تسلط بر یک نهاد مردمی مساوی است با کاهش اعتماد عمومی
یکی از عوامل از بین رفتن هدف وجودی شوراهای اسلامی شهر (که مقام معظم رهبری برآن تاکید داشته اند یعنی اعتماد عمومی) حضور پررنگ و تاثیرگذار احزاب و گروه های سیاسی بجای مشارکت اجتماعی است. بهتراست بجای کلمه “حضور پررنگ” از کلمه ” تسلط” استفاده کنم. در این نوشته می خواهم به یکی از بزرگترین صدمات وارده بر هر مجمع مشورتی عمومی (نظیر شوراهای اسلامی شهر ) یعنی تسلط یک جریان فکری خاص بر این مجامع بدون در نظر گرفتن مصالح عمومی، پرداخته و به قول معروف، پیشگیری قبل از درمان کنم.
وضعیت امروز شهرنشینی، مشکلات عدیده اجتماعی، اقتصادی و حقوقی خاص خود را دارد که وجود یک سیستم جامع مدیریت شهری را با وزن دادن به نظرات مردم و مشارکت عمومی، برای اداره امور شهری، می طلبد. برای ایجاد، اجرا و نظارت بر این سیستم باید تمام شهروندان ، نهادها و سازمانهای ذیربط همکاری کنند.
شوراهای اسلامی ، به عنوان یک نهاد تصمیم گیرنده و ناظر بر امور اداره شهری، نقش بسیار مؤثری بر توسعه حقوق شروندی و جلوگیری از اجحاف آن دارد. فلسفه تشکیل این شوراها، تشویق و ترغیب مردم، به مشارکت در اداره امور محلی است.
نظامهای سیاسی در قرن بیستم، همگام با پیدایش و تقویت اندیشه دموکراسی و مردم سالاری، به این نتیجه رسیدند که برای افزایش سطح رضایت شهروندان، برخی از امورات محلی و شهری را به دست نهادهای منتخب خود مردم، واگذار کنند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز نقش شوراهای اسلامی به صورت ارشادی، تقویتی، نظارتی و تصویب تقنینی دیده شده و با همکاری و تعامل با مسئولان اجرایی شهر، بعنوان بازوی مدیریت عمل می کنند، نه جایگزین مدیریت.
از آنجا که شوراها از پایین ترین لایه اجتماعی مدنی، ظهور پیدا میکنند، لذا در پیشبرد امور مربوط به شهروندان و مرتفع کردن چالشهای مختلف شهری، بسیار توانمندند و باید در جهت رفع نارسایی ها و کمبودهای شهروندان، طرح ها و لایه هایی تدوین و به دولت و مجلس ارائه دهند.
همانطور که ذکر کردم، هدف اصلی از پیدایش شوراها، تشویق مردم به مشارکت بیشتر در اداره شهر محل سکونتشان است لذا حضور فعال شهروندان در فرآیند تهیه، بررسی و تصویب برنامه های مربوط به امور شهری، برای نیل به این هدف، الزامی است.
از طرف دیگر زمانی یک نهاد مردمی، مانند شورای اسلامی شهر، می تواند مدعی داشتن مقبولیت و مشروعیت مطلوب در سطوح مختلف جامعه باشد که در گام اول، کارآمدی خود را به اثبات رسانده باشد.
جامعه شناسان، از لفظی به نام “سرمایه اجتماعی” نام می برند که زمینه ساز “مشارکت اجتماعی” است. سرمایه اجتماعی است که بستر “اعتماد عمومی” را فراهم می کند و مقدمات حضور مردم از اقشار مختلف را در اداره جامعه سبب می شود. وظیفه شوراها، بالابردن سرمایه اجتماعی و به تبع آن اعتماد عمومی است.
مقام معظم رهبری در این زمینه می فرمایند: ” توفیق شوراها در دستیابی به این هدف، سرمایه ارزشمند “اعتمادعمومی” را افزایش می بخشد و زمینه ساز حضور پرنشاط مردم در همه ی عرصه های پیشرفت و توسعه ی کشور می شود .” (هشتم اردیبهشت 86)
اعتماد عمومی، نگاه مردم را به جامعه، به “احساس تعلق” تبدیل کرده و همین احساس، آنها را مجاب به مشارکت در اداره امور برای بهبود شرایط زندگی می کند. از اینرو، شوراهای اسلامی سبب شده اند، تا رابطه یکطرفه (و گاهی آمرانه) دولت و مردم به رابطه ای دو سویه (توام با تعامل) تبدیل شود.
از بعد سیاسی نیز، شوراها، به دلیل نقشی که درتوزیع ثروت و منابع مالی و نوع ارتباطی که با مردم دارند، محفل و فرصت مناسبی برای ورود احزاب و گرایشهای سیاسی به شمار می روند.
در کنار این شرایطی که ذکر شد، یکی از عوامل از بین رفتن هدف وجودی شوراها (که مقام معظم رهبری برآن تاکید داشته اند یعنی اعتماد عمومی) حضور پررنگ و تاثیرگذار احزاب و گروه های سیاسی بجای مشارکت اجتماعی است. بهتراست بجای کلمه “حضور پررنگ” از کلمه ” تسلط” استفاده کنم.
زمانی که یک گروه با گرایش سیاسی خاص، یا مسئول نهاد و یا سازمانی، یک نهاد مدنی و مردمی نظیر شورای اسلامی شهر را تحت تاثیر و تسلط خود در آورده، و به گونه ای خود را بالاتر از آن بداند، فلسفه وجودی این نهاد زیر سوال رفته و اعتماد عمومی و مشارکت مردم، خدشه دار می شود. در جوامع و شهرهایی که یک نهاد ثروتمند، بزرگ و تاثیرگذار مانند یک نهاد اقتصادی، وجود دارد، خطر تسلط بر این نهاد مردمی بیشتر احساس می شود.
بطور کلی ، یک فرد عضو شورا، بدلیل اینکه مشروعیت و مقبولیت خود را از مردم می گیرد، نباید خود را پایین تر از مسئولی که با امضای مسئولی دیگر، وجاهت قانونی می پذیرد، به شمار آورد. یک عضو شورا، نماینده مردمی است که وی را برای پیگیری مطالباتشان، لایق و کارآمد دانسته و به او رای داده اند. این نکته بسیار مهم است چرا که مقبولیت اعضای شورا، از ابتدا بر مردم واضح و مبرهن است حال آنکه آن حزب و یا گروه خاص و یا افراد خاصی که درصدد تسلط بر نظرات و تصمیمات شوراها هستند، خود دارای چنین سطح مقبولیتی نیستند. تسلط بر شوراها، زمینه از بین رفتن تدریجی مقبولیت آنها را نیز فراهم می کند. همچنین تسلط بر شورا، زمینه تخریب و انحراف از هدف اصلی شورا را فراهم می کند و چه بسا بزرگترین دستاورد آن، یعنی اعتماد عمومی را دچار مشکل کند. مقام معظم رهبری تاکید داشته اند که: ” شوراها، از مظاهر مشارکت مردمی وبرای تسهیل امور مردم است” (هشتم اردیبهشت 78). برای شورای اسلامی شهر بافق که اعضایی جوان و با انگیزه دارد، موفقیت خواستارم.
(برای مطالعه آرشیو نوشته های بنده می توانید به وبلاگ aminrazzavi.blogfa.com مراجعه کرده و نظرات صائب خود را مرقوم فرمایید)
سید امین رضوی
سلام، خوب شد افق کویر جشن تولد گرفت نطق شما هم بازشد. آفرین