جاده اي درطبيعت وحشي
گاهي درمورد برخي مسائل نظرخاصي نداريم. بسته به نوع تبليغات گروههاي مختلف وميزان رضايتمنديمان ازكسي كه تبليغ ميكند به سمت وسويي كه ميخواهند هدايت ميشويم .به نظرم اين نوعي خود فروشيست.چرا كه افكاروگاه شيوه ومنشمان راديگران برنامه ريزي ميكنند وبنوعي بازيچه دست ديگران ميشويم.البته اين طبيعي است كه گاه مسائل كوچك بزرگ جلوه داده ميشوند وبلعكس.
بنده درمورد جاده گزوئيه تابحال نظرخاصي نداشتم ومطلبي هم ننوشتم چون اطلاعي نداشتم.
امااينك بعنوان يك دوستدارمحيط زيست مي نويسم.
روزجمعه فرصتي شدتا به اتفاق چندتن ازهمكاران محترم كارخانجات تعمير لكوموتيو.همچنين رياست محترم اداره محيط زيست شهرستان ومحيط بانانشان ازمنطقه بازديدي داشته باشيم.منطقه اي بكرودست نخورده.حيوانات با خيال راحت درحال چرا هستند وكمي با انسانها رابطه دوستي دارند چراكه هنوزچندان با خطر روبرونشده اند.شكارچيانشان بيشترچهارپا بوده اندوبه همين دليل انسانها را دوست خود ميدانند وكمتراحساس غريبي ميكنند وقتي شكاربانان با مهرباني دنبال بزهاي كوهي ميگردند وغم خشكسالي ونبودن علوفه را ميخورند ويا وقتي كه براي سركشي ازماده پلنگ ودوتوله اش ساعتهاپياده روي ميكنند و منطقه را كنكاش ميكنند لذتي دارد وصف ناشدني.
گويا تا چند وقت پيش يازده پلنگ درمنطقه بوده اند اماشكاربان با افسوس ميگويد كه مدتيست آنهارا نديده است وقتي ميگويدروزگاري نه چندان دورهرروز يوزپلنگهاي اينجا را ميديده كه با توله هايشان بازي ميكنند اما مدتيست ازآنها خبري ندارد.ناراحتم ميكند.راستي ما انسانها به چه مينازيم؟به زوراسلحه امان يا به اشرف مخلوقات بودنمان؟مگرنه اينست كه تمام موجودات حق حيات دارند؟چرابادست درازي به محل زندگيشان اين حق را ازآنهاميگيريم؟ اين منطقه بصورت بلقوه پتانسيلهاي بالايي براي گردشگري دارد.چرابلفعلش نميكنيم.مگرنه اينكه آفريقاوبسياري از كشورهاي ديگر وابستگي شديدي به گردشگري دارند وازاين راه درآمدهاي هنگفتي دارندوافراد زيادي دراين بخش امرارمعاش ميكنند چرا ما اين كاررانميكنيم؟ دوستان باوركنيد منطقه اين پتانسيل را دارد تا به يك منطقه امن براي حيوانات تبديل شده وبا ايجاد تورهاي گردشگري دوستدارمحيط زيست تبديل به يكي ازمناطق درآمد زا براي شهرمان باشد.تاكي بايد متكي واميد واربه معادنمان باشيم؟البته با پيشرفت مخالف نيستم اما به چه قيمتي؟
اين جاده ميتواند تيرخلاصي باشد به طبيعت وحشي منطقه وشكاررا براي فرصت طلبان قابل دسترس نمايدو ياهرروز شاهد مرگ دلخراش حيواني براثربرخورد با اتوموبيلي باشيم.عزيزان بيائيد حيوانات را وارد بازيهاي سياسي نكنيم .جاده اي كه پايه واساسش اشتباه است.چه اصراري براتمامش داريم؟
ومطلب آخر.همانگونه كه مستحضريد اين طرح وطرحهاي مشابه تصويب شده نيستند بناچاربودجه اي هم ندارند وبراي ساخت آن بودجه هاي عمراني شهر بايد خرج شود واين يعني بازهم عقب افتادگي.
راستي ميدانيد اين منابع خدادادي فقط براي ما نيست كه براي آنها تصميم ميگيريم مطمئنا فرزندانمان هم سهمي دارند پس به آيندگان احترام بگذاريم و آينده را ويران نكنيم.
ياد شعرمعروف سهراب افتادم…تقديم به شما خوبان
آب را گل نکنیم
در فرودست انگار ، کفتری می خورد آب
یا که در بیشه ای دور ، سیره ای پر می شوید
یا در آبادی کوزه ای پر می گردد
آب را گل نکنیم
شاید این آب روان می رود پای سپیداری ، تا فروشوید اندوه دلی
دست درویشی شاید ، نان خشکیده فرو برده در آب
آب را گل نكنيم
…………..
محمدرضا رضايي بافقي
با توجه به خشک کردن دریاچه ی ارومیه،زاینده رود و … ، فکر کنم اگر سهراب سپهری بود اینگونه شعر می سرود :
آب را حشک نکنیم
.
.
.