فرهنگنامه
فرهنگنامه
شماره ۱۰
سخن آخر
دو ماه گذشته در کنار شما به بررسی مهمترین ابعاد فرهنگ در جامعه پرداختیم. موضوعاتی مانند شعور ، احترام ، اخلاق ، حیا و … مباحث ما بودند.
سعی بر این بود که هر کدام از این عناوین را موشکافانه تحلیل کنیم تا به ویژگی های یک انسان ایدهآل برسیم.
و حالا حرف آخر!
با وجودِ جامعه است که رفتار انسان رنگ میپذیرد و به او شخصیت میدهد. اگر اجتماعی در کار نبود ، فرهنگ و آداب و رسوم هم در زندگی جایگاهی نداشت.
بارها شده در جامعه رفتار هایی را مشاهده کردهاید که شما را آزار داده و یا حتی نگران کرده است.
پس لازمهی یک زندگی اجتماعی ، رفتاری های قابل قبول اجتماعی است.
تمام فعل و انفعالات انسان در قبال محیط زیرمجموعهی فرهنگ است.
این فرهنگ است که در جامعه مشخص میکند چه کاری خوب و چه کاری بد است.
انسان به طور طبیعی میل به خرابکاری و شیطنت دارد. همانطور که ذهن او افکار منفی را بدون هیچ نیروی محرکهای منتشر میکند.
یکی از دلایلی که از رعایت فرهنگ اجتناب میکنیم این است که این اصول ، دست و بال ما را میبندد.
مانع شیطنت های ما شده و خط قرمز هایی برایمان تعیین میکند. ما نیز غافل از اینکه این قوانین به نفعامان بوده و موجب داشتن جامعهای آرمانی میشود ، چشم خود را میبندیم و گویی لج میکنیم!
همهی انسان های هدفمندی فرهنگ را سرلوحهی زندگی خود قرار میدهند.
اگر ما فرهنگ را رعایت نمیکنیم ، به دلیل بیهدفی و همچنین عدم آگاهیست.
ارسطو میگوید : «انسان یک حیوان اجتماعی است»
در نتیجه باید تربیت شود و آموزش ببیند زیرا نسبت به اجتماع مسئول است.
“اشرف مخلوقات” بودن به این معنی نیست که ما بهترین هستیم ؛ به این معنی است که قابلیت دستیابی به بهترین ها را داریم و بهترین بُعدِ منشور زندگی ، فرهنگ است.
رعایت فرهنگ و داشتن هدف دو نکته حیاتی در زندگی آدمیست.
از بهانهی “اگر دیگری رعایت کرد ، من هم رعایت میکنم” دست بردارید و خود مبلغ این امر مهم باشید. کافیست یکبار بخواهیم و از خودمان شروع کنیم تا در مدتی اندک ، شاهد تاثیر چشمگیر این فرآیند در زندگی فردی و اجتماعی خود باشیم.
به امید روزی که “فرهنگ” ، مهمترین مشکل کشور ما نباشد.
نویسنده : محمدطاها دهقانزاده