احترام طلبی« رحیمی» در تودیع «عسکری»
بالاخره پس از کش و قوس های زیاد و حرف و حدیثهای مختلف مانند:« بازنشسته است و نمی آید» و «حالا برای مدت کوتاهی می آید و دوباره عوض می شود» ، «شاید چهارشنبه این هفته معارفه باشد شاید هم چهارشنبه بعد» و حرفهایی از این دست، علی اکبر رحیمی به عنوان مدیر عامل شرکت سنگ آهن مرکزی ایران – بافق معارفه شد و جالب اینجاست که کسی این معارفه را قبول نمی کرد! چرا که صحبتی از تودیع عسکری نبود تا اینکه هفته بعد ازآن عسکری هم تودیع شد و شاید بتوان گفت پر هزینه ترین مدیر برای بافق در شرکت سنگ آهن مرکزی عاقبت دل از ناندانی این مجموعه بزرگ اقتصادی کند هرچند با سمتی که در ازای واگذاری سهام شرکت سنگ آهن به صندوق بازنشستگی فولاد گرفت هنوز نمی توان باور کرد و بعید نیست در سالهای آتی رد پای او در امور اقتصادی شهر،استان و حتی کشور بخوبی برای مردم عیان شود.
برای آنهایی که سؤال دارند چرا گفتم پرهزینه ترین مدیر برای بافق، روزهای سخت اردیبهشت ۹۰ را یادآوری می کنم و امیدوارم روزی برخی نزدیکان عسکری که نقش وی در آن روزهای پر التهاب را می دانند حاضر به گفتن و نوشتن شوند تا آن روی سکه آمدن عسکری بیشتر مشخص شود و فعلا همین مقدار کافی است.
و اما رحیمی، مدیری که قبلا او را با نام شکوهی می شناختیم و اینکه در اداره اطلاعات یزد پست و مقامی دارد ، با دورنمایی مثبت از وی که همیشه مشورت خواهان دلسوز را راهنمایی کرده آن هم با چاشنی دغدغه برای بافق، خصوصا در ماجرای عوارضی که حق بافق بوده و هست و برخی آنگونه که باید حاضر به پرداخت نبودند و نشدند و حتی برای خوش آمد بالادستی ها در صدد حذف آن هم برآمده بودند.(همین امروز به بدهی شرکت سنگ آهن مرکزی به بافق نگاه کنید آن هم بدون در نظر گرفتن آخرین حرف عسکری از میزان درآمد چند سال اخیر در مراسم تودیع که اگر آن عدد ملاک باشد، بدهکاری این شرکت بسیار بیشتر از مبلغی است که شورا و شهرداری می گویند).
بخواهیم یا نخواهیم رحیمی از یک نهاد امنیتی که الفبایش بر دانسته های محرمانه و اقدامات پیشگیرانه و از همه آنها مهمتر رازداری و نظم است به سمتی اجرایی در یک مجموعه پردرآمد منصوب شده و بعید نیست چند دهه خدمت او در این نهاد برای او صفاتی ایجاد کرده باشد که از دیگران هم توقع کند واجدش باشند مثل نظم؛ موضوعی که در شرکت سنگ آهن حداقل در آمد و شد برخی ها خیلی جایگاهی نداشته و حرفهای جالبی در این زمینه گفته می شود و خبرهایی رسیده مبنی بر اینکه رحیمی از امور اداری شرکت خواسته برای او هم کارت ورود و خروج صادر کند و اعلام کرده من هم مانند دیگر کارگران باید زمان حضور و عدم حضورم مشخص باشد و با این اقدام به همه پیام داده برای ایجاد نظم هر کاری باید انجام شود انجام خواهم داد هر چند خودش به زحمت بیفتد.
در خبری هم خواندم رحیمی هنگام صحبت در مراسم تودیع عسکری از حضار خواسته به احترام مرحوم دهستانی قیام کنند و اینگونه برای وی که در توسعه بافق از او به نیکی یاد می شود احترام قائل شده است اما به نظرم این اقدام یک پیام دیگر هم می تواند داشته باشد و آن هم اینکه این احترام طلبی نه برای یک شخص بلکه برای یک ارگان است و رحیمی با این اقدام خواسته ارزش همکاران خود در اداره سابق محل خدمتش را علنی کند و با زبان بی زبانی همین ابتدای کار خودش را محترم بدارد.
در هر صورت با آمدن رحیمی یکی از خواسته های بافقی ها مبنی بر داشتن مدیر بومی محقق شده و حالا او هست و شعارهایش در مراسم معارفه خودش و تودیع عسکری که مهمترین آنها عبارت است از:عدم خیانت به بافق، پیشبرد پروژه های صنایع جوارمعدنی و باز پس گیری آنومالی های جدا شده از بافق، که هر سه اینها براحتی قابل مشاهده خواهد بود چه در میزان و نحوه عوارض پرداختی برای توسعه و آبادانی به شهرستان، نحوه پیشرفت و زمان بهره برداری از طرح ها و تامین بی دغدغه خوراک با توجه به پایان قریب الوقوع ذخیره چغارت.
محمد علی قاسم زاده
زحماتی که آقای عسکری برای بافق کشیده ده برابر دهستانی بوده که شما سنگش رو به سینه میزنید,چهار تا میدان درست کردن به نظر شما میشه سردار سازندگی؟؟همین گندله ای که شما اسمشو گذاشته بودین خاک بازی به همت آقای عسکری به اینجا رسیده,,و بسیار کارهای دیگر”,,شما با مطالبتون نمیتونین کارهای آقای عسکری رو ناچیز جلوه بدین