حساب و كتاب گاز در روز افتتاح گاز
هنوز باور نداشت كه من بايد بخاري نفتي را روشن كنم. خودش از روزي كه به دنيا اومده بود بخاري گازي داشت. اما امروز ميخواهم با حساب و كتاب صحبت كنم. پس رفتم سراغ كتاب حساب ديفرانسيلم و و جزوه رياضي مهندسي را باز كردم و معادلات پيچيده اي را براي محاسبه نرخ انرژي گرمايش و پخت و پز كه شامل سيلندر گاز، نفت و گازوئيل است را نوشتم و از روشهاي تحليلي و محاسبات عددي محاسبه كنم شايد مسئولين امر بپذيرند. البته همگان ميدانند در حل معادلات اين چنيني شرايط مرزي مهم است كه در این نوشته به آن نمي پردازم.
ابتدا صورت مسئله را بنويسيم.
سوال اول: براي يك خانه ۲۰۰ متري در بافق ساليانه ۴۰۰۰ ليتر گازوئيل براي موتوخانه موردنياز است. چنانچه فرمانداري شهرستان ميزان حداكثر ۱۰۰۰ ليتر آن را به صورت يارانه اي و با قيمت ۱۵۰ تومان (نرخ گازوئیل در سال ۹۲) در اختيار صاحب خانه قرار دهد و مابقي را صاحبخانه با قيمت ازاد به ازاء هرليتر ۳۵۰ تومان بخرد آنگاه كل هزينه مورد نياز براي گرمايش ساختمان را بدست آوريد؟ با فرض اينكه براي پخت و پز غذا ماهيانه دو سيلندر گاز با قيمت ۵۰۰۰ تومان نياز باشد آنگاه كل هزينه انرژي گرمايشي و پخت وپز را بيابيد؟
ابتدا معادله خطي مرتبه اول را براي اين معادله نوشته و سپس با روش تحليلي و با توجه به داده ها مسئله را حل مي كنيم. بنابراين لازم است كه ابتدا ۴۰۰۰ را منهاي ۱۰۰۰ كنيم و مابقي گازوئيل را كه قيمت آزاد دارد حساب كنيم كه مي شود ۳۰۰۰ ليتر. هزينه ۱۰۰۰ ليتر گازوئيل يارانه اي مي شود ۱۵۰۰۰۰ تومان و هزينه ۳۰۰۰ ليتر گازوئيل آزاد مي شود ۱۰۵۰۰۰۰ تومان. بنابراين كل هزينه مورد نياز براي گرمايش ساليانه يك خانه مجموع اين دو عدد مي شود كه برابر است با ۱۲۰۰۰۰۰ تومان.
از طرفي هر ماه دو سيلندر گاز در ماه با قيمت هر سيلندر ۵۰۰۰ تومان نياز مي باشد كه در مجموع هزينه ساليانه اش برابر با ۱۲۰۰۰۰ تومان مي شود.
بنابراين كل هزينه انرژي گرمايشي سالیانه برای یک خانوار برابر با ۱۳۱۰۰۰۰ تومان مي شود.
سوال دوم: در خانه اي ۱۵۰ متري در شهر يزد ساليانه قبض گازي (براي پخت و پز و گرمايش) معادل ۳۰۰۰۰۰ تومان در پايان سال توسط شركت گاز توزيع مي شود. با توجه به سوال اول مقايسه كنيد كه كدام شهروند انرژي ارزانتري را مصرف نموده اند؟ مقدار آن چقدر است؟ علل خود را بيان كنيد.
با توجه به مقايسه بين دو عدد مشخص است كه شهروند بافقي هزينه بيشتري را پرداخت نموده است و مقدارسالیانه برای یک خانوار آن ۱۰۱۰۰۰۰ تومان مي باشد. در ضمن اين شهروند بافقي كل هزينه انرژي خود را قبل از مصرف پرداخت مي نمايد در حاليكه شهروند يزدي در ابتدا انرژي گرمايشي پاك گاز را مصرف مي نمايد و سپس شايد هزينه آن را پرداخت كند.
