رمضان در فرهنگ مردم بافق(2)
– کلوخ اِندازو 1
تعدادی از مردم چند روز قبل از حلول ماه مبارک رمضان را روزه می گرفتند این روزه ها یا به نیت روزه قضا گرفته می شد یا بنابر احتیاط ، اگر زود تر هلال رمضان روییت شد روزه ای قضا نشده باشد . عادت بود قبل از ماه مبارك رمضان خانواده ها خود را برای روزه گرفتن آماده می کردند و کسانیکه توانایی داشتند آذوقه یکماه خود را خریداری می نمودند که عمدتاً شامل آرد، حبوبات، خرما و نان خشک بود
رسم بود درصورتیکه ماه رمضان در تابستان بود جمعه آخر ماه شعبان یا آخرین روز این ماه را جوانترها در دسته های چند نفری یا به اتفاق اعضاء خانواده به باغ و صحرا بروند و با پختن آش و تهیۀ غذاهای مناسب همچنین خوردن شیرینی و آجیل وهرچه هوس داشتنداز ماه رمضان استقبال كننداین روز به کلوخ اندازو معروف بود . در حال حاضر این رسم منسوخ شده است .
2- روزه چند کُتو 2
سحر رمضون تفریح کنونه صبح رمضون باد ناخشونه
بیدار شدن در وقت سحر، تهیۀ سحری و خوردن غذا و آمادگی برای روزه گرفتن علاوه بر صواب و اجر معنوی به لحاز تفاوتی که با یازده ماه دیگر سال (سالیون) دارد نوعی تنوع و تفریح هم برای بزرگترها محسوب می شود هم برای بچه ها و نابالغین ، به دلیل اینکه اول شب معمولاً خانواده ها از سحر وسحری خوردن و بیدار شدن صحبت می کنند فرزندان نابالغ هم شور و شوق فراوانی برای بیدار شدن از خود نشان می دهند و به والدین اصرار می ورزند که آنها را هم فراموش نکرده و صدا بزنند . این امر از یکسو و ضرورت آمادگی بچه ها و کودکان برای گرفتن روزه کامل پس از بلوغ و مکلف شدن از سوی دیگر موجب می شود والدین درخواست آنان را اجابت کرده وبرای سحر بیدارشان كنند و پس از اینکه با هم سحری خوردند روزه بگیرند . اما برای کاستن از فشار گرسنگی و تشنگی طول روز بر حسب توان فرزندان نابالغ چند نوبت به آنها غذا و آب خورانده مجدداً روزه آنها را پیوند می زدند که به چنین روزه گرفتنی روزه پیوندی یا دو کُتُو گفته می شود .
________________________________________
1) Koloox-endazoo 2) c ̂and kotoo
بیدار شدن سحر
در زمان قدیم به لحاظ نبودن ساعت و سایر ابزار و وسائل هشدار دهنده و سنجش زمان که بتوانند در وقت معین و مقرر بیدار و یا وقت را از روی آنها تعیین نمایند، از روشها و ابزار طبیعی سود می جستند و در زمان مورد نظر یا در وقت سحر بیدار می شدند .
تعدادی از این روشها به شرح زیر می باشند :
الف : قرائت آیۀ 109 سورۀ کهف 1
بسم الله الرحمن الرحیم
قُل لَو کان البَحرُ مداداً لِکَلِماتِ رَبّی لَنَفِدَالبَحرُ قبلَ اَن تَنفَدَ کَلِماتُ رَبّی وَ لَو جِئنا بِمِثلِهِ مَدَدا
این آیه را تلاوت می نمودند و نیّت بیدار شدن می کردند و سپس می خوابیدند .
ب : قرائت سوره های یس و طه
پس از قرائت دو سورۀ فوق خدا را قسم می دادند که برای فریضۀ روزه و نماز بیدار شوند.
دو مورد اخیر در میان مردم به قسم رختخواب شهرت دارند .
ج : مناجات کردن
یارب به حق مصطفی
با بیدار شدن یک یا چند نفر از اهالی محل ، با صدازدن و درزدن در منازل و خانه ها دیگران را بیدار می نمودند و افرادی که از صدای خوبی برخوردار بودند بر پُشت بام های بلند یا گلدسته مساجد می رفتند و شروع به مناجات می نمودند و با صدای آنها دیگران هم بیدار می شدند .
د : طبل زدن
در بعضی از روستاها طبل و دهل می نواختند تا مردم بیدار شوند
________________________________________
1) سورۀ کهف در بین مردم بافق به الحمد وسط قرآن معروف است .
ح : صدای خروس
مردم به تجربه دریافته بودند که خروسها در طول شب در سه زمان معین می خوانند ، زندگی سنتی و غلبۀ فرهنگ دامداری و کشاورزی در اکثر مناطق موجب می شد که عامۀ مردم در منازل خود تعدادی مرغ و خروس نگهداری نمایند و حتی کسانیکه در طول سالیون (غیر از ماه مبارک رمضان) به هر دلیل در منزل خود مرغ و خروس نداشتند خاص این ایام خروسی خریداری و برای بیدار شدن سحر در نزدیکترین محل خواب خود نگهداری می نمودند.
ترتیب خواندن خروس عبارت است از :
1- خروس خون اول :
اولین آواز خروس در طول شب ، نیمه شب (با معیار امروز ساعت بیست و چهار) را خبر می دهد، کشاورزانی که در طاق آخر شب می بایست آب خود را بخورند(بگیرند) زمان خود را با خروس خون اول مشخص می کردند .
2- خروس خون دوم :
سحر را خبر می دهد ، به حساب مردم بافق در این وقت چارکی شو منده (شب باقی مانده است) برای مثال اگر ماه رمضان در فصل تابستان و ساعت چهار بامداد وقت اذان صبح باشد خروس خون دوم با معیار امروزی ساعت سه بامداد است .
3- خروس خون سوم :
وقت نماز صبح ودمیدن سپیده صبح (صبح صادق) را نوید می دهد و وقت اقامه نماز صبح است .
ادامه دارد….
برگرفته از کتاب فرهنگ مردم بافق
تالیف محمد علی طالعی بافقی