
14 مهر 1396
۴ دیدگاه
دلنوشته
در کنار پنجره ی دلم دسته گلی از نرگس چیده ام .بوی خوشش را در نبود یار استشمام میکنم وخیره به جاده ای از درازای غیبت مانده ام. سالها از نبودنت گذشته ونمیدانم کدامین جمعه برای آمدنت لحظه شماری میکند. کاش خورشید سیاه چشمهای منتظِر با آمدنت نوری از صلح وصفا بگیرد در زمانه ای…..