سوال سوم: اگر شهر يزد حداقل ۱۰ سال از اين نوع سوخت استفاده نمايد و بدون احتساب تورم و ارزش پول محاسبه نمايد كه يك شهروند بافقي چه مقدار پول بيشتري پرداخت نموده است؟
مقدار آن برای یک خانوار برابر با ۱۰۱۰۰۰۰۰ مي شود.
سوال چهارم : با فرض اینکه ۵۰۰۰خانوار در شهرستان بافق زندگی کنند هزینه مازاد پرداختی این شهرستان برای انرژی چقدر است؟ کل هزینه برابر با حاصلضرب دو عدد ۵۰۰۰ و ۱۰۱۰۰۰۰۰ می شود که برابر است با ۵۰۵۰۰۰۰۰۰۰۰ یعنی تقریبا ۵۰ میلیارد تومان.
سوال پنجم: بنظر شما با این مبلغ چه سرمایه گذاری و اشتغالزایی توسط مردم می توانست در شهرستان صورت بگیرد؟ آیا قادر به خرید بخشی از سهام سنگ آهن بافق بوده اند؟با این مبلغ حداقل ۵۰۵ فرصت شغلی در این شهرستان ایجاد می شود و در مورد سرمایه گذاری نیز میتوان در کارگاههای و کارخانجات جوار معدنی سرمایه گذاری هایی انجام داد.
سوال ششم : كدام يك از اين شهروندان آرامتر به نظر مي رسند؟ چرا؟
شهروند يزدي. زيرا او نگران تهيه گازوئيل نيست و هر زمان كه لازم باشد با چرخاندن شيرگاز به راحتي به انرژي گاز دست پيدا مي كند در حاليكه شهروند بافقي لازم است كه هم سيلندر حداقل ۱۰ كيلويي گاز را جابجا كند و هم اينكه اول فصل سرما بدنبال تهيه گازوئيل باشد.
حرف حساب همین است :
هرچند لازم است از تمامی مسئولین تقدیر شوداما … .
این “اما” بماند به وقت دگر.
رحمت الله شريعتي
من تشکر از مسئولین را درک نمی کنم.وظیفه ی آنها است تا گاز را برای هر ده کوره ای بکشند.متاسفانه شبکه ی اصلی برق و اب از زمان شاه تا کنون نوسازی نشده است و باعث می شود بیش از 40 درصد آب در شبکه های آب و بیش از 30 درصد در شبکه های برق تلف شود.
قضیه ی گاز رسانی را چندان اطلاعی ندارم.
……………
در ضمن محاسبات شما درست نیست.مسئله ای که شما حل کردید مثل توجیه صدا و سیما برای افزایش قیمت بنزین است.صدا و سیما بر اساس جدول زیر اعلام می کرد که قیمت بنزین در ایران حتی با وجود افزایش قیمت هنوز نسبت به کشورهای دیگر ارزان است.
جدول :
http://www.shana.ir/ShanaContent/media/image/2013/07/163815_orig.jpg
اما :
کویت درآمد سرانهاش بیش از 44 هزار دلار است و قیمت بنزین در آن کشور 23 صدم دلار است. یعنی درآمد سرانه یک کویتی حدود 132 میلیون تومان در سال است. خرید یک لیتر بنزین برای یک کویتی مانند این است که یک ایرانی بنزین را لیتری 68 تومان بخرد.قطر درآمد سرانهاش 81 هزار دلار است و قیمت هر لیتر بنزین در آن کشور 27 صدم دلار است. باز هم با اجرای همان فرمول میبینیم که خرید یک لیتر بنزین برای یک قطری با درآمد سرانه سالانه 81 هزار دلاری مانند این است که یک ایرانی با درآمد سرانه سالانه 4500 دلاری، بنزین را لیتری 45 تومان بخرد.عربستان درآمد سرانهاش 22هزار دلار و قیمت هر لیتر بنزین در آن کشور 16 صدم دلار است. باز هم میبینیم که خرید یک لیتر بنزین برای یک سعودی مانند این است که یک ایرانی بنزین را لیتری 98 تومان بخرد…. درآمد سالانه کشوره های دیگه کجا ایران کجا….ایران جزو کشورهایی گرانترین بنزین داره
اشتباه صدا و سیما عمدی بود و می خواست در نظر مردم افزایش قیمت را توجیه کند.احتمالا اشتباه شما هم مغرضانه است.