سربسته تر و خودمانی تر خدمت آقای بردستانی
از انتخابات نمایندگی مجلس دهم بود که مطالب تحلیلی آقای بردستانی در فضای مجازی پیرامون حوزه اننخابیه مهریز قوت گرفت و رفته رفته نگاه ایشان به مسائل بافق پررنگ تر گردید و عمدتا هم حول محور سنگ آهن چرخید، اخیرا نیز مطلبی در نقد عملکرد آقای رضا فلاح نگاشته اند و خود را خیرخواه بافق جلوه داده و ایشان را مدیری ناخواستنی در شهر قلمداد کرده اند.
از طرفی هفته گذشته نیز مطلبی تحت عنوان “عجب بافق تو بافقی بشود شهید قندی” مرقوم فرموده اند که چرا مدیر کل ورزش استان، مدیر مجموعه شهید قندی یزد و مدیر این باشگاه بافقی هستند؟!!
برای من به عنوان یک بافقی پذیرفتنی نیست که یک نفر هم خیرخواه شهر بافق باشد و هم از بافقی بودن چند مدیر استانی عصبانی باشد، چگونه بدون بررسی سوابق و کارایی آقای نارگانی و صرفا بخاطر بافقی بودن ایشان، ایشان را نامناسب مدیریت باشگاه شهید قندی تشخیص دادید؟
چگونه بود که یک خیرخواه بافق در ایام انتخابات نمایندگی مجلس تمامی تلاش خود را به کار بست تا نماینده ای از شهری دیگر به مجلس راه یابد ولی به همت مردم بافق به در بسته خورد؟
مطالب شما به عنوان یک خبرنگار مستقل قابل تحلیل و تقدیر است ولی رنگ و لعاب خیرخواهی به آنها دادن با وجود مطالب متناقض، خیلی پذیرفتتی به نظر نمی رسد.
البته بنده معتقدم که همانگونه که در تحلیل های انتخاباتیشان دچار اشتباه بودند و مقبولیت صباغیان را در بافق بسیار پایین تخمین می زدند، پیرامون جناب آقای رضا فلاح نیز دچار همان اشتباه محاسباتی هستند.
با امید موفقیت برای ایشان در عرصه خبرنگاری
احسنت عالی بود