سفر استاندار به بافق پیشگیرانه بود؟ یا پیگیرانه ؟
استاندار یزد پس از چند ماه از سفر چندساعته قبلی ؛ صبح اول هفته جاری به بافق آمد. هرچند که زمان بودنش در این شهر کمتر از زمان رفت و برگشتش به یزد طول کشید ولیکن اگر در حین بازدید از طرح های در دست اقدام سنگ آهن مرکزی بافق سخنی از اهمیت بیشتر شروع طرح های اقتصادی تا به از سرانجام رسیدن آنها نمی گفت و به نقل از افق کویر ظهور طرح ها را مهمتر از تاخیر در راه اندازی و افتتاح آنها نمی دانست این قلم نیز به روی کاغذ نمی آمد تا به ایشان یادآوری کند مهم آن نیست که کلنگی بر زمین زده شود بلکه مهمتر از آن اینست که اولا برای زدن کلنگ برنامه اجرایی و زمانبندی داشت و ثانیا به گونه ای کلنگی بر زمین زده شود که نیاز به دوباره کاری نداشته باشد. این میراثی است که به دلیل تعجیل دولتی ها در اجرای طرح های سازندگی به ماندگار مانده و جالبتر اینکه در بعضی از طرح های اجرا شده ی این زمان پس از افتتاح به صرافت نیاز سنجی و اصطلاحا رفع عیوب اجرایی می افتادند.
راقم این سطور در نقشه راه آینده بافق مکرر متذکر گردید که بافق جدای از همه مسایل و مشکلاتی که با آن دست به گریبانست می بایست لااقل برای برون رفت از وضعیت فعلی مردان اجرایی خود را در کوتاه مدت به استان معرفی کند چرا که این؛ یکی از رموز موفقیت و کارگشای کارساز در شهرهایی همسایه ای همچون اردکان و میبد در دو دهه اخیر و ابرکوه در چندسال اخیر بوده است. شاهد این مدعا را در طرح های در دست اجرا و به اتمام رسیده این شهرها ببینید.
اینکه شهر های بیشتر برخوردار استان، به پیشرفت قابل تحسین رسیده اند به هیج وجه نیاید حس حسادت یا خدای ناخواسته کمتر بینی را در مردم دیگر شهرهای کم برخوردار استان القاء کند چراکه هرجای ایران که آباد شود سرای منست لیکن اگرچه بافق و بهاباد و خاتم و مهریز تحت تاثیر هر عامل انسانی یا محیطی در حیات خلوت استان واقع شده اند را دیگر نبایست با گفتاری راه آمده اشان کم نشان داد و با زخم زبان به رویشان آورد.
از زوایه دیگر عنوان اینکه مهم آغاز و ظهور طرح است هرچندکه دیر به بار بنشیند با روح پویا و پرتلاش دولت خدمتگزار که تمام سعی و تلاشش بر اینست تا پایان دولت کاری از مردم بر روی زمین نماند تا به رفاه و آسایش رسند همخوانی کامل ندارد. .
این نگرش استاندار بخصوص در ارتباط با شهرهایی چون بافق و بهاباد تنها مسکن بر دردست. دردهایی که آن را ناشی از تبعیض و دوقطبی شدن استان یزد می دانند.
تبعیض از این منظر که اگر نگاهی به درآمد استان از محل منابع طرح های معدنی- صنعتی داشته باشید و نگاهی دیگر به خرج و مخارج و هزینه کرد آن در شهرهای صاحب صنعت و معدن ؛ زمانیکه بودجه استان تنظیم می شود این منابع عظیم خدادادی مهمترین فاکتور درآمدی استان به حساب می آیند و زمانیکه بحث برسر اختصاص بودجه و هزینه کرد و سرمایه گذاری آن می شود همین شهرها به دلیل نداشتن اقتصاد غیرمعدنی و یا آماده نبودن زیرساخت های صنعتی نظیر آب و گاز و جاده ایمن و قابل دسترسی آسان و یا فاکتورهایی مانند جمعیت و نرخ رشد در سایر بحث های مرتبط با توسعه و غیره ….. از ردیف صدر جدول اختصاص بودجه خواسته یا ناخواسته حذف می شود و یا به ردیف های پایین تر این جدول نزول می کنند.
این دقیقا همان نمونه بارز بی عدالتی دولتی تنها به دلیل تاخیر و سهل انگاری مسئولین ذیربط در اجرا و به بار نشستن سریع طرح های اقتصادی است و بهترین توجیه در آنزمان این است که به دلیل نداشتن صرفه اقتصادی و یا مهیا نبودن زیر ساخت لازم سرمایه گذار خصوصی نیز رغبتی به گسترش طرح ندارد و به نزدیکترین منطقه همسایه برخوردار جابجا شود. (گمرگ، بندر خشک، فولاد، گندله سازی و طرح های مشابه در بافق از این نمونه اند).
از نگاهی دیگر سفر غیر منتظره استاندار به بافق دقیقا زمانی صورت گرفت که یک هفته قبل از آن مردم بهاباد که از اجرای کامل تعهدات چادرملو در قبال مصرف آب کشاورزی این منطقه نا امید شده بودند در اقدامی شیرهای آب را به روی صنعت این منطقه بستند تا مسئولین این معدن را به اجرای وظایف خویش در قبال خواسته های به انجام نرسیده مکلف نمایند.
بافق و بهاباد هوشیارانه نشان داده اند که بزرگان وقت شناسی دارند و حاضر نیستند که به خاطر استیفای حقوق از دسته رفته اشان نظام مردمی و اسلامیمان کوچکترین آسیبی ببیند و یا خدای ناخواسته بدخواهان این نظام در این برهه از زمان از حرکات عدالت خواهی اشان بتوانند کوچکترین سوء برداشتی کنند.
بهمین دلیل است که سخنان امام جمعه شان را از دل و جان می شنوند و به صنعتی ها مهلت میدهند که به تعهداتشان جامه عمل بپوشانند و هشدار می دهند که مسئولین خود را به خواب نزنند و بیدار شوند (بیانات امام جمعه محترم بهاباد).
ختم کلام اینکه اولا انتظار می رفت استاندار یزد با طرح های پیشگیرانه و زودتر ازاین بیاید نه پیگیرانه و ثانیا به غیر از برنامه بازید عجولانه از سنگ آهن لااقل مژده اختصاص طرح صنعتی دیگری را میداد و یا برای بودجه ای جهت سرعت بخشیدن به کارخانه های جوار معدنی خصوصی رایزنی می کرد و در آخر نیروی توانمندی را برای فرمانداری بافق معرفی می کرد و می رفت.
احمد برزگری بافقی
استاندار محترم در حال وقت کشی است تا گزینه مورد نظر خودشان را به مسئولان بافق تحمیل کننددیگر چه چیزی از این واضح تر،بافق که الا ماشاءالله خمره نون دونی خوبی است