- باعزّت فشاری چه کنیم؟ (نوشتاری کوتاه بَر فیلم زودپز) 1403/07/22
- وای دوباره برق قطع شد! 1403/06/11
- وحشی بافقی سخنوری نامدار در سدۀ دهم قمری 1403/05/11
- هفته طوفانی مطالبه گری امام جمعه بافق 1403/05/9
- بوی نارنج ها را شمیم روضه با خودش می بُرد 1403/05/4
- تربیت اجتماعی – سیاسی فرزند 1403/04/12
- روش صحیح حل معادلات چند مجهولی زندگی 1403/02/11
- انگار همین دیروز بود …. به بهانه روز معلم 1403/02/11
- امنیت خوبه اما فضای امنیتی نه 1403/01/27
- پرورش نیروی انسانی در بافق خصوصا شرکت سنگ آهن مرکزی و چند سؤال 1403/01/17
سلام خاطرات آقای پاپلی محدود به دوران رفته نیست حال را بیشتر شامل میشود آن وقت تکلیف روشن بود و خط قرمزها پررنگ . اما حالا زیر اسم مدرسه شاهد و .. طبقه بندی صورت می گیرد…
واقعا کتاب جالبی ایست با اینکه بارها تجدید چاپ است.هرکس یکبار انرا خوانده باشد به دیگران هم سفارش میکند تا انرا بخواند.واز خواندن چندین بار ان خسته نمیشود و در پایان هر خاطره خواننده را به تفکر وا می دارد که چگونه از فقر و بیسوادی مردم سو استفاده میشده است .
با این که اهل کتاب و کتاب خوندنم تا بحال کتابی به این سادگی و گویایی نخونده ام سرشار از حقیقت و راستی….عریان بی پیرایه…..نمود فقر مردمانی که تاهم اکنون هم ادامه دارد….فقر فرهنگی ….سو استفاده حکومتها…سو استفاده مذهبیون ….سو استفاده خان و ژاندارم و چوپان و خان چوپان….قصه برزو. قصه کردهایی که تا هم اکنون زیر ستم فرهنگ خود و بیگانه قد راست نکرده اند قصه سادگی و ….
سلام.
درود بر دکتر پاپلی عزیز.