در محضر انسان کامل – قسمت اول: ایمان
در بیان ایمان و حقیقت آن، ایمان تصدیق به اعتقاد بود و تحقیق به اجتهاد.
و چون سالک با اعتقاد تصدیق کند و در اجتهاد تحقیق نماید مؤمن حقیقی باشد.
و نزد محققان ایمان بر دو نوع است: تقلیدی و تحقیقی.
و تحقیقی نیز بر دو قسم است: استدلالی و کشفی.
و هر یک از این قسمین آخرین اگر بر سر حد علم واقع است آنرا علم الیقین گویند.
و اگر از آن حد تجاوز کرد یا عینی باشد یا حقی؛ اولی را عین الیقین خوانند و ثانی را حق الیقین که عبارت است از شهود ذاتی.
و اینجا سخن آنست که ایمان باید که از پایه تقلید به سر حد تحقیق نزول فرماید و اگر به مرتبه کشف نرسد باری از مقام استدلال در نماند تا موجب نجات و سبب رفع درجات گردد و الا به مجرد قول بی عمل کار بر نیاید که یقولون بالسنتهم و ما لیس فی قلوبهم کما یقول قدس سره:
ذات ایمان نعمت و لوتی است هول *** ای قناعت کرده از ایمان به قول
گر چه آن مطموع جان است و نظر *** جسم را هم زان ریاض است و صور
گر نگشتی دیو جسم آن را اکول *** اسلم الشیطان نفرمودی رسول
دیو از آن لوتی که مرده حی شود *** تا نیاشامد مسلمان کی شود
دیو بر دنیاست عاشق کور و کر *** عشق را عشق دگر برّد مگر
از نهان خانه یقین چون می چشد *** اندک اندک رخت آنجا می کشد
مؤمن آن باشد که اندر جزر و مد *** کافر از ایمان او حسرت خورد
برگرفته از کتاب لب لباب مثنوی
اثر عارف کامل و محقق واصل مولانا ملا حسین کاشفی
پینوشت:
یقولون بالسنتهم و ما لیس فی قلوبهم – آیه 11 سوره فتح – با زبان میگویند و نه با دلشان