعنی از خشکی مطلق یه فاصله چند هزار گام، به یک روستای نسبتاً خرم می رسی. درختان خرمایش که در یک ردیف، قامت بسته و قد کشیده اند، دیدنی است. آب روانی هم دارد و با همه ی بی مهری هایی که به روستاها شده، صادق آباد هنوز پابرجا و زنده است.

آنطور که اهل فن می گویند، خدای قادر متعال، باد را فرمان داده که سنگ های سخت را بفرسابد و به اندازه های بسیار ریز و خرد، در یکجا تلنبار کند و همین شده است ریگ های صادق آباد. منظره دیدنی و چشم انداز زیبایی بوجود آورده است. بعید می دانم کسی به تپه های شن رفته باشد و از آن خاطره به یاد ماندنی نداشته باشد. مخصوصاً اگر بتوانید قبل از طلوع خورشید آنجا باشید و خنکای شن را زیر پا حس کنید و برآمدن خورشید را در آسمان به نظاره بنشینید.

سالها بود که این جاذبه زیبای گردشگری به حال خود رها شده بود. بعضی از مردم به صورت انفرادی به آنجا می رفتند. حتی می توانم بگویم قریب به اتفاق بافقی ها هم آن را ندیده بودند. خوشبختانه در زمان دولت گذشته توجه خاصی به این منطقه شد و کم کم با همت چند برادر، موسسه ای تشکیل و تاسیساتی برپا شد. انصافاً؛ کار خوبی هم شده است. و کار خوبتر وقتی می شود که شنیدم تا چند وقت دیگر می خواهند تمام انرژی مصرفی محوطه را از خورشید تامین کنند. به دوستان گفتم کاش همتی می کردیم و بافق را به عنوان شهر پیشرو در این زمینه یعنی انرژی خورشیدی، می شناساندیم. بی شک دنیای آینده _ که در آن نفت و سوخت های فسیلی گران خواهد شد _ این نوع انرژی، عزیزدردانه خواهد شد و خوش بحال مردمی که تکنولوژی آن را در اختیار داشته باشند.

یکی از کارهای جالب مسئولان تفریگاه صادق آباد، خرید چند دستگاه تلسکوپ قوی هست. ما هم رفتیم و از درون مردمک های این تلسکوپ ها به آسمان خیره شدیم. ماه، فوق العاده بود. باشکوه و مغرور. با داشتن صورتی آبله گون و مجروح از برخورد اجرام سماوی، باز هم زیباست. عجیب تماشایی است. عروس آسمان شب یعنی زحل را هم به مدت چند لحظه دیدم. افسوس که هوای ابری مجال دیدار طولانی نداد.

کلاس درس خودمانی هم داشتیم و از آسمان و رازهایش بیشتر دانستیم و فهمیدیم که در برابر عظمت آسمانها و کهکشان ها، چقدر حقیریم.  

در این سفر چند ساعته چند نکته کوچک را دیدیم که شاید، آیینه تمام قدی باشد از روحیه ما بافقی ها.

یکی اینکه بلد نیستیم و یاد نگرفته ایم چیزی که داریم را عرضه کنیم. یعنی جارزدنمان خوب نیست. شاید این از حیا و نجابت ما هم باشد. تپه ای شن صادق آباد می تواند یکی از بهترین و زیباترین جاذبه های بافق شود. هنوز جای کار زیادی هم دارد.

دیگر آنکه به شدت نیازمند تشکیل انجمن ها و گروههای علمی و نخبه هستیم. بافق برای آنکه شناسانده شود، باید در تمام عرصه ها به صورت هدفمند ورود پیدا کند. درحال حاضر با وجود آنکه کارهای خوبی هم از سوی جوانها می شود، اما چون به صورت سیستمی و با برنامه کار نمی کنیم، آنطور که باید و شاید به هدف نمی زنیم.

دیگر آنکه هنوز هم خودباوریمان کم است. خوشبختانه در چندسال اخیر، اتفاق های مبارکی افتاده و خیلی از ما به اهمیت این موضوع پی برده ایم اما هنوز راه طولانی در پیش داریم.

درهرصورت، همه شما را دعوت می کنم شبی از این شب ها، به آسمان بالای سرتان نگاهی بیندازید. اگر حوصله بیشتری هم داشتید چند کیلومتری در دل شهر بافق به پیش برانید و به تپه های شن صادق آباد بروید و از پشت تلسکوپ، جهان تازه ایی را ببینید.

آنچه در آسمان صادق آباد و در کنار ریگ های روانش هست، چیزی کم از رصدخانه های دیگر ندارد. فقط بنایی می خواهد که مطمئنم روزی ساخته خواهد شد و کمی خلاقیت، تا آنچه می گوئیم به صورت تصویری و مدرن ارائه شود و به این طریق تاثیر بیشتری بر مخاطب بگذارد.

این کار را هم یقین دارم بچه های دبیرستانی بافق هم می توانند. همانطور که در سفر ما به آسمان بافق، چند نوجوان بافقی، تنظیم کننده تلسکوپ ها بودند و به نوعی، بَلَد ما در این راه ناشناخته.

 محمد علی پورفلاح


پرینت اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
بازدید: ۸۶
برچسب ها:
دیدگاه ها
حسن این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 11 تیر 1391 - 12:07 ق.ظ پاسخ به دیدگاه

خدا خیرشان دهد تمام دست اندر کارای این مجموعه تفریحی زیبا . امیدواروم در شناسایی این مجموعه مسئولین نیز همت کنند.

لیلا - م این نظر توسط مدیر ارسال شده است. یکشنبه 11 تیر 1391 - 3:12 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

با سلام
من یک دانشجوی دختر از اصفهان هستم که عید نوروز گذشته به این مجتمع آمدم به جرات می توانم بگویم این قشنگترین و زیباترین روز در زندگی من بود .مردمی صادق با تمام خستگی از کار روزانه در فکر راه اندازی کار دیگران .با یکی از دست اندرکاران صحبتی کردیم که گلایه داشت از عزیزانی که در ریگها زباله واضافه غذا و تنقلات پهن میکنند .خدایی حق داشت چون منطقه وسیع است و به خوبی نمی شود نظافت کرد.و همه زیبایی این کویر به بکر و تمیز بودن آن است .به امید روزی که بتوانیم فرهنگ استفاده از طبیعت را در سرتاسر کشور عزیزمان نهادینه کنیم . ل-م

یک بافقی این نظر توسط مدیر ارسال شده است. جمعه 16 تیر 1391 - 6:05 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

سلام خبر رسانی خوبی بود.حتما با خانواده برای رصد خواهیم رفت . یادمه پارسال با یک تلسکوپ ۱۵۰تومانی زدیم به دل ریگزار ها و ماه و ستاره ها را رصد کردیم .هرچند به لحاظ این که تلسکوب ارزان قیمیتی که داشتیم زیاد واضح نبود ولی عظمت اسمان و شکوه خلقت خدا دیدنی است. از آقای “کارگر “و “امیدوار به 100سال دیگه”و “ناشناس “که در خبر “نگاهی به اسمان بافق” نظر داده اند، می خوام که حالا که امکاناتی فراهم شده ، به خومان بیایم و…

rahil این نظر توسط مدیر ارسال شده است. دوشنبه 4 دی 1391 - 7:15 ب.ظ پاسخ به دیدگاه

salam manam in majmoe ro raftam lheili jaye ghashangi bood dast hame masolinesh dard nakone. omidvaram ba hamkarie bishtare mardam azize bafgh shahede pishraftesh bashim.

You cannot copy content of this page