جاده یزد ـ بافق؛ جاده ای بی سرانجام!
آفتاب یزد بررسی می کند:
جاده یزد ـ بافق؛ جاده ای بی سرانجام!
پیشرفت عملیات عمرانی جاده یزد ـ بافق در حد صفر است!
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: خرداد 95 بار سفر بستیم تا بعد از سپری کردن یک صدکیلومتر راه، آن هم راهی پرمخاطره! به بافق برسیم و در یابیم دلیل این همه اهمال و ساده انگاری در تکمیل پروژه دو بانده ساختن جاده یزد ـ بافق چیست؟
رسیدن به آن چه در رسانه تحت عنوان خطرناک بودن تردد در این جاده مهم، از آن یاد می شود! ممکن نیست مگر با قرار گرفتن در مسیر و لمس بی واسطه مشکلاتی که باعث شده طی سال های اخیر، تصادف و رخدادهای غم انگیز بسیاری، خانواده هایی را اسیر مشکلاتی ریز و درشت و داغ و درد هایی التیام نیافتنی نماید.
مباحث مطرح شده پیرامون جاده یزد ـ بافق، از آن دست مباحثی است که اگر مبنا و مبدأ بررسی کارآمدی ها، پیگیری ها و مسئولیت شناسی ها قرار گیرد!
آن گاه باید اذعان داشت که کارآمدی، پیگیری و مسئولیت شناسی جایگاهی در برخی مسائل از جمله رفع موانع خطرناکی که با جان و مال و گاه آینده مردمان یک منطقه مهم اقتصادی، تاریخی و نیز فرهنگی در ارتباط است، نداشته و ندارد زیرا؛ گناه دوبانده نشدن این راه پرخطر، اگرچه برعهده بودجه و کمبودهای اعتباری گذاشته شده است اما اصل ماجرا را باید در جایی دیگر و مباحثی دقیق تر و عمیق تر جست و جو کرد.
چهارماه قبل و در اوج گرمای طاقت فرسای تابستانی کویر راهی بافق شدیم تا ماجرا را نه از مرکز استان که این بار از مبدا سرزمین آفتاب گرم و سوزان دنبال کنیم. همه جا از بودجه و عدم تخصیص و غیره و ذلک شنیدیم اما وقتی پای صحبت های فرماندار بافق نشستیم دل مان قرص شد که بالاخره این جاده، سر و سامانی گرفته حداقل اندکی از بار مشکلات مردم در تردد کاسته خواهد شد.
در آن سفر یک روز که منجر به انتشار ویژه نامه ای مختص بافق و معضلات آن شد در یادداشتی تحت عنوان«جاده بافق، جاده یادبودها»، به بسیاری از مسائل تلویحی و صریح اشاره شد از جمله آن که از تمام طول جاده یزد ـ بافق تنها 42 کیلومتر آن دوبانده نشده است و دیگر آن که با گذشت 38 سال از پیروزی انقلاب اصلا قابل توجیه نیست که جاده ای این چنین خطرناک به امان خدا رها شود! در قسمتی از آن یادداشت نوشته بودیم:«حکایت دوبانده شدن جاده بافق هم دارد کم کم«مثنوی هفتاد من کاغذ» می شود.
هفته ای نیست که خبر دلخراش تصادفی هولناک را در جاده نشنویم. چرا مسئولان برای رفع این مشکل که با جان مردم سر و کار دارد، جلسه ویژه ای تشکیل نمی دهند؟ چرا هر مسئولی توپ را در زمین دیگری می اندازد؟ چرا کشوری با این همه ثروت هنوز بودجه ای کافی برای ابتدایی ترین نیازهای شهروندان خود ندارد؟ مردم باید«دم خروس را باور کنند یا…. »؟ اگر پولی در خزانه نیست و کفگیرها به ته دیگ خورده است! پس این همه پرونده ریز و درشت اختلاس و حقوق و دریافتی های نجومی و چند ده میلیونی از کجا می آید؟»
آن روز با فرماندار و رئیس مرکز اورژانس شهرستان بافق به گفت و گو نشستیم گفت و گویی که ماحصل آن قولی قطعی بود مبنی بر این که سال 95 این جاده تکمیل خواهد شد. فرماندار در قسمتی از آن گفت و گو می گوید:« 5 کیلومتر این جاده به روش های قدیمی انجام می شود و 5 کیلومتر آن نیز در 15 روز آینده شروع می شود که به روش های جدید به وسیله بتن و تجهیزات پیشرفته با سرعت بالایی انجام می گیرد و با امید به خدا این 42 و نیم کیلومتر امسال تکمیل می شود.» فرماندار از پیمانکارانی خوب گفت که بر سر پروژه حاضر هستند از تعطیل نشدن پروژه گفت و ما در یک جمع بندی مختصر نوشتیم:«علیرغم قول فرماندار! تکمیل جاده یزد ـ بافق در سال 1395 را باور نداریم!»
همان روز با تکیه بر مشاهدات عینی خیلی صریح نگاشتیم که چونان تمامی سال های گذشته، تکمیل جاده مذکور در سال 1392 را هرگز باور نخواهیم کرد!
