تکرار تبعیض در سهمیه دانشگاه فرهنگیان
چندین سال است که به علت سیاست های غلط و عدم کار کارشناسی ,آموزش و پرورش با کمبود معلم مواجه شده است.به گونه ای که هجوم سرباز معلم ها به این سیستم کاملا مشهود است.سربازهای معلم هایی که هیچ گونه آموزشی ندیدند و فقط برای گذراندن دوره خدمت, وارد عرصه تعلیم وتربیت می شوند در حالی که رشته تحصیلی آن ها با نوع تدریس آن ها هیج سنخیتی ندارد.
دولتمردان برای حل کمبود معلم, دانشگاه فرهنگیان را تاسیس کردند که این دانشگاه هم افتان و خیزان در حال حرکت است و هزار و یک مشکل ماهوی و سیستمی دارد و هرروز برای این مجموعه و هم چنین دانشجو معلم های آن قوانین جدید وضع می شود.
یکی از این قوانین دانشگاه؛ اختصاص سهمیه به استان ها و شهرستان ها در پذیرش دانشجو معلم است که اگر بی مقدمه وارد بحث شویم باید بگوییم باز هم مثل همیشه حق بافق در این سهم خواهی خورده شده است به طوری که کمترین سهمیه به بافق و بهاباد اختصاص یافته است در حالی که شهرستان های مهریز و میبد و اردکان و…. از سهمیه بیشتری بر خوردارند.
شما فقط به سهمیه بندی دانشگاه فرهنگیان در رشته علوم انسانی که در دفترچه انتخاب رشته سال جاری منتشر شده است,نگاهی بیاندازید تا عمق فاجعه تبعیض را ببینید.
در رشته علوم انسانی تفت و ابرکوه ۱۷سهمیه,مهریز و خاتم ۲۱ سهمیه,میبد واردکان ۳۵سهمیه, یزد و زارچ۵۶ سهمیه و بافق و بهاباد بدون سهمیه است در حالی که سال گذشته, فارغ التحصیلان شهرهای اردکان و میبد و تفت در رشته های علوم انسانی را به بافق فرستادند چون آن مناطق اعلام عدم نیاز کرده بودند با این حال دوباره به آن ها سهمیه دادند.
سهمیه بافق در رشته های تجربی و ریاضی فقط ۷ نفر است در حالی که بافق با کمبود شدید معلم مواجه است.اما نکته مهم در اختصاص سهمیه این است که مشخص نمی شود توپ خیانت در زمین چه کسی است؟ اداره کل استان ؛سهمیه بندی را به وزارتخانه و سازمان سنجش ربط می دهد و وزارتخانه آن را به اداره کل استان مربوط می داند.
نکته جالب ,«استدلال احمقانه»,تاکید می کنم« استدلال احمقانه» اداره کل استان است که آمارمعلم ها را بدون در نظر گرفتن مقطع تحصیلی و تخصص ارزیابی میکند.
استدلال احمقانه این است که هر کلاس باید یک معلم داشته باشد و فرقی نمی کند که این معلم چه تخصصی دارد و در چه مقطعی تدریس می کند.هدف این است که معلم بی کلاس نباشد و کاری به کیفیت و تخصص معلم ندارد و همین می شود که دبیر شیمی, باید ادبیات فارسی تدریس کند و دبیر ریاضی باید در مقطع ابتدایی تدریس کند و دبیر راهنمایی در دبیرستان و……..
مثلا می گوید بافق ۲۰۰ معلم نیاز دارد و الان مثلا ۱۹۵ معلم دارد بنابراین کمبودی زیادی وجود ندارد.اما این عقلای کل در نظر نمی گیرند که این تعداد معلم به صورت پراکنده و نا متوازن است.مثلا در یک رشته معلم زیاد است ولی در مقطع دیگر با کمبود شدید معلم مواجه است .
این استدلال باعث شده است که اداره کل ؛با چرتکه حساب کند و به این نتیجه برسد که امسال سهمیه بافق در کلیه رشته ها باید ۹ نفر باشددر حالی که سهمیه شهرستان های دیگر نزدیک به ۳۰ نفر است.تازه همین ۹نفر را هم که توافق کرده است،اختصاص نداده است.
از طرف دیگر شاهکار اداره کل استان, برای کمبود معلم در بافق در این سال ها این بوده است که مدارس را به مدارس بسته حمایتی تبدیل کند و این گونه کمبود معلم را جبران کند.
نگارنده در جریان است که نامه نگاری های متعدد برای تخصیص سهمیه دانشگاه فرهنگیان از طریق اداره آموزش و پرورش بافق صورت پذیرفته است ولی گویا مرغ اداره کل استان یک پا دارد و آن ها حرف خود را می زنند و گوششان به ناله های مدیریت آموزش و پرورش بافق بدهکار نیست و به عبارت دقیق تر برای شهرستان بافق ؛تره هم خرد نمی کنند و همان استدلال احمقانه خود را تکرار می کنند.
مسئولان بافق ؛آگاه باشند با این استدلال یزدی ها،چند سال دیگر که معلم های بومی بازنشسته شدند دوباره باید برای تامین معلم ،منت معلم های غیر بومی را بکشند چون با عدم تخصیص سهمیه به بافق،آموزش و پرورش از معلم بومی قطعا خالی خواهد شد و تبعات جبران ناپذیری به بافق وارد خواهد شد که صدایش بعدا در می آید.
دکتر حسین ارجمند
باز هم تکرار کردند، اگر اون نیروی خاطی اداره کل اموزش و پرورش توبیخ و برکنار می شد. شاهد این اتفاقات نبودیم