جاده یزد ـ بافق 141 روز بعد!
آن چه نگاشته می شود نه بر اساس گزارش مدیران استانی و محلی و نه بر اساس قول و وعده های عملی نشده که بر اساس مشاهدات میدانی تنظیم شده است. صبح روز یک شنبه 18 مهرماه به منظور حضور در منطقه جلگه بهاباد و گفت و شنودی با برخی از اهالی آن جا راهی این منطقه شدیم. قبل از رسیدن به بهاباد با شهردار بافق دیداری کوتاه و گفت و شنودی مختصر داشتیم.
وی از اوضاع فعلی مجموعه شهرداری و شورای شهر ابراز رضایت نسبی داشت. از این که بودجه تعیینی در حال محقق شدن است و از این که رابطه خوب و سازنده وی با شورای شهر بافق باعث شده تا روند امور بهتر و منظم تر به مرحله اجرایی شدن نزدیک شود. از تلاشش برای رونق بخش گردشگری گفت و از تلاش برا جذب تورهای گردشگری و تمرکز بر توانمندی های میراثی، تاریخی و گردشگری شهر بافق.
وی از احیای بافت قدیم گفت و توجه کافی به روستاهایی که می توانند هدف گردشگری باشند. در ادامه قول داده شد تا خیلی زود گزارشی مستند از عملکرد شهرداری بافق برای ارائه به افکار عمومی ارائه دهد.
هماهنگی هایی هم انجام شد تا دیداری با امام جمعه معزز شهرستان بافق داشته باشیم که به دلایلی از جمله فشردگی برنامه ها تقریبا نیم روزه گروه، این دیدار در فرصتی دیگر انجام پذیرد.
دیدار از منطقه جلگه بهاباد انجام شد و در مسیر برگشت با دقتی پرسشگرانه به عملیات اجرایی جاده یزد ـ بافق پرداخته شد.
عملیاتی که پیشرفت های اجرایی آن در حد صفر است. از تمامی آن 42 و نیم کیلومتری که قول داده بودند تا پایان سال 1395 تحویل دهند 35 و سه دهم کیلومتر آن فاقد آسفالت بود که از این 35 کیلومتر، چیزی در حدود 17 کیلومتر آن حتی زیر سازی نصفه و نیمه نیز نشده بود و این یعنی یکی دیگر از قول های دولتی ها که عملی نخواهد شد. از زمان تهیه گزارش نخست یعنی ابتدای خرداد 95 تا بازگشت به منطقه بافق یعنی 18 مهرماه 95 و بررسی این پروژه می توان گفت هیچ کاری انجام نشده است و این یعنی از دست دادن زمانی 141 روزه که به خودی خود انجام به موقع این طرح را تقریبا غیر ممکن می سازد.
این که به طور قطع اعتقاد داریم که این جاده تا پایان سال 95 به بهره برداری نخواهد رسید(باند دوم از 42 و نیم کیلومتر باقیمانده) از آن جایی نشأت می گیرد که اساسا نیمی از این مقدار باقیمانده در مرحله زیرسازی متوقف شده است و نیم دیگر آن برای رسیدن به مرحله آسفالت کاری هنوز فاصله ای بسیار دارد. تصاویر گرفته شده نشان می دهد پروژه از زمان خرداد تاکنون به پیشرفتی معادل صفر دست به گریبان بوده است و این یعنی بسیاری از گفتارها و وعده و وعیدهای داده شده شامل همان دست وعده هایی شده است که طی سال های گذشته با آن رو در رو بوده ایم.
جاده یزد ـ بافق بالاخره دوبانده خواهد شد اما کی و چگونه و با چه رویکردی فعلا معمایی چند لایه است که برای حل شدن نه تنها به بودجه های چند ده میلیاردی نیاز دارد که به زمان و صبر و حوصله ای کافی نیز نیازمند می باشد.
در تدارک این مهم هستیم تا پیش از انتشار این گزارش دیدار و گفت و شنودی با امام جمعه معزز بافق داشته باشیم و بخش هایی از گزارش را به اظهارات ایشان اختصاص دهیم اما بی سرانجامی جاده یزد ـ بافق از آن دست حکایت های تلخ و دردآوری است که تا مدت ها در اذهان باقی خواهد ماند که چگونه ممکن است منطقه ای ثروتمند و سرشار از مواد معدنی باارزش این چنین بی رحمانه به حال خود رها شده باشد؟
دلیل سکوت مسئولان محلی و مدیران دستگاه های مربوطه چیست؟
فرماندار محترم که در ابتدای خرداد 95 قول قطعی داد که تا پایان سال 95 این جاده را تکمیل کرده تحویل خواهد داد چه واکنشی نسبت به تعطیلی این پروژه نشان خواهد داد و نیز مردم؛ آیا مردم هنوز و بعد از 38 سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یاد نگرفته اند که مطالبات به حق و غیر قابل اغماض خود را چگونه و از چه طریقی پیگیری و مطالبه نمایند؟
فرماندار برای گازکشی مقدار باقیمانده شهر نیز ابتدای سال قول داد تا پایان شهریور کسی در بافق بدون گاز شهری نباشد ولی !!!!!!!!!!!